آیت الله سید محمدعلی ایازی گفت: بعضی از گشت های ارشاد خودشان نیازمند به ارشاد و هدایت هستند. چون کسی که رفتارش متعادل نباشد اول باید خودش را اصلاح کند و بعد دنبال برخورد با خانمی باشد که حجابش را رعایت نمی کند. ولی درهرحال توصیه من این است که کاری نکنند که خودشان را در مقابل مردم قرار بدهند؛ این خدمت به امنیت و معنویت کشور نیست. این خدمت به نیروی انتظامی نیست. جایگاه نیروی انتظامی را تنزل می دهد. آن وقت کارهای خوب و درست این نیرو هم ضایع می شود.
به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از جماران، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه در زمان پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) الزام و اجباری به حجاب وجود نداشته است، گفت: همانگونه که اجبار بر بی حجابی جواب نداد، اجبار بر حجاب هم جواب نمی دهد. در واقع این دو عمل گذشته و امروز حکومت عِدل همدیگر هستند که بسیاری از فقهای ما، چه در نجف و چه در ایران، می گفتند همان طوری که اصل اجبار کردن بر علیه حجاب کار غلطی است، اجبار کردن بر خود حجاب هم کار درستی نیست.
مشروح گفت و گو با آیت الله سید محمدعلی ایازی را در ادامه می خوانید:
چیزی که درباره حجاب مطرح هست این است که اصل حجاب یک دستور قرآنی است و در سوره های احزاب و نور به این مسأله پرداخته شده است. هرچند در سوره احزاب به پیامبر(ص) خطاب می کند که «قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ»، در سال هجدهم بعثت پیامبر(ص) و بعد از هشت سال از هجرت پیامبر(ص) در مدینه نازل شد. یعنی مسأله حجاب در اوایل و اواسط بعثت نبوده و بلکه در اواخر بعثت پیامبر(ص) و طرح مسائل مهم و اصلاح جامعه بوده است.
نکته دومی که درباره حجاب می شود گفت این است که اصل مسأله حجاب برای حفظ کرامت شخصیت زن است که زن در جایگاه خودش قرار بگیرد و بدنش مورد تعرض و آزار جنسی دیگران قرار نگیرد و به گونه ای لباس بپوشد که هویت و شخصیت خودش حفظ شود.
نکته سوم اینکه مسأله حجاب امری است که به خود شخص مربوط می شود و چیزی که خیلی مطرح می شود برای حفظ عفت عمومی جامعه است، دلیلی برای آن نداریم و بلکه دلیل بر خلافش را داریم. چون ما می دانیم در جامعه اسلامی زنان کنیزی بوده اند که این حکم خطاب به آنها نبوده، زنان اهل کتاب بوده اند که خطاب به آنها هم نبوده است و زنانی بوده اند که مواظبتی به این جهت نداشته اند و خطاب به آنها هم نبوده است. تعبیر قرآن کریم «نِسَاءِ الْمُؤْمِنِین» بوده؛ یعنی خطاب به کسانی بوده که پایبندی دینی و ایمانی دارند و هرچه جامعه معنوی و فرهنگی توسعه پیدا کند، این خطاب هم به صورت طبیعی توسعه پیدا می کند.
با توجه به این سه نکته، قهرا لازم می شود که جامعه اسلامی نسبت به فرهنگ سازی و ترویج حجاب اقدام کند؛ چون بر اساس اهمیتی که جایگاه زنان دارد و اینکه لازم است شخصیت آنها در جامعه به عنوان یک انسان تحفظ شود، این دستور از سوی خداوند متعال بر پیامبر(ص) نازل شده است.
در هیچ یک از روایات از ائمه معصومین(ع) نداریم که کسانی با افراد بی حجاب برخورد کنند
آیا ما در صدر اسلام و زمان حضرت امیر(ع) در خصوص حجاب الزام داشته ایم؟
چنین چیزی نه در زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) داشته ایم و نه در هیچ یک از روایاتی که از ائمه معصومین(ع) هستند کلامی دالّ بر این داریم که باید الزام شود و کسانی با افراد بی حجاب برخورد کنند. در میان فقهای اسلامی هم تا عصر کنونی هیچ کسی از مفسرین و فقها آیات حجاب را در معنای الزام حکومتی نگرفته اند. مثل دستورات دینی که رسیده است و دستورات دینی را تشویق و بلکه فرهنگ سازی می کنند، مثل نماز و احکام شریعت و در متون دینی فقها و مفسرین ما هم این چنین نیآمده است.
همانگونه که اجبار بر بی حجابی جواب نداد، اجبار بر حجاب هم جواب نمیدهد
در میان فقهای فعلی آیا کسی حکم به الزام حجاب داده است؟
در مورد فقهای معاصر، دو نوع برخورد داریم. تقریباً از صد سال پیش که فرهنگ غربی آمد و اصراری علیه حجاب بود، برخی از فقها می خواستند در مقابل این برخورد واکنش نشان دهند و بگویند چنین چیزی نیست که بخواهند کسی را الزام و اجبار کنند که باید حجاب را از سرش بردارد. در این عکس العمل تقریباً دو دیدگاه مطرح شد. یک دیدگاه متعادل این بود که همان طور که برداشتن حجاب کار غلطی است، الزام و اجبار کردن حکومت هم کار غلطی است.
دیدگاهی هم در میان فقها به وجود آمد که بر اساس آن، چون چنین فرهنگی در تحکم بی حجابی وجود دارد، ما باید الزام و اجبار کنیم تا چنین چیزی به وجود نیاید.
از نظر ما نظریه دوم تقریباً یک نگاه افراطی در مقابل آن نگاه افراطی بود که می خواست با زور و اجبار حجاب را از سر مردم بردارد. در حالی که این نظریه دغدغه حجاب را ندارد و این دغدغه تنها با روش ایجابی و کار فرهنگی ممکن است. همانگونه که اجبار بر بی حجابی جواب نداد، اجبار بر حجاب هم جواب نمیدهد.
در واقع این دو عمل گذشته و امروز حکومت عِدل همدیگر هستند که بسیاری از فقهای ما، چه در نجف و چه در ایران، می گفتند همان طوری که اصل اجبار کردن بر علیه حجاب کار غلطی است، اجبار کردن بر خود حجاب هم کار درستی نیست.
حکم حجاب مسلماً جزو اصول و فروع دین نیست؛ فروعِ فروعِ فروع دین است
در همه کشورهای اسلامی بسیاری از زنانی داریم که حجاب را رعایت نمی کنند اما نماز می خوانند، روزه می گیرند و دستورات دینی را عمل می کنند و خیلی به دستورات اخلاقی توجه می کنند
با توجه به اینکه حضرتعالی 20 سال پیش در مورد حجاب نکات دقیقی را گفته اید و امروز عملی شده، خیلی ها می پرسند که آیا حجاب جزو اصول دین، فروع دین و ضروریات است که اگر کسی آن را انکار کرد دین و اسلام را انکار کرده باشد؟
حکم حجاب مسلماً جزو اصول و فروع دین نیست؛ فروعِ فروعِ فروع دین است. در میان فقها و مفسرینی که آیات حجاب را تفسیر کرده اند، نظریات متفاوتی هست و در میان قدمای از اصحاب هم همین مسأله بحث بوده؛ از کیفیت و کمیّت آن بحث بوده تا خصوصیاتی که در باب حجاب وجود داشته است. ولی هیچ فقیهی تا الآن نگفته کسی که انکار حجاب به معنای انکار دین و یا ضروریات دین است.
در همه کشورهای اسلامی بسیاری از زنانی داریم که حجاب را رعایت نمی کنند اما نماز می خوانند، روزه می گیرند و دستورات دینی را عمل می کنند و خیلی به دستورات اخلاقی توجه می کنند. خیلی از کسانی را هم داریم که متأسفانه به جای عدالت، مبارزه با خشونت و مبارزه با رانت خواری، مسأله امروز آنها الزام بر حجاب شده است.
من 20 سال پیش عرض کردم که مسأله حجاب یک مسأله فرهنگی است. اگر این را به یک مسأله حکومتی تبدیل کنیم، آثار و توابع بسیار بدی برای جامعه خواهد داشت و آن وقت رفتارهایی که در مسأله حجاب پیش می آید هم تبدیل به یک مسأله سیاسی در برابر حکومت می شود و همه کسانی که می خواهند به نوعی با حکومت تعارض کنند، از این شیوه استفاده می کنند؛ و این نه تنها به مسأله حجاب کمک نمی کند، بلکه روزبه روز مسأله بی حجابی را گسترش می دهد.
از مرحوم امام گرفته تا آخرین صحبت هایی که این روزها از آیت الله جوادی آملی شنیده ایم، و شخصیت های متفکر دینی مانند آیت الله طالقانی، بهشتی، مطهری ایشان همه به صراحت مسأله حجاب را یک مسأله فرهنگی در نظر گرفته اند و مسأله الزام و اجبار کردن آن را یک امر غلط و ناکام در اجرای آن دانسته اند.
مسائل اصلی کشور به فراموشی سپرده شده و دنبال چیزهای تصنعی و مشغول کردن رفته اند
حضرتعالی بر آراء و اندیشه های امام کاملاً مسلط هستید و اثری در حوزه اندیشه های قرآنی و تفسیری ایشان دارید و اخیراً هم خاطره ای را مستقیماً از زبان مرحوم آقای حکیمی بیان کرده اید. آیا امام موافق الزام حجاب بود که الآن خیلی ها تلاش می کنند این موضوع را به حضرت امام ارتباط بدهند؟
امام اوایل انقلاب بر اثر مسائلی که آن روزها پیش آمد، یک سخنرانی کردند که در ادارات باید این حجاب رعایت شود. اما با سوءاستفاده از این حرف های امام، در خیابان ها متعرض خانم هایی شدند که حجاب را رعایت نمی کردند. البته در آستانه پیروزی انقلاب بسیاری از زنانی که حجاب را رعایت نمی کردند، خودشان داوطلبانه در فضای انقلاب حجاب را رعایت کردند. اگر آن فضا همراه با کارآمدی حکومت، اجرای عدالت و آزادی و حقوق جامعه رعایت می شد و برخوردهای درست حکومت در تحقق عدالت و قانون مداری انجام می گرفت، این زمینه را گسترش می داد.
ما متأسفانه امروز شاهدیم حکومت کارآمدی لازم را ندارد، بعضا افراد ضعیف و کارنابلد بر مصادر حکومتی تکیه زده اند؛ وضعیت تورم، گرانی، سوءاستفاده، رشوه خواری و اینکه یک عده خاصی مثل اختاپوس بر ثروت های کشور دست گذاشته اند و از سوی دیگر وضعیت کشور را به بن بست کشانده اند و ارتباطات کشور که اصل سیاست آن بر «نه شرقی، نه غربی» بوده را به «نه غربی، نه غربی» تبدیل کرده اند. این اتفاقات عامل این شده که مسائل اصلی کشور به فراموشی سپرده شود و دنبال چیزهای تصنعی و مشغول کردن بروند.
به همین جهت، آن وقت امام خصوصی به مسئولین دستور دادند کسانی که با این گونه کارها با افراد برخورد می کنند را جلوگیری کنید و گفتند من چنین چیزی را نگفته ام. بعد خاطره ای را که من از استاد شهید مرتضی مطهری نقل کردم که ایشان به دنبال آن سخنرانی پیش امام رفته بودند و امام هم تصدیق کرده بودند که نباید تبدیل به چنین برخوردهایی شود.
چنین وضعیتی پیش آمده که متأسفانه حرف امام را تحریف کردند و امام هرگز چنین مسأله ای را نداشته است. حتی وقتی چند سال پیش رئیس قوه قضائیه به نجف رفته بود، یکی از مراجع به ایشان گفته بود این چه کارهایی است شما دارید می کنید؟ چرا در رابطه با مسأله حجاب این طور برخورد می کنید؟ ایشان رسماً اعتراض کرده و گفته بود این کارها به این مسائل کمک نمی کند. من نمی دانم آیا با این رفتارها قصد خدمت به حجاب را دارند یا نه؟ ولی قدر مسلّم این است که ذهن مردم را مشغول به این طور چیزها می کنند تا اتفاقات و کارهای اصلی، وضعیت گرانی و مشکلاتی که جامعه دارد را به تغافل بسپارند.
قطعاً برخی از فیلم های مواجهه باحجاب ها و بدحجاب ها را دیده اید و یا اینکه در مقابل ون گشت ارشاد مادری فریاد می زند دخترم را نبرید، این طور تبلیغ کردن یک اصل دینی و نتایجی که این طور جلوه می کند، آیا به وهن اسلام و دین نمی انجامد؟
غیر از اینکه جامعه را تبدیل به یک جامعه دو قطبی می کند، عده ای می خواهند ذهن مردم مشغول به همین مسائل باشد. درحالی که ما اگر دنبال سخن امیرالمؤمنین(ع) برویم، «تضییع اصول و تمسک به فروع» را نشانه ادبار دولت ها می داند. یعنی غیر از اینکه جامعه را دو قطبی می کند، جای اصل و فرع دین عوض می شود. و این کارها خدمتی به معنویت و اخلاق دینی نمی کند.
بعضی از گشت های ارشاد خودشان نیازمند به ارشاد و هدایت هستند
مهم ترین توصیه شما در خصوص نحوه برخورد با مردم، به ویژه درگشت های ارشاد، چیست؟ اساساً این فضا و این شکل کار را قبول دارید؟
نیروهای انتظامی و گشت ارشاد ما باید به امنیت جامعه کمک کنند؛ و اگر خودشان را این گونه درگیر کنند، آن وقت جایگاه «حفظ امنیت» خودشان خراب می شود و جلوی مردم قرار می گیرند. ممکن است حتی در آینده مؤمنین هم وقتی این رفتار را ببینند، از افراد بی حجاب دفاع کنند و در مقابل آنها بایستند. چند سال قبل هم در ملأ عام افراد را شلاق می زدند و مردم به جای اینکه از آنها حمایت کنند، از مجرم دفاع می کردند؛ که مجبور شدند آن بساط را جمع کنند.
البته بعضی از گشت های ارشاد خودشان نیازمند به ارشاد و هدایت هستند. چون کسی که رفتارش متعادل نباشد اول باید خودش را اصلاح کند و بعد دنبال برخورد با خانمی باشد که حجابش را رعایت نمی کند. ولی درهرحال توصیه من این است که کاری نکنند که خودشان را در مقابل مردم قرار بدهند؛ این خدمت به امنیت و معنویت کشور نیست. این خدمت به نیروی انتظامی نیست. جایگاه نیروی انتظامی را تنزل می دهد. آن وقت کارهای خوب و درست این نیرو هم ضایع می شود.
در روزهای اخیر برخی افراد بدحجابی را به معنای بی عفتی گرفته اند. اساساً تأکیدی که اسلام روی بحث حجاب دارد برای عفت زنان یا برای کرامت آنها است؟
اگر همین شیوه را انجام دهند ممکن است در آینده خیلی اتفاقات هم بیفتد. ولی اگر فضا را به سمتی ببرند که بشود با گفت وگو و کار فرهنگی زمینه های اخلاقی را درست کرد، می تواند کمک کند. ولی اگر باب لج و لجبازی باز شود، نه تنها این طور چیزها ممکن است در آینده اتفاق بیفتد، بلکه بدتر از این ها هم اتفاق می افتد.
20 سال پیش که این وضعیت نبود، من در مجله کتاب زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشتم اگر به این شیوه ادامه دهید روزبه روز بدتر خواهد شد و امروز بعد از آن 20 سال می بینیم که دقیقاً همین اتفاقات رخ داده است.
مسائل دینی، اخلاقی و معنوی با ترساندن و تهدید کردن حل نمی شود
ما دیدیم که رئیس سازمان تبلیغات اسلامی آن خانم با حجاب در اتوبوس را تشویق کرد و از سوی دیگر آن خانم بدحجاب بازداشت شد. اساساً این دو قطبی سازی می تواند حرکت فرهنگی باشد؟ توصیه شما به مسئولین این مسأله چیست؟
هر حرکتی که یک نوع دو قطبی سازی کردن باشد، کمکی به آن ایده ها نمی کند. مسائل دینی، اخلاقی و معنوی با ترساندن و تهدید کردن هم حل نمی شود. پس باید نشست و فکر و مطالعه کرد و از روش های علمی، منطقی و برنامه ریزی شده استفاده کنیم. همان طور که ما این 40 سال مرتب این قصه را تخریب کرده ایم، به سادگی هم قابل بازگشت نیست. اگر بخواهد برگردد هم باید فکر و برنامه ریزی کرد و به نکات اجتماعی، روانشناسی و شیوه های تبلیغ توجه کرد.
در این صورت است که می توان ارزش های اخلاقی و معنوی را در جامعه گسترش داد. اما این شیوه ها را در این سال ها بارها امتحان کرده اند و مؤمن دو بار دستش را در سوراخ مار نمی کند و بعد هم بگوید چرا گزید. نباید این کارها را بکنند؛ چون چند بار تجربه کرده اند و دیده اند که این روش ها جواب مفید و مثبت نمی دهد. مگر این که هدفشان چیز دیگری برای سرگرم کردن مردم باشد، دیگر آن را نمی دانم.
2 سال پیش