ویژگی افراد جزئی نگر و تاثیرات آن بر زندگی زناشوئی

جزئی گرا بودن به چه معناست؟

جزئی گرایی یعنی توانمندی تمرکز روی جزئیات یک پروژه یا وظایف روزانه. افراد دارای این مهارت می توانند کوچک ترین اشتباهات موجود در یک پروژه را هم پیدا کنند. مثلا نویسنده ای جزئی گرا هم توانایی پیداکردن اشتباهات املایی و دستورزبانی کوچک در یک متن را دارد و هم می تواند تشخیص بدهد کدام جمله در یک متن طولانی اضافی است.

ویژگی افراد جزئی نگر در روابط فردی و اجتماعی

امروزه، برای بررسی تفاوت­ های فردی و ویژگی­ های شخصیتی، سبک­ های شناختی آن­ها مورد توجه قرار گرفته است. سبک ­های شناختی، اغلب به عنوان مرز بین توانایی­ های ذهنی و ویژگی­ های شخصیتی توصیف می شوند. از آنجا که نوع سبک شناختی برچگونگی پردازش اطلاعات تاثیر می­گذارند، مطالعه و شناخت انواع سبک ­های شناختی در حوزه تعلیم و تربیت تاثیرگذار است. استقلال-وابستگی میدانی یکی از ابعاد سبک شناختی ست که به عنوان بهترین سبک در تمایز افراد مشخص شده و با توانایی فرد در استخراج اطلاعات از زمینه های پیچیده ارتباط دارد. این سبک شناختی که درواقع تمایز افراد کلی نگر و جزئی نگر رو بیان می­کند و به شدت بر روی مهارت ریدینگ یا خواندن تاثیرگذار است. در ادامه به بررسی ویژگی افراد جزئی نگر خواهیم پرداخت.

بارزترین ویژگی های افراد جزئی گرا

به طور کلی واژه هوشمند بهترین توصیف برای افرادی است که مهارت توجه به جزئیات را دارند. در ادامه درباره 5 ویژگی مهم این افراد صحبت می کنیم.

توجه به جزئیات

این افراد مثل عقاب هستند و می توانند تمام جزئیات را در زندگی کاری یا شخصی خود ببینند. مثلا می توانند به تمام حالات چهره، تن صدا و لحن حرف زدن دیگران توجه کنند. آنها همچنین حافظه قدرتمندی دارند و احتمالا می توانند بعد از ملاقات با یک شخص، تمام جزئیات استایل، چهره و رفتار او را به یاد بیاورند. دقت آنها به جزئیات آن قدر زیاد است که احتمالا می توانند از لهجه یک فرد تشخیص بدهند اهل کجاست یا از لحن صحبت او متوجه می شوند که در لحظه چه احساسی دارد.

تفکرات انتقادی

ویژگی دیگر افراد جزئی نگر این است که به همه چیز دیدگاه انتقادی دارند و در تفکر اعتقادی حرفه ای هستند. تفکر انتقادی آنها چنان قوی است که حتی احتمال دارد موقعیت های تخیلی فیلم ها یا کتاب ها را نیز نقد کنند. آنها درباره اتفاقات کاملا منطقی فکر می کنند و هنگام انتخاب و تصمیم گیری هم تمام جوانب را می سنجند و سعی می کنند درست ترین گزینه را انتخاب کنند.

بررسی و درک تمام جوانب یک موضوع

افرادی با مهارت توجه به جزئیات معمولا درباره همه چیز سؤال می کنند و آن قدر به پرسیدن ادامه می دهند تا به درک درستی از موضوع مدنظرشان برسند. آنها تمام جوانب موضوعات ساده و پیچیده را به خوبی درک می کنند و می توانند موضوعاتی را که آموخته اند به خوبی ارائه دهند و حتی دیدگاه شخصی و استدلال منطقی خودشان را درباره آن دارند.

بررسی مجدد کارها

افراد جزئی گرا هر پروژه ای را که به پایان می رسانند چند بار از اول بررسی می کنند تا مطمئن شوند چیزی از قلم نیفتاده باشد. البته ناقص بودن پروژه ای که چنین فردی انجام می دهد تقریبا غیرممکن است. با این حال، آنها معمولا برای اطمینان بیشتر چند بار همه چیز را مرور می کنند. مثلا نویسنده جزئی گرا بعد از نوشتن یک مقاله، چند بار در فواصل زمانی مختلف آن را می خواند تا تمام ایرادهای احتمالی را پیدا و تصحیح کند.

میکرومنیجری

افراد جزئی نگر تبدیل به مدیرانی می شوند که می خواهند بر تمام جزئیات کار نظارت داشته باشند و مطمئن شوند همه کارها با بالاترین کیفیت انجام می شوند. به مدیرانی که این ویژگی را دارند میکرومنیجر می گوییم. این مسئله گاهی در کار گروهی مشکل ساز می شود، زیرا افراد جزئی گرا تصور می کنند بهتر از هم گروهی های خود هستند و آنها به اندازه کافی به جزئیات توجه ندارند و این موضوع تبدیل به عامل تفرقه در گروه می شود.

به طور کلی اگر مهارت توجه به جزئیات از سطح استاندارد فراتر برود، ممکن است به وسواس فکری تبدیل شود. این ویژگی عاملی بالقوه برای شکست در محیط کار و ایجاد استرس و مشکلات جانبی در پروژه های فرد است. نگه داشتن جزئی نگری در سطح استاندارد، به اندازه تقویت این مهارت اهمیت دارد.

تفاوت جزئی نگری در زنان و مردان

تفاوت در کلی نگری و جزئی نگری به تنهایی عامل بسیاری از بگو مگو ها، کلنجار رفتن ها، ناراحتی ها و جر و بحث های میان زن و مرد در خانه و خانواده است به گونه ای که کمتر کسی شاهدی دال بر صحت این مسائل در خانواده خویش پیدا نمی کند.

به طور کلی، زنها را جزئی نگر و مردها را کلی نگر به حساب میآورند. خانمها در جمع آوری اطلاعات حاشیه ای و جزئی استاد هستند و در پردازش این اطلاعات، سرعت عمل بیشتری دارند. براي مثال، آنان درباره اموری از قبیل: نحوه چینش اسباب و اثاثیه منزل، جنس و رنگ و حالت لباسها، رنگ و نقشه فرش های اتاق، بسیار دقت میکنند.

از آثار و نتایج این تفاوت میان خانم ها و آقایان اين است که:

• زنان که خود، جزئی نگرند، آقایان را نیز مانند خود می پندارند و در نتیجه انتظار دارند اگر کوچکترین تغییری در تزیین خانه به وجود آوردند، مرد متوجه شود و همسر را تحسین کند. اگر پیراهن جدیدی پوشیدند یا به سر و وضع خود رسیدند، میل دارند آقا متوجه شود و واکنش نشان دهد.

در مقابل، مرد به دلیل کلی نگر بودن، ممکن است بسیاری از این جزئیات را متوجه نشود و با بی توجهی به وضعیت خانه و همسر، زن را دلخور و سرخورده کند.

مردان با آگاهی از این تفاوت میان زنان و مردان، میتوانند با افزودن بر دقت خود در جزئیات زندگی، قدری از ناراحتی ها و مشکلات بکاهند و زنان با دانستن این خصلت مردان، سطح توقع خود را از شوهر پایین بیاورند و بی دقتی هایش را بر او خرده نگیرند.

• زنان به دلیل جزئی نگری و در کنار آن برخورداری از حافظه ای قوی، همواره حرف های بسیاری برای گفتن دارند، در حالی که مردان که توجه چندانی به جزئیات حوادث نمیکنند حرف زیادی برای گفتن ندارند. یکی از دلایل پر حرفی خانمها و کم حرفی آقایان در خانه، همین نکته است.

زن دوست دارد همه اطلاعات جزئی را که در اختیار دارد بی کم و کاست در اختیار شوهر قرار دهد اما وقتی میبیند همسرش توجهی به سخنان او نمیکند، رنجیده خاطر و دلگیر میشود. شناخت این تفاوت، به طور قطع از میزان ناراحتیها و دلخوری ها می کاهد.

در اینجا، از سویی به خانم ها توصیه میشود با به خاطر داشتن این ویژگیِ خود و نیز در نظر گرفتن اين خصوصیت آقایان که به جزئیات حوادث بی توجه اند، قدری از پرگویی کم کنند و نیز بی توجهی مرد به سخنان طولانیشان را بر او خرده نگیرند.

و از سوی دیگر، به آقایان نیز توصیه میشود در مقابل پرگویی ها و سخن گفتن های طولانی همسر، شکیبا باشند و سعی کنند با توجه به سخنان او گوش فرا دهند، چون او به این سخن گفتن نیاز دارد. همچنین به آنان توصیه میشود قدری به جزئیات توجه کنند تا آنان نیز حرفی برای گفتن به همسر داشته باشند.

• در کنار جزئی نگر بودن زنان، لازم است برخورداری آنان از حافظه قدیمی قوی را نیز مورد توجه قرار داد. خانمها در زندگی چنان هستند که گویی تمام رخدادهای بیشمار زندگی در برابر آنها میدرخشد. آنها تمام و کمال جزئیات حوادث سالهای گذشته زندگی خود را به خوبی به یاد میآورند.

در مقابل، آقایان از حافظه قدیمی روشنی برخوردار نیستند. بسیاری از آنها قادر به یادآوری جزئیات حوادث قدیمی نیستند. برخی از آقایان، نه تنها حوادث قدیمی را به بوته فراموشی میسپارند، بلکه وقایع نزدیک را نیز به درستی به خاطر نمیآورند یا از یاد میبرند.

یک خانم همیشه به خاطر دارد که همسرش ساعت دو بعد از ظهر سال گذشته در چنین روزی چه گفته است (البته به شرط آنکه مطلب، کمی مهم بوده باشد)، تا ده سال دیگر نیز این خاطره را با همین وضوح و روشنی در ذهن دارد. اما آقایان، در بیشتر موارد، وقایع ۲۴ ساعت گذشته را نیز فراموش میکنند؛ چه رسد به وقایع ده سال قبل.

حافظه دقیق و سریع خانمها که ده برابر قویتر از حافظه کند و غیر دقیق آقایان است، تضادی را ایجاد میکند که به طور معمول باعث اختلاف و مناقشه میشود. به همين خاطر توصيه ميشود:

اول: آقایان در گفتن هر کلمه به خانمها، باید نهایت دقت و مراقبت به عمل آورند تا چیزی نگویند که اسباب خجالت طولانی مدت آنها را فراهم آورد؛ زیرا خانمها یک کلام نادرست یا قضاوت نادرست را هیچگاه به فراموشی نمی سپارند.

دوم: بايد در نظر داشت که در بسیاری از مواقع، زنان، مثلاً سفارش خرید چیزهایی را به شوهر میدهند، اما آقایان این سفارشها را فراموش میکنند و خانمها زبان به اعتراض میگشایند و این فراموشی را بی توجهی به حساب میآورند؛ در حالی که یکی از دلایل این وضع، عدم تشابه زن و مرد در یادسپاری موضوعات است.

روش های کاربردی برای اینکه با اعتماد به نفس بنظر برسیم