طلاق از طرف مرد بر اساس ماده 1133 قانون مدنی که مرد می تواند هر وقت بخواهد زن خود را طلاق بدهد، بنابراین حق طلاق با مرد است و صحت آن احتیاج به موافقت زن ندارد اگر زن راضی به طلاق نباشد مرد از قاعده همان ماده 1133 میتواند استفاده کند و با نظر مشاور رأی طلاق سرانجام صادر خواهد شد و اگر چه صراحت ماده 1133 قانون مدنی حق طلاق را به مرد داده است ولی میتواند شرایطی که قبلاً در عقدنامه تعیین شده در صورت عدم ایفاء به آن شرایط توسط زن از ارکان اثبات ادعا برای طلاق باشد. اگر قبل از ازدواج زن دارای بیماری پنهانی باشد که اساس و پایه زندگی را متزلزل کند و آن مرض از طرف مرد پنهان شده باشد بعنوان فریب در ازدواج طلاق صادر خواهد شد. لکن اگر بعد از وقوع عقد مواردی پیش آید که در کوران زناشوئی باشد دادگاه آن را مورد پذیرش قرار نمیدهد اما ماده 1133 قانون مدنی کماکان پابرجاست. برای طلاق نیاز به تشریفات خاص ندارد جز اینکه صیغه طلاق باید در حضور لااقل دو نفر مرد عادل که صیغه طلاق را بشنوند جاری شود. طلاق از طرف مرد حتماً نیاز به جلسه دادرسی- مشاوره و حضور در دادگاه دارد. اگر وکیل نداشته باشد. درخواست طلاق از طرف مرد توسط وکلای ره جویان عدالت نهایتاً ظرف شش ماه انجام می شود.
مراحل و شرایط درخواست طلاق از طرف مرد
هرگاه زوج بخواهد زن خود را طلاق بدهد طلاق از طرف مرد، ابتدا باید دادخواستی (دادخواست طلاق همان دادخواست معمولی است که برای کلیه دعاوی حقوقی و خانواده به کار میرود) مبنی بر درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش به طرفیت زوجه تنظیم نماید و به هر یک از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی در تهران و مراکز استانها و در سایر نقاط کشور به دادگاه های خانواده ذیصلاح مراجعه نماید و ضمن ثبت دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی و دریافت ابلاغ تعیین مجتمع قضایی و شعبه و کلاسه پرونده، به شعبه مربوطه مراجعه نماید و بعد از تعیین وقت رسیدگی و تشکیل جلسه و تعیین تکلیف نسبت به مطالبات مالی زن، گواهی عدم امکان سازش را دریافت نماید. که اعتبار این گواهی مدت 3 ماه از تاریخ قطعیت آن می باشد و با مراجعه به هر یک از دفاتر رسمی طلاق، نسبت به اجرای صیغه طلاق ظرف مهلت 3 ماه مذکور اقدام نماید، در صورت انقضاء مدت 6 ماه ، گواهی مربوطه از اعتبار ساقط می گردد. اجرای صیغه طلاق مطابق با تبصره 3 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق موکول به تأدیه حقوق شرعی و قانونی زوجه (اعم از مهریه، نفقه، جهیزیه و غیر آن) بصورت نقد می باشد مگر در طلاق خلع یا مبارات (در حد آنچه بذل شده) و یا رضایت زوجه و یا صدور حکم قطعی اعسار شوهر از پرداخت حقوق فوق الذکر. ( شرایط طلاق در ماده 1133 قانون مدنی چنین تعریف شده که مرد هروقت که بخواهد می تواند زن خود را طلاق بدهد. البته بعد از پرداختن کلیه حق و حقوق مالی زوجه. اگر بعد از طلاق از طرف مرد همسر آینده اش در ثبت احوال رضایت بدهد میتواند نام همسر سابق حذف شود.)
طلاق از طرف مرد به صورت غیابی
طلاق غیابی یکی از انواع طلاق است که در شرایط خاص هر یک از زن و مرد در دادگاه خانواده آن را درخواست می کند طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است. طلاق از طرف مرد به صورت غیابی همان تشریفات را لازم دارد و باید ثابت کند که زن به هیچ وجه آدرس وی شناسائی نشده و با روزنامه محلی یا کثیرالانتشار آگهی داده شود و سپس رأی غیابی با حق واخواهی و تجدیدنظر و فرجام خواهی در مهلت قانونی برای زن وجود دارد.
شرط تنصیف دارایی چیست؟
مطابق بند الف از شرایط ضمن عقد مندرج در سند نکاحیه، زن شرط می نماید هرگاه طلاق بنا بر درخواست زن نباشد یعنی طلاق از طرف مرد باشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتاری نبوده زوج موظف است تا نصف دارائی موجود خود را که در ایام زناشوئی با او بدست آورده یا معادل آنرا طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید.
مدارک لازم برای طلاق از طرف مرد
اگر که مرد بخواهد زن خود را طلاق بدهد یعنی طلاق از طرف مرد باشد، ابتدا باید دادخواستی (دادخواست طلاق که همان دادخواست معمولی است و برای کلیه دعاوی حقوقی و خانواده به کار میرود) مبنی بر درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش به طرفیت زوجه تنظیم کند و به هر یک از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی در تهران و مراکز استانها و در سایر نقاط کشور به دادگاه های خانواده ذیربط تقدیم نماید. اینک به مدارک لازم برای طلاق از سمت مرد میپردازیم.
- اصل سند ازدواج (در صورت نبود اصل سند ازدواج باید رونوشت آن را از دفترخانه محل انعقاد عقد نکاح دریافت کنید.)
- اصل شناسنامه مرد
- کپی کارت ملی مرد
مهریه در طلاق از طرف مرد
اگر طلاق از طرف مرد باشد ، مکلف است مهریه را با سایر مطالبات یکجا به زن بپردازد. بدون مهریه زن را نمی توان طلاق داد مگر با توافق زن و یا اینکه فریب در ازدواج حاصل شده باشد. لکن اگر زوج تمکن مالی نداشته باشد، میتواند تقاضای اعسار و تقسیط از دادگاه کند. اگر طلاق از طرف مرد باشد و ملائت نداشته باشد با شهادت سه نفر شاهد و تنظیم استشهادیه میتواند اعسار خود را ثابت نماید و مهریه را به صورت اقساطی پرداخت کند. اعسار و تقسیط مهریه در زمانی صورت میگیرد که مرد بخواهد زن خود را طلاق بدهد و با توجه به عدم ملائت خود با معرفی سه نفر شهود و استشهاد محلی و گواهی حقوق یا درآمد مهریه را از طریق دادگاه تقسیط کند. در صورتی که اعسار مرد ثابت شود قاضی دادگاه با توجه به شرایط وی نحوه پرداخت را مشخص می نماید. اگر مرد قصد طلاق دختر باکره را داشته باشد نصف مهریه (هر مقدار که باشد) به همان دختر تعلق میگیرد.
اجرت المثل و نحله در طلاق از طرف مرد
نفقه تا زمان عده تا بعد از صدور حکم طلاق از طرف مرد که 100 روز است به عهده مرد است مگر توافق دیگری بین زوجین حاصل شده باشد یا برحسب مورد زوجه باکره باشد و یا موارد دیگری که مستحق نفقه نباشد. اجرت المثل ایام زوجیت از طرف مرد چنین محاسبه میشود که از زمان ازدواج تا طلاق سنوات زندگی مشترک مشخص میشود و هر ساله طبق نظریه کارشناس رسمی دادگستری برحسب میزان دارائی زوج- وضعیت زوجه- تعداد فرزندان و سبک زندگی زوجین و از تاریخ عقد تا طلاق تعیین میشود. بعد از اینکه زن و مرد باهم ازدواج کردند، زن کارهایی را در منزل انجام میدهد. مثل اینکه غذا درست میکند و یا خانه را مرتب میکند. اصل بر اینست که زن اینکار ها را به صورت مجانی انجام نداده است. اجرت المثل هم دستمزدی است که به خاطر کارهایی که زن در منزل انجام داده است به زن تعلق میگیرد. اگر زن بگوید کارهایی که انجام داده است، مجانی باشد، دادگاه دستمزدی را تعیین میکند که به آن نحله میگویند. زمانیکه مرد قصد دارد زن خود را طلاق بدهد، باید اجرت المثل و یا نحله را به زن بدهد که میزان اجرت المثل توسط دادگاه تعیین میشود. اگر تقاضای طلاق که از سوی مرد شده است، ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا بد اخلاقی و رفتار زن باشد، در این صورت اجرت المثل به زن داده نمیشود.
اعسار از پرداخت مهریه در طلاق از طرف مرد
اصل بر اینست که مهریه عندالمطالبه است، یعنی مرد توانایی مالی برای پرداخت مهریه به همسر خود را دارد. مگر اینکه مرد ادعا کند که درامد مالی و کافی برای دادن مهریه به صورت یکجا ندارد. اگر مرد توانایی مالی خوبی نداشته باشد، از دادن مهریه معاف نمیشود. یعنی اینطور نیست که اگر مردی ورشکسته شده باشد و یا چندین طلبکار داشته باشد، دیگر لازم نباشد که به زن خود مهریه بدهد. بلکه اگر مرد بتواند ثابت کند که درامد خود کم است و یا هیچ ملک و خانه و ماشینی برای دادن آن به همسر خود ندارد، میتواند با دادن دادخواست اعسار، مهریه را به صورت قسطی به زن بدهد. بعضی از افراد فکر میکنند که اگر مرد دادخواست طلاق بدهد، دیگر دادخواست اعسار او را دادگاه قبول نمیکند. این افراد سخت در اشتباه هستند به دلیل اینکه اینطور نیست و اگر مرد توانایی مالی نداشته باشد، دادگاه اعسار او را قبول میکند.
نفقه در طلاق از طرف مرد
مرد در هر زمانی حق طلاق دارد. یعنی میتواند بدون داشتن هیچ دلیل قانونی برای طلاق همسر خود اقدام کند و نیازی به شروط 12 گانه ضمن عقد که در سند ازدواج قید شده است ندارد. ولی زمانیکه مرد قصد طلاق همسر خود را دارد به دلیل اینکه حق زن ضایع نشود باید تمامی حق و حقوق همسرش را پرداخت کند که یکی از آنها نفقه زن میباشد. یعنی بررسی میشود که زن و شوهر چند سال با یکدیگر زندگی مشترک دارند و سپس بر اساس شان خانوادگی زن و درامد شوهر، میزان نفقه توسط دادگاه مشخص خواهد شد و مرد هم قبل از طلاق باید آن را پرداخت کند. در صورتیکه مرد حقوق زن را که شامل نفقه میشود، پرداخت نکند نمیتواند همسرش را طلاق دهد.
معایب طلاق از طرف مرد
از نظر زمانی طلاق از طرف مرد در حالت عادی ۴ الی ۶ ماه طول می کشد. یکی از مهم ترین آثار طلاق از طرف مرد در صورت امضای شروط قرارداد از جمله شرط تنصیف دارایی میباشد به شرطی که درخواست طلاق از طرف مرد به دلیل سوء اخلاق زن نباشد که با این اوصاف مرد موظف است تمام دارایی به دست آمده در طول زندگی مشترک را تا حداکثر ۵۰ درصد بنا بر تشخیص و تایید دادگاه و موجود بودن دارایی به زوجه پرداخت نماید.
حضانت فرزند در طلاق از طرف مرد
در طلاق از طرف مرد ، حضانت فرزند ذکور تا سن 7 سالگی با مادر و سن 7 تا 15 سال قمری با پدر و سپس فرزند پسر اگر به 15 سال قمری رسید حق انتخاب را دارد و فرزند دختر تا 7 سالگی با مادر تا سن 9 سال قمری با پدر و بعد از 9 سال قمری حق انتخاب با دختر است مگر توافق زوجین به نحوی دیگر باشد. در صورتیکه بین زوجین توافقی برای حضانت حاصل نشود که البته قانون حق تقدم را در این راستا به زوجین اعطاء نموده است ، اما فرزندان ذکور و مونث تا 7 سالگی حضانت آنان با مادر و سپس دختر که به سن 9 سال قمری رسید حق انتخاب با او خواهد بود که پدر یا مادر را انتخاب کند .
بین 7 تا 9 سال حضانت دختر به عهده پدر است و در رابطه با فرزند ذکور بعد از 7 سالگی تا 15 سال قمری فرزند ذکور حضانت وی به عهده پدر است و سپس تا 18 سالگی و تا پایان تحصیلات عالیه هزینه ها به عهده پدر است مگر توافق زوجین به نحو دیگری باشد.
امیدوارم از محتوای مسائل حقوقی نهایت استفاده را برده باشید و برای کسانی که دچار مشکل حقوقی هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش آموزش ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .