به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، یکشنبه شب گذشته یک فایل صوتی از صحبت های رعنا رحیم پور، خبرنگار بی بی سی منتشر شد که در آن وی بی پرده از هدف تکه تکه و تجزیه شدن ایران خبر می دهد و تاکید می کند که هدف پشت پرده آشوب طلبی ها نه دموکراسی، بلکه تجزیه است! او مشخصا خبر می دهد که در رسانه سعودی ایران اینترنشنال ابلاغ شده که فقط با رهبران احزاب (تجزیه طلب) گفتگو و به آن ها تریبون داده شود! رحیم پور اصالت این فایل صوتی را در صفحه اینستاگرامش تایید کرده و اعلام کرده است که این صحبت ها را در گفتگو با مادرش طرح کرده است. او، اما علی رغم اشاره صریح به پشت پرده شوم آشوب طلبی ها توسط اینترنشنال و دیگر پایگاه های آشوب طلب گفته که به خبرنگاران این رسانه های ضدایرانی احترام می گذارد! نتیجه دستورکاری که رعنا رحیم پور در یک مکالمه تلفنی به آن اعتراف کرده است را به وضوح می توان روی خروجی خبری رسانه های لندن نشین مشاهده کرد. خروجی که گاف ایران اینترنشنال در درج عبارت «تیتر فعلا این باشه؛ ۴۰ کشته و صد ها زخمی» با هدف آمار سازی از کشته ها و زخمی های ماجرای زندان اوین حاصل آن است. واقعیتی که رعنا رحیم پور درمورد مسیر کنشگری ایران اینترنشنال در دو ماه اخیر به آن اعتراف می کند راجع به خود او و رسانه ای که در آن کار می کند نیز صادق است.
در گزارشی که با عنوان «پینوکیوی انگلیسی» در «فرهیختگان» منتشر شد به این موضوع پرداختیم که چگونه بی بی سی در آشوب های داخلی ایران همپای ایران اینترنشنال در قامت رسانه جنگ وارد عمل شده و ساختن تصویری پرتنش از خیابان را جست وجو می کند. رحیم پور تنها چند ساعت بعد از انتشار فایل صوتی اعتراف به تجزیه طلبی توییتی از کیهان کلهر را در استوری اینستاگرام خود بازنشر می دهد. توییتی که در آن بدون ذکر منبع آمار کشته های وقایع اخیر سیستان وبلوچستان ۱۱۸ نفر اعلام شده و در پایان آن نیز جمهوری اسلامی به رفتار خشن علیه مردم بلوچستان محکوم شده است. در طول دو ماهی که از ماجرای فوت مهسا امینی می گذرد اصالت کردی وی بار ها دستاویز تحرکات تجزیه طلبانه قرار گرفته است. تحرکاتی که در مرز های غربی کشور با واکنش قاطع ایران مواجه شده و در پاسخ مقر گروهک های کردی مورد هدف موشک های سپاه قرار گرفت.
در استان شرقی کشور یعنی سیستان وبلوچستان، اما نام مهسا امینی بهانه ای قوی برای آشوب طلبی نبود. به همین دلیل نیز در یک ماه ابتدایی آشوب های خیابانی، باوجود اختلافات مذهبی فراوان سیستان وبلوچستان یکی از بی حاشیه ترین استان های ایران بود. به همین دلیل اجتماع رسانه های برانداز برای فعال کردن نزاع قومی- مذهبی دستاویز دیگری را در این استان برای خود پیدا کرد و با مانور تبلیغاتی روی ادعای تجاوز یک مامور نیروی انتظامی به یک دختر بلوچ در چابهار آتش اختلافات قومی را در این استان شعله ور ساخت. آتشی که خاطرات تلخی از نمازجمعه زاهدان را برای همیشه در ذهن مردم این استان حک کرد و در ادامه نیز دامنه آن به خاش کشیده شد. حال با گذشت دو ماه از فوت مهسا امینی هدف این آتش افروزی را اگر روی تن شهدای زاهدان و شیراز نمی بینیم در راهپیمایی هزارپرچم برلین به وضوح خواهیم دید. راهپیمایی که در آن اپوزیسیون خارج نشین تمام قدرت رسانه ای خود را بسیج کرد تا از حضور تنها ۲ درصدی ایرانیان خارج نشین بهره برده و رویای تجزیه ایران را فریاد بزند. در مجموع آنچه در دوماه اخیر در کف خیابان های ایران رخ داده و در رسانه های خارج نشین ضریب داده شده را می شود در این عبارت بیان کرد؛ جریان متکثر اپوزیسیون همگی حول یک محور واحد به نام تجزیه ایران متحد شده اند.
فعلا میان تیتر این باشه: رعنا رحیم پور
از بین گزارشگران قدیمی بی بی سی فارسی چندین نفر هستند که نام آن ها هیچ گاه از ذهن مردم ایران پاک نخواهد شد، یکی از این افراد رعنا رحیم پور است. او که سال ۸۷ به واسطه استخدام در بی بی سی فارسی، از تهران به لندن مهاجرت کرد، اکنون در فایلی صوتی می گوید روسای رسانه هایی، چون ایران اینترنشنال دستور داده اند خبرنگاران فقط با رهبران احزاب کرد، لر و عرب در ایران مصاحبه کنند. او در ادامه این فایل صوتی یک دقیقه ای، دستورکار های دیگر این رسانه را مطرح می کند ازجمله اینکه «آن ها به دنبال آینده ایران نیستند و از الان شروع کرده اند و بر طبل جدایی طلبی می کوبند و یک ایران تیکه پاره ضعیف شده می خواهند.» رحیم پور همچنین اشاره می کند که «کشور های منطقه، ایران دموکراتیک نمی خواهند.» پس از وایرال شدن این فایل صوتی و نقشه رسانه های لندن نشین برای تجزیه ایران، رحیم پور برای توجیه حرف هایش بهانه هایی همچون «این صوت حاوی صحبتی خصوصی با مادرم بوده» یا «طبیعیه که من در صحبت با مادرم حرف هایی بزنم که هرگز علنی نمی زنم» را مطرح کرد، اما این توجیهات به قدری ساده انگارانه است که مخاطب به راحتی متوجه می شود رحیم پور قصد استحمار او را دارد؛ و درحالی این بهانه ها مطرح می شود که رحیم پور معتقد است یک خبرنگار حرفه ای در رسانه ای حرفه ای است.
اما خبرنگاران به خوبی می دانند افشای مطالب محرمانه و خبری، فرسنگ ها با حرفه ای گری فاصله دارد و خبرنگاری فرد مذکور را زیر سوال می برد، حال می خواهد افشای آن مطالب نزد مادر باشد یا همسر یا.... از دیگر ادعا های رحیم پور در چند ماه گذشته این بود که رسانه حرفه ای کارش خبررسانی و آگاهی بخشی است و نه رسانه عامل دخالت در سیاست است و نه خبرنگار فعال سیاسی. اما در صوتی که دو شب گذشته از رحیم پور منتشر شد، مشخص شد هیچ اعتقادی به این صحبت ها ندارد و با رسانه ای کار می کند که هم عامل دخالت در سیاست است و هم خود فعال سیاسی اش. او در طول فعالیت ۱۴ ساله اش در بی بی سی همواره چهره ای سانتیمانتال از بی بی سی و رسانه های لندن نشین عرضه کرده، چنانچه در ویژه برنامه و پادکست «حرف و کتاب با رعنا» او در مصاحبه ای که با ژیار گل، خبرنگار بی بی سی داشته است اگرچه سوالاتی به صورت کلی درباره زندگی شخصی ژیار گل می پرسد، اما قصد دارد این مصاحبه دوبخشی را با محور «انسانیت» جلو ببرد و این را به مخاطب القا کند که «انسانیت» برای خبرنگاران بی بی سی در اولویت است، اما این واژه، کلید مفقوده فعالیت های بی بی سی فارسی است؛ چراکه در دو ماه گذشته و درجریان اغتشاشات ایران، بی بی سی فارسی بیش از ۲۰۰۰ مطلب درخصوص تشدید و آموزش اغتشاشات داشته است.
اغتشاشاتی که جان بسیاری از انسان ها را به خطر انداخت و حتی موجب کشته شدن بسیاری شد. در این میان نقش ژیار گل در بین خبرنگاران تجزیه طلب بی بی سی نیز بسیار مشهود است. او که اصالتا سنندجی است در دو ماه گذشته همراه رحیم پور تمرکز خود را بر تجزیه ایران گذاشته است و سعی کرده با قومیتی کردن ماجرای مهسا امینی، بر آتش جدایی کرد ها از ایران بدمد و خود را حامی مردم ایران و کرد ها نشان دهد، درحالی که او و رحیم پور عرقی به ایران و مردم ایران ندارند. این مساله از استوری ای که رحیم پور گذاشته، کاملا مشهود است. او در یکی از استوری های چندین ماه پیش در پاسخ به این سوال که آیا حاضرید هرآنچه در خارج دارید به جز خانواده بگذارید و به ایران برگردید تا هوای ایران را تنفس کنید، پاسخ داد خیر... من به ناسیونالیسم سانتیمانتال عقیده ندارم. همه این ها نشان دهنده این است که نه مردم و نه ایران و نه حتی زنان ایران برای آن ها موضوعیت ندارند. چنانچه حتی او در صوت مذکور نیز اشاره می کند «اگر جنبش زنان در ایران راه بیفتند و آن ها حقوق شان را بگیرند، اولین جایی که وحشت می کند عربستان است.» البته لندن نیز همراه عربستان این وحشت را دارد؛ چراکه بی بی سی و ایران اینترنشنال در دو ماه گذشته به صورت کاملا تنگاتنگ و هماهنگ در تهییج اغتشاشات ایران اصلی ترین نقش را داشتند، به طوری که حالا می توان با قطعیت گفت این دو رسانه باهم تفاوت چندانی ندارند و اکنون هم بی بی سی و هم خبرنگارانش از دایره حرفه ای گری خارج شده اند، چنانچه ایران اینترنشنال از ابتدا خارج بود.
میدان تجزیه برلین
تجمع برلین که قرار بود بزرگ ترین تجمع ضدایرانی در جهان باشد درنهایت تنها توانست ۲ درصد از ایرانیان اروپا را ترغیب به حضور کند. ۲ درصدی که همه آن را نیز ایرانیان تشکیل نداده و افراد غیرایرانی نیز در آن حاضر بودند. کارمندان شبکه سعودی ایران اینترنشنال که وظیفه پوشش گسترده این تجمع را برعهده داشتند، ناخواسته و با این گمان که دنیا خواهان پایان جمهوری اسلامی است، افشا کردند که علاوه بر ایرانیان، مردم سایر کشور ها نیز در این تجمع حضور دارند. گافی که البته تصاویری از پرچم های کشور های خارجی و حضور رنگین پوستان در این تجمع آن را اثبات کرد. اوکراین، ارتش آزاد سوریه، اتحاد جماهیر شوروی سابق و رژیم صهیونیستی ازجمله گروه های ضدایرانی بودند که در این تجمع پرچم خود را به اهتزاز درآوردند. واقعیت دیگری که باعث شد تجمع برلین به نقطه ضعف براندازان تبدیل شود حضور ده ها پرچم از گروه های تجزیه طلب ضدایرانی بود. در تظاهرات برلین بیش از ۱۵ پرچم از گروه های تجزیه طلب علیه تمامیت ارضی ایران برافراشته شد.
پرچم گروه های تجزیه طلب کردی در تجمع ضدایرانی برلین بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داد. نکته جالب در مورد تجزیه طلبان کرد این است که پس از تجزیه ایران هم نمی توانند ذیل یک پرچم واحد جمع شوند. اقلیم کردستان عراق، جمهوری مهاباد، گروه تروریستی «کومله» و سازمان جامعه آزاد و دموکراتیک شرق کردستان (کودار) وابسته به ترویست های پژاک از جمله گرو ه های کردی صاحب پرچم در راهپیمایی برلین بودند. در راهپیمایی برلین حتی تجزیه طلبان شمال سوریه نیز فرصت را فراهم دیده و با پرچم گروهی موسوم به «اداره خودمختار کرد در شمال شرق سوریه» در راهپیمایی شرکت کردند. تجزیه طلبان مناطق عرب نشین نظیر خوزستان در این تجمع با پرچم الاحوازیه شرکت کردند. علاوه بر این گروه ها تجزیه طلبان بلوچ و حامیان جریان تجزیه طلبی پان ترکیسم نیز در تجمع برلین با پرچم خود حاضر بودند. در کنار گروهک های ضدایرانی تجزیه طلب گروه های ضد فرهنگی همچون همجنسگرایان و فمنیست ها نیز در تجمع برلین با پرچم خود حاضر شدند تا نشان دهند جریان برانداز ضدایرانی برای از بین بردن نام ایران خود را صرفا به جغرافیای محدود نمی داند.
تریبون تجزیه ایران
ایران اینترنشنال که سابقه ای به اندازه سلطنت پنج ساله محمد بن سلمان دارد، از همان ابتدای شروع به کار در سال ۹۶ توسط عربستان سعودی حمایت مالی شده و می شود. به طوری که سال ۹۷ روزنامه گاردین در گزارشی منابع مالی این رسانه لندن نشین را این طور شرح داد: «عربستان سعودی بودجه هنگفت ۲۵۰ میلیون دلاری شبکه ایران اینترنشنال را تامین می کند.» هدف غایی و نهایی این رسانه نیز تجزیه ایران عنوان شده تا به هرجهت و در هرفرصتی آن را محقق کند. این هدف آنقدر عیان است که حتی فعالان سیاسی خارج نشین هم به آن معترف شده اند. احسان منصوری، یکی از همین فعالان است که هدف ایران اینترنشنال را تریبون دادن به گروه هایی می داند که قبلا خط قرمز شناخته می شدند. او در این باره این طور توضیح داده: «گروه های تروریستی و سازمان های مسلح که هیچ رسانه ای به آن ها صدا نمی داد... [اکنون]ایران اینترنشنال با این هدف گذاری (تریبون دادن به آنها) آمده است.» این هدف گذاری در همه این پنج سال کاملا عیان بوده طوری که می توان ردپای ایران اینترنشنال را در اعتراضات سال ۹۸ و شعله ور کردن آن و حتی بعد از آن در تیرماه ۹۹ و پوشش میتینگ گروهک منافقین مشاهده کرد. اکنون نیز با صوتی که از رعنا رحیم پور، خبرنگار بی بی سی منتشر شده، او اذعان کرده روسای رسانه هایی، چون ایران اینترنشنال دستور داده اند خبرنگاران فقط با رهبران احزاب کرد، لر و عرب در ایران مصاحبه کنند.
رحیم پور حتی به این نیز اشاره کرده که رسانه های لندن نشین به دنبال آینده ایران نیستند و از الان شروع کرده اند بر طبل جدایی طلبی می کوبند و یک ایرانِ تکه پاره ضعیف شده می خواهند. درانت های این فایل صوتی نیز نیت اصلی عربستان از تجزیه ایران و تریبون دادن به رهبران احزاب کرد و لر و عرب را چنین عنوان کرد: «کشور های منطقه، ایرانِ دموکراتیک نمی خواهند. اگر در ایران دموکراسی بشود و جنبش زنان راه بیفتند حقوق شان را بگیرند، اولین جایی که وحشت می کند عربستان است.» این گفته های رحیم پور از جهات بسیاری قابل توجه است؛ چراکه بی بی سی نیز طی دو سال اخیر، بیش از پیش دنباله روی ایران اینترنشنال در تجزیه ایران شده است؛ و همان طور که درجریان اغتشاشات اخیر در ایران دیده شد، هم بی بی سی هم ایران اینترنشنال به تریبون تروریست ها و تجزیه طلبان غرب و شرق ایران تبدیل شدند؛ از عبدالله مهتدی دبیرکل گروهک تروریستی کومله تا مصطفی هجری دبیرکل حزب دموکرات کردستان و عامل کشتار مردم بی گناه مناطق غربی در دوران دفاع مقدس و همچنین ناصر بولیدی دبیرکل حزب تجزیه طلب مردم بلوچستان پای ثابت برنامه های این شبکه ها هستند. همچنین طبق آماری که ۱۵ مهر «فرهیختگان» منتشر کرده تمام مطالبی که ایران اینترنشنال در تهییج اغتشاشات ایران در شهریورماه و مهرماه در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده، بیش از ۱۶۲۱ پست بوده است.
بی بی سی برانداز تر از اینترنشنال
مجری شبکه بی بی سی درحالی از دستور کار تجزیه طلبی ایران اینترنشنال پرده برداشته است که رسانه محل کار خودش نیز در پوشش اخبار اغتشاشات ایران متفاوت از رقیب سعودی خود عمل نکرده و پایاپای آن پیش رفته است. بی بی سی فارسی در پوشش تجمعات خارج از کشور به نسبت ایران اینترنشنال فعال تر عمل کرده است. تجمعاتی که ماهیت تجزیه طلبانه آن در راهپیمایی برلین خود را علنی کرد. این رسانه بعد از ماجرای زاهدان تریبون خود را به بستری برای تحریک احساسات قومی، مذهبی تبدیل کرده و اظهارات شخصیت های مختلف را با همین هدف بازنشر می دهد. در چند هفته ای که از ماجرای زاهدان می گذرد مولوی عبدالحمید بار ها سعی داشته با کتمان نقش اغتشاش گران ماجرای زاهدان را دستاویزی برای اظهارات تند خود قرار دهد.
اظهاراتی که تاثیر زیادی بر جامعه اهل سنت سیستان و بلوچستان دارد و بی بی سی نیز با علم به این امر بازنشر حداکثری آن را در دستور کار قرار داده و اظهارات ضدایرانی خود را از زبان او تبدیل به تیتر می کند. «مردم بلوچ بر خواسته های قومی و مذهبی پافشاری می کنند»، «عصر اختناق به پایان رسیده است» و «برگزاری رفراندوم فوری» نمونه هایی از تیتر های تحریک آمیزی است که بی بی سی از صحبت های عبدالحمید بازنشر داده است. بی بی سی چنین دستورعملی را نیز پیش از این برای اعتراضات خیابانی شهر های غربی در پیش گرفته بود. این رسانه با مورد تاکید قرار دادن اصالت کردی مهسا امینی سعی داشته وجهه ای قومی به اعتراضات تزریق کند و از این طریق تحرکات تجزیه طلبانه گروهک های تروریستی را مورد حمایت قرار دهد. رویکردی که تاکنون نیز تداوم داشته است. تا جایی که تاکید بر هویت کردی به یکی از عناصر اصلی خبرسازی های بی بی سی درمورد شهر های غربی ایران تبدیل شده است.
چیزی که عیان است با تلفن پاک نمیشه
با شروع اغتشاشات خیابانی رسانه های فارسی زبان معاند تمام قد در اختیار آشوب قرار گرفته و اعتبار رسانه ای خود را در قمار تجزیه ایران خرج کردند. با پررنگ شدن خط تجزیه طلبی اغتشاشات بسیاری از مردم که پیش از این اخبار خود را از رسانه های خارج نشین اخذ می کردند نسبت به مشی رسانه ای آن ها بی اعتماد شدند. حال با کم فروغ شدن آتش اغتشاشات، رسانه های فارسی زبان که اعتبار خود را تا حد زیادی ازدست رفته می بینند برای بازگرداندن اعتبار خرج شده خود انگشت اتهام تجزیه طلبی را به سمت یکدیگر نشانه می روند. پیش از اینکه رعنا رحیم پور در گفت وگویی تلفنی به مشی تجزیه طلبانه ایران اینترنشنال حمله کند، سالومه سیدنیا، مجری شبکه منوتو نیز در تماسی تلفنی اقدامات مسیح علی نژاد را مورد هجمه قرار داده و می گوید او دیگر در شبکه (منوتو) نیست و همیشه در ایران اینترنشنال است. اگرچه چهره های رسانه ای شبکه های مختلف سعی در مبرا کردن خود از اقدامات خصمانه و تجزیه طلبانه علیه ایران دارند، اما اخباری که هر روز علیه ایران روی درگاه های خبری این شبکه ها قرار می گیرد به قدری شدت دارد که با یک صوت تلفنی نمی شود آن را نادیده گرفت.
ایده در برلین اجرا در زاهدان
خروجی راهپیمایی برلین را مردم زاهدان به زبان خشونت دریافت کردند. بعد از هجوم گروهی از مردم به کلانتری نیروی انتظامی و توزیع اسلحه بین مردم، درگیری خونینی در حاشیه نمازجمعه زاهدان در گرفت که درپی آن ده ها نفر از مردم و چندین نفر از نیرو های انتظامی جان خود را از دست دادند. خیلی زود، اما دست های گروهک های تجزیه طلب از پشت ماجرا بیرون زد. بعد از آنکه دادستان استان از دستگیری هشت شرور مسلح در این ماجرا خبر داد برخی منابع خبری اعلام کردند که نام «عبدالمجید ریگی» و «یاسر شه بخش» از اعضای گروهک جیش الظلم نیز در بین دستگیر شدگان دیده می شود. بعد از ماجرای زاهدان دامنه آشوب ها در سیستان وبلوچستان گسترده تر شد. هفته گذشته با پایان نمازجمعه خاش گروهی از اغتشاشگران اقدام به تخریب اموال عمومی شهرستان کرده و دست به کشتار تعدادی از مردم زدند.
همزمان با اغتشاشات سیستان وبلوچستان محموله سنگین سلاح و مهمات نیز حین ورود به مرز های شرقی ایران کشف و ضبط شد. پیش از این نیز گروهک های تجزیه طلب کردی تلاش داشتند تا از فرصت آشوب های خیابانی بهره برده و محموله های اسلحه را طریق مرز های غربی وارد کشور کنند و این گزاره را که اغتشاشات خیابانی بهترین فرصت برای اقدامات تروریستی است به اثبات برسانند. گزاره ای که تروریست دستگیرشده در ماجرای شیراز نیز به آن معترف بود. زاهدان، خاش و شیراز نمونه ای عینی و کوچک شده از آینده ای است که جریان تجزیه طلب برای ایران طراحی کرده است. نمونه ای که پیش از این مشابه اش را مردم سوریه با وضوحی بالا زندگی کرده اند. سوریه سازی و درنهایت تجزیه ایران رویایی است که گروه های معاند سال هاست با حمایت دولت های غربی و عربی برای رسیدن به آن تلاش کرده و هر بار نیز با پاسخ سخت ایران مواجه می شوند.