به گزارش سرویس هنر و رسانه ساعدنیوز، محمدرضا علیمردانی در 11 خرداد 1355 در یک خانواده پرجمعیت زاده شد. او اصالتاً تنکابنی است و چهار خواهر و یک برادر دارد. خانواده او مخالفت زیادی با ورودش به دنیای هنر داشتند و حدود چهار سال به صورت پنهانی در تئاتر کار میکرد و آنها گمان میکردند که به کتابخانه یا باشگاه ورزشی میرود.
دوباره میشینم
روبروی عکسات
آخه دلتنگ میشم
هی واسه لبخندات
هنوز چشمام پیت هرجا رو میگرده
هنوز میگم شاید یه جوری برگرده
هرکی میبینتم اسم تور میگه
تو رفتیو تو شهر بارون نزد دیگه
نگفتی بعد تو این کوشه میمیرم
نگفتی تنهایی آروم نمیگیرم
منو تنهایی و هر لحظه یه کالوس
منو یاد تو و پیچ و خم چالوس
هوای مه زده قلبی که درگیره
شمالم بعد تو داغون و دلگیره
یه دریا بعد تو غم توی چشمامه
هنوزم موج موهات کل دنیامه
دارم تو خاطرات جون میکنم بی تو
هزاربار تو خودم من میشکنم بی تو
یهو رفتی نفهمیدم چرا حتی
یهو قلبم شده مچاله و تنها
هنوزم از خودم حالت رو میپرسم
نمیتونم بگم نیستی دیگه بامن
منو تنهایی و هر لحظه یه کالوس
منو یاد تو و پیچ و خم چالوس
هوای مه زده قلبی که درگیره
شمالم بعد تو داغون و دلگیره
یه دریا بعد تو غم توی چشمامه
هنوزم موج موهات کل دنیامه
دارم تو خاطرات جون میکنم بی تو
هزاربار تو خودم من میشکنم بی تو
برای مشاهده سایر مطالب هنرمندان با سرویس هنر و رسانه ساعدنیوز در ارتباط باشید.