استان گیلان، از استان های شمالی ایران به مرکزیت شهر رشت است. مردم گیلان همواره به مردمی خونگرم و مهمان نواز مهربان معروف هستند که تمام آداب و رسوم غنی خود را از گذشتگان حفظ کردند و میراث گذشتگان را به نسل های آینده منتقل می کنند. مردم گیلان همواره در پایبندی به سنت ها و احیای آداب و رسوم پیشتاز بوده اند و در طول ایام سال با فرا رسیدن هر مناسبتی از سال، حال و هوای استان متناسب با آن ایام رنگ و بوی خاصی به خود می گیرد.
گویش مردم گیلان
مردم گیلان عموما گیلک هستند اما بیشتر آنها علاوه بر زبان گیلکی به زبان فارسی نیز صحبت می کنند. گویش گیلکی شامل زبان های تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی و مازندرانی و برخی از زبان های تاتی و سمنانی می باشد و از دیدگاه تاریخی این زبان ها به زبان پارتی (اشکانی) وابستگی دارند. گیلکی به چند شاخه تقسیم می شود به همین دلیل گویش مردم استان گیلان با هم اندکی اختلاف دارد. به جز گیلکی مردم با گویش ها و لهجه های مختلف ازجمله تالشی، تاتی و ترکی نیز تکلم می کنند.
لباس محلی استان گیلان
- پوشاک زنان: لباس های محلی زنان گیلان را می توان به سه بخش شرق، غرب و مرکز تقسیم بندی کرد که لباس زن شرق گیلان به لباس «قاسم آبادی»، زن غرب گیلان «تالشی» و از لباس مرکزی گیلان با عنوان «رسوخی» معروف است.آنچه بیشتر از همه در لباس گیلانی خودنمایی می کند، دامن های شلیته و پرچین است و جلیقه های پولک دوزی شده است.روسری و سربند (لچک) پیراهن یا جمه، جلیقه کت، الجاقبا، دامن، شلیته، شلوار و چادر کمر از بخش های اصلی لباس محلی زنان گیلان است.
- روسری و سربند: اغلب زنان گیلان از دو سربند، یکی در زیر (لچک) و دیگری بر روی آن (دستمال) استفاده می کنند.
- پیراهن: بالاپوش بانوان گیلانی است. این پوشش در گویش تالشی، «شسی» Sey و در شرق و جلگه تالش، پیرهن Pirhan و جمه خوانده می شود. دو طرف آن نیز چاک دارد. اندازه چاک پیراهن و بلندی آن نیز که اصولا روی تنبان می آید در قسمت های مختلف گیلان متفاوت است. غیر از یراق دوزی و چرخ دوزی از نخ های رنگی نیز در جلوی پیراهن استفاده می شود.
- جلیقه: یکی از پوشش های متداول بانوان گیلان است. این پوشش در ناحیه غرب گیلان جلخته Jelexte، نیفتنه niftane، در شرق گیلان جرقده jarqade یا جرزقه jarzaqe، و در جلگه های گیلان جلقته، جلتقه، جلخته و جلخده نامیده می شود. مدل متداول جلیقه، اصولاً جلوباز سه دکمه و یقه هفت با سه جیب در طرفین است و پشت آن سکگ دارد که قابلیت گشاد و تنگ کردن را به آن می دهد.
- الجاقبا: پوشش دوخته شده ای از مخمل یا پارچه چادرشب است کـه پـوشش زنان در کوهستان های شرقی و قاسم آباد بوده است.
پوشاک مردان
- جلیقه: که آن را جلقته یا جلقده می گویند، برای فصول پاییز و زمستان از جنس شال و برای بهار و تابستان از پارچه های نازک تر دوخته می شد.
- شلوار: مردان غرب گیلان که آن را شلار می گویند دارای دمپای تنگ و اغلب به رنگ سیاه، شیری و فلفلی است، اما در مردان در شرق گیلان شلواری که دمپای آن برای پیرمردان، لوله ای ساده و برای جوانان دکمه ای بود، می پوشیدند. رنگ این شلوار تیره بوده است. شلوار چروداری، قدک، تنگ تومان، دیج از انواع شلوارهای محلی مردم گیلان است.
- کت: مردان تالش از کتی به نام چوخا یا شکه که از شال دوخته می شد استفاده می کردند. شکل این کت معمولی و دارای یقه برگردان است. مقدار شال مصرفی۱۲ (نیم متر) و عرض شال برای دوخت ۸۰-۷۰ سانتیمتر است. در شرق گیلان و نواحی جلگه ای، مردان از پشمه چوخا، از جنس شال کت می دوختند.
- پای افزار: چوموش به فارسی «چموش» گفته می شود که نوعی پای افزار از جنس چرم ساده است. کفشی کاملا بومی بوده که بیشتر ساکنان مناطق کوهستانی گیلان از آن استفاده می کردند.ارسی، چاروق، گیوه، پوتین گالش، چکمه، چوکوتور (چیکتور) و کفش چوبی یا کتله (دمپایی محلی) از دیگر پای افزارهای محلی بوده اند.
- کلاه: ترک دار تالشی و کلاه نمدی و پوستین کلاه که از پوست بره تهیه می شد انواع کلاه برای مردان گیلانی است، برای چوپان ها نیز پوششی به نام «باشلاق» تهیه می شد که آب را از خود عبور می داد، باشلاق، پوششی بلند است که از برش زدن پارچه ای بافته شده (پشم شال) به دست می آید.
- کولا و شولا: چوپانان در روز از پوشش کوتاه تر استفاده می کنند که به «کولاگیر» معروف است و در شب از نوع دیگری به نام «شولا» که هر دو به صورت نمدمالی ساخته می شود.
مراسم ازدواج سنتی مردم گیلان
- گيشه بري: بردن عروس به خانه داماد را به اصطلاح گيشه بري مي گويند ،كه با هيجان ترين قسمت از مراسم عروسي و نقطه اوج اين مراسم است. در اين هنگام صداي سازونقاره, ترانه خواني و مباركباد فضا را آكنده مي كند. اما گويي درضميرفرهنگ جامعه نيز ، همانند عروس كه داراي دلي نگران و غم اندوه خداحفظي از دوران كودكي و نوجواني)دختري(خود در خانه پدر است , دل نگراني و تشويش وجود دارد و بنا به رسم، به صورتهاي مختلف براي عروس بخت و اقبال خوب آرزو مي كنند.
- نحوه اجراي گيشه بري در مناطق مختلف : در گيلان در مناطق مختلف مراسم گيشه بري با شيوه هاي خاصي انجام مي گيرد. در شرق گيلان, نهالي را كه از خانه پدر عروس كنده اند، همراهش مي كنند و اين نهال را عروس و داماد، با هم در خانه داماد مي كارند. در بعضي از روستاهاي غرب و شرق گبلان، مادر عروس پاي خروسي را كه از مادر داماد گرفته، با رشته هاي رنگين ابريشمين به پاي مرغ مي بندد و آن مرغوخروس را با عروس همراه مي كنند, تا در خانه داماد بند از پاي آن بر گيرند و در لانه اي كه آماده كرده اند،جايشان دهند.در خيلي از نقاط گيلان نان وآرد را در سفره اي ، به كمر عروس مي بندند تا با خود خير و بركت به همراه داشته باشدو به اين ترتيب عروس عازم خانه بخت مي شود، اما قبل از آنكه پا رااز خانه بيرون بگذارد, در هر منطقه بنا به رسم , برادر يا دايي عروس جلوي در را مي گيرد تا چيزي از عروس بگيرد ، و به آنچه دريفت كرده ؛ درسري(در ماسال) ودائيانه(در نومندان و شرق گيلان) مي گويند .اگر راه خانه داماد نزديك باشد. عروس را پياده مي برند و اگر راه دور باشد، مركبش اسبي مزين و آراسته خواهد بود كه البته بايد نر و اخته نكرده باشد. در مناطق شرق گيلان( روستاهاي كوهستاني ديلمان )، عروس از هر جوي آب روان كه بگذرد ،بخشي از مهريه خود را به حضرت فاطمه الزهرا‹س› مي بخشد و جمع اين بخششها را ازمهريه او كم مي كنند. در نيمه راه ،داماد با دو تن ساقدوس و سلدوش به پيشواز عروس مي آيد و يك نارنج ، پرتقال و سيب يا يك تكه قند به طرف عروس پرتاب مي كند كه مفهوم بركت خواهي و طلب نيك بختي درآن نهفته است. مراسم داماد قاپان.
آیین محرم در گیلان
آداب و رسوم گیلانی برای ماه محرم قدمتی دیرینه دارد. مردم گیلان از سال های دور با آیین ها و رسوم مختلف به استقبال مراسم ماه محرم می روند. در بسیاری از شهرهای گیلان هنوز آیین های قدیمی محرم حفظ شده اند و با شور فراوانی برگزار می شوند. آیین های سنتی ماه محرم در گیلان به شکل متفاوتی نسبت به شهرهای دیگر اجرا می شود. ماه محرم در استان گیلان همانند سایر همه شهرهای شیعه نشین دنیا ماه عزاداری و سیاه پوشی است. در این ماه مردم گیلان لباس های سیاه و تیره به تن می کنند و با مراسم و آیین های مختلف نوحه خوانی و علم گردانی برای امام حسین سوگواری می کنند.
کلیه امام زاده ها، مساجد و اماکن مقدس نقاط تمرکز عزاداری در گیلان هستند. مرثیه خوانی در این مکان ها معمولاً طبق برنامه ای مشخص به زبان فارسی و گیلکی اجرا می شود. مراسم سینه زنی، راه اندازی دسته و زنجیرزنی نیز از آیین های مشترکی هستند که در گیلان نیز همانند دیگر شهرها در ماه محرم اجرا می شود.
علم بندی
یکی از جالب ترین آیین و سنت های عزاداری در استان گیلان آیین «علم بندی» است. درست از یک روز مانده به شروع ماه محرم تا روز ۷ محرم در بسیاری از شهرها و روستاهای گیلان آیین علم بندی برگزار می شود. مراسم علم بندی به این شکل است که هر کس نذری دارد، یک پارچه سبز به علم می بندند و شمعی روی آن روشن می کند تا در طول ماه محرم به حاجت خود برسد. در طول این مراسم معمولاً از مردم با نذری های مختلف پذیرایی می شود و در مساجد و حسینیه ها دسته های سینه زنی، نوحه خوانی و عزاداری اجرا می شود. مراسم علم بندی معمولاً در شهر ماسوله و آستانه اشرفیه به طور جدی تری برگزار می شود و مردم زیادی از دیگر شهرها برای تماشای این مراسم و همچنین اجرای آن راهی ماسوله و آستانه می شوند. جالب است بدانید که مردم ماسوله به مراسم علم بندی، «طوق بندی» می گویند.
علم واچینی
«علم واچینی» در روز عاشورا یا سومین روز شهادت امام حسین اجرا می شود و زمان آن در برخی شهرهای گیلان متفاوت است. در این روز افرادی که در مراسم علم بندی شرکت کرده اند، دوباره دور هم جمع می شوند. افرادی که در این فاصله حاجت روا شده اند و به خواسته خود رسیدند، بین مردم نذری پخش می کنند و گوسفند قربانی می کنند.
سپس در مراسمی پارچه های بسته شده به دور علم باز می شود و علم را در یک پارچه می پیچند و درون خمره ای در مسجد قرار می دهند. روی علم باید کاملاً پوشانده شود تا کسی به آن دست نزند و تا سال بعد دوباره در مراسم علم بندی از آن علم استفاده می شود.
نوروز خوانی در گیلان
نوروز خوانی از مراسم آخر هر سال در گیلان است. نوروز خوانی که هم اکنون نیز کم و بیش رواج دارد، در گیلان نماد ورود بهار و خیر و برکت است. برای این کار گروهی نوروزخوان در کوچه و خیابان به راه می افتند و اشعاری می خوانند. از معروف ترین این اشعار می توان به “دوازه امام” و “عروس گوله” اشاره داشت. اغلب نوروز خوانان نخست دوازده امام را می خوانند و وقتی به قسمت ترجیع بند می رسند، آن را دو نفری تکرار می کنند و بعد نوروز و نوسال می خوانند. این شعر چنین آغاز می شود:
همی خوانم امام اولین را شه کشور امیرالمومنین را
وصی و جانشین یعنی علی را
به یاسین والف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز
امام دومین هم دسته گل شفاعت می کند او بر سر پل
حسن بابش سوار است او به دلدل
به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز
این شعر در مدح دوازده امام ادامه می یابد.
عروس گوله
نمایش “عروس گوله” نیز از دیگر مراسم قبل از حلول سال نو به شمار می رفت. این نمایش همراه با آواز ریتمیک دارای مفاهیم اخلاقی و آیینی خاصی بود. بازیگران این نمایش معمولاً سه نفر بودند و به نقش غول، پیربابو و نازخانم ظاهر می شدند. نقش نازخانم را بیشتر مواقع پسر جوانی که لباس زنانه پوشیده بود اجرا می کرد. پیر بابو یا کوسه نقش پیرمردی بود که باغول بر سر تصاحب نازخانم به بحث و جدل می پرداخت. غول هم خود را با کلاهی از کلوش (ساقه برنج)، زنگوله های و چماق به هیبتی عجیب می آراست. این گروه به منازل مختلف رفته، به ایفای نقش خود می پرداختند و در ازای تهنیت گویی خویش و آرزوی سالی پربرکت و پر یمن برای صاحبخانه، از او هدایایی دریافت می کردند.
گاه نقش یک شخصیت دیگر به اسم “کاس خانم” نیز به این جمع اضافه می شد.
گل گل چهارشنبه
از دیگر مراسم کهن ایرانیان که در گیلان هم با بعضی تغییرات جزیی به آن می پردازند، “چهارشنبه سوری” است که در غروب آخرین سه شنبه سال و در شب چهارشنبه انجام می شود. به این منظور خار، بوته، گون و کاه جمع آوری می شد و با درست کردن پشته هایی که معمولاً رو به سمت قبله می نهادند و سپس آتش زدن آنها، از روی آتش می پریدند و هنگام پریدن با خوشحالی می خواندند:
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبدولته
زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، بایه
یعنی: ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری رخت بر بندد و نوبت سرخی و نشاط وخرمی فرا رسد. دوره نکبت و ناکامی به سر آید و دولت و اقبال روی نماید.
این سنت که از روزگار زرتشت و حتی جلوتر بر جای مانده، در دوران اسلامی با اعتقادات مردم در هم آمیخته و رنگ و بویی دینی گرفته است. دود کردن اسپند هم از این رسوم است که سعی می شد از سادات خریداری شود و به هنگام دود کردن آن زمزمه می کردند:
عاطتیل کن، باطیل کن تی مرده ماره بیرون کن
اسفند دوکن چاووس بایه مردمار به هوش بایه
یعنی: عاطل و باطلش کن و چشم زخم را از وجودها دور ساز. مادر شوهرت را بیرون کن. اسپند دود کن تا چاووش بیاید. تا مادر شوهرت به هوش بیاید.
علاوه بر این به نیت این که دختران به زودی به خانه شوی بروند، دختران دم بخت را چند ساعتی از خانه بیرون و خانه تکانی می کردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از دیگر آداب این روز به شمار می رفت. مراسم چهارشنبه سوری در نواحی مختلف گیلان با تفاوتی اندک اما شبیه به هم اجرا می شد و گاه شلیک تیر و ترکاندن ترقه نیز در برنامه جای داشت. گاه نیز به نیت برکت، یکی از اهالی با تبر به سمت درختی که بار نمی داد می رفت اما با ضمانت دیگران برای بار آوردن درخت در سال بعد، شخص تبر به دست از قصد خود منصرف می شد.
فالگوش ایستادن،از دیگر برنامه های چهارشنبه سوری بود. برای این کار، در گذرگاه ها می ایستادند و با شنیدن پنهانی نخستین کلمات عابرین، مفهوم آن را حمل بر توفیق یا ناکامی خود در سال آتی می شمردند.
قاشق زنی، از دیگر رسوم اجرایی این شب بود که معمولاً جوانان و بیشتر دختران به در خانه همسایه ها می رفتند و با پنهان کردن روی خود و بدون دادن آشنایی، خواستار هدیه می شدند. نقل و نبات و تنقلات از عمده ترین چیزهایی بود که در کاسه قاشق زنان جای می گرفت.
شال اندازی، در مناطق روستایی کوهستانی از رسوم شایع چهارشنبه سوری بود و گاه حالت نوعی خواستگاری از دختر صاحب خانه را داشت. معمولاً به گوشه شال اینان مقداری شیرینی و آجیل به عنوان هدیه صاحب خانه بسته می شد و شال اندازان بدون مشخص کرن هویت خویش به خانه فرد دیگری می رفتند.
آینه تکم
یکی دیگر از مراسم قبل از سال نو، اجرای یک نمایش عروسکی به نام “آینه تکم” است که در نواحی غربی استان گیلان انجام می شد. “تکم چی ها” از آذربایجان به نقاط هشتپر و حتی انزلی و رشت می آمدند و پیام آور رسیدن سال نو و نوروز می شدند.
“تکم” عروسکی به شکل بز بود که به دسته ای متصل می شد و آن را با پارچه ها و منجوق های رنگی و پر می آراستند و با بالا و پایین بردن دسته ای که از میان چوبی سوراخ دار می گذشت، آن را به حرکت و جنبش وا می داشتند. در کنار این نمایش با صدای دو چوب که به هم می خورد و آهنگی شاد را تداعی می کرد، تکم چی ها ترانه هایی خوش آهنگ می خواندند.
سیزده بدر گیلان
آخرین مراسم نوروز، سیزده سال است. در این روز مردم گیلان بیشتر به کنار رودخانه ها و در دل جنگل ها می روند و به صورت گروهی، آخرین روز نوروز را گرامی می دارند. دختران گیلانی در این روز سبزه گره می زنند. این مراسم معمولاً با بندبازی، کشتی گیله مردی و نواختن ساز و نقاره همراه است.
کشتی گیله مردی
کشتی گیله مردی بیشتر در تابستان و اعیاد و عروسی ها انجام می شود. این کشتی در محوطه ای محصور به نام «یسمبر» یا «سنبره» میدان برگزار می شود. کشتی گیران شلوارهایی به نام «لاسپار» به پا نموده و بالاتنه آنها برهنه است و با حرکات نمایشی قدرت خود را به رخ حریفان می کشند.
شب یلدا در گیلان
در این شب معمولا افرادکوچک فامیل به خانه بزرگترها رفته و درکنار سایر اقوام خود جشن گرفته و به خوردن خوراکی های مخصوص این شب و خواندن حافظ و شاهنامه می پردازنند.
یکی از چیزهایی که مردم شهرها و روستاهای گیلان حتما آن را برای گذاشتن بر روی سفره شب یلدای خود تهیه می کنند هندوانه است زیرا آنها معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نکرده و در زمستان نیز سرما را حس نمی کند.
یکی دیگر از میوه های محلی که حتما باید در سر سفره شب یلدای گیلانیان وجود داشته باشد در زبان محلی به آن «آوکونوس» یا به زبان فارسی ازگیل گفته می شود که روش خاصی برای تهیه آن وجود دارد. مردم این استان در فصل پاییز، ازگیل خام را تهیه و در خمره ای که آن را از آب و مقداری نمک پر کرده اند می ریزند و خمره را در گوشه ای خارج از هوای گرم اتاق می گذارند.
ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می شود، آوکونوس یا ازگیل آب کرده در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده یافت می شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه بخورند آن را از خمره بیرون آورده و با نمک و گلپر میل می کنند.
در این مقاله با مجموعه ای از رسم و رسومات مردم خونگرم گیلان آشنا شدیم . امیدواریم سفر شیرینی به این استان داشته باشید.