به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، اختلال شخصیت خودشیفته، یکی از انواع اختلالات شخصیت است.
از مشخصات اختلال شخصیت خودشیفته این است که اینگونه افراد، تصویری اغراق آمیز و تحریف شده از خود در ذهن دارند و ضمن داشتن احساس کاذب اعتماد به نفس و مهم دانستن خود، نیازمند توجه و تحسین بیش از حد از جانب دیگران هستند.
این درحالی است که خود نسبت به سایر افراد احساس توجه و همدلی خاصی ندارند و از آشفتگی در روابط رنج می برند.
جالب است بدانید پشت نقاب اعتماد به نفس بیش از حد افراد خودشیفته، یک عزت نفس شکننده و آسیب پذیر وجود دارد که در برابر کوچک ترین انتقادی می شکند.
اختلال شخصیت خودشیفته، باعث بروز مشکلاتی در حیطه های مختلف زندگی از جمله روابط عاطفی، کار، تحصیل و یا امور اقتصادی می شود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، درصورت عدم دریافت آن میزان محبت و توجهی که خود را شایسته آن می دانند، مأیوس و ناراحت می شوند.
همچنین ممکن است به این نتیجه برسند که روابطشان با دیگران دیگر رضایت بخش نیست؛ اگرچه دیگر افراد نیز از بودن در کنار آن ها لذت نمی برند.
برای تشخیص نشانه های خودشیفتگی باید به سه دسته زیر دقت کنید: صحبت های آنها، عواطف آنها و رفتارهایشان.
صحبت های آنها:
به کلمات بسیار منفی و بسیار مثبت در مورد شما و دیگران در حرف های آنها دقت کنید.
کلمات فوق العاده مثبت (اغواکننده) عبارتند از: «عاشقت هستم، تو خیلی فوق العاده ای، تا حالا کسی مانند تو در زندگیم نداشته ام. تو خیلی بهتر از دیگران هستی. تو همه زندگی من هستی. من هر چیزی که لایقش هستی را به تو می دهم. هیچ کس مثل من با تو خوب نیست. کسانی که قبلا تو را از دست داده اند واقعا ضرر کرده اند.» (توجه کنید که بیشتر این جمله ها مقایسه ای هستند و این هشداری است که در آینده شما نیز به طور منفی قضاوت خواهید شد.)
کلمات بسیار منفی (ناامید کننده): «همسر قبلی من یک بازنده واقعی بود، بگذار ماجرایش را برایت بگویم. آن فردی که ایده من را رد کرد، احمق ترین فردی بود که تا به حال دیده ام. در صورتشان هیچ ذکاوتی نمی بینم. رئیسم با من ناعادلانه رفتار می کند. من بالاخره یک روز پستی بالا تر از او می گیرم و او را با خفت و خواری از دفتر بیرون می کنم. همه باید او را ببینند که تحقیر می شود» (به قطار کلمات برتری جویی و فقدان همدردی دقت کنید)
واژه هایی فاقد همدردی یا علاقه: این واژه ها در بسیاری از افراد خودشیفته دیده می شود. اگر با این افراد در مورد تجارب تلخ خود حرف بزنید، پاسخ آنها این طور شروع می شود: «بگذار بگویم یک بار چه اتفاقی برایم افتاد.» در واقع این افراد هیچ درکی از نگرانی های شما ندارند.
احساسات شما:
برای شناسایی نشانه های خودشیفتگی بهتر است به احساسات خودتان دقت کنید. در اطراف این افراد چه احساسی دارید؟
فرد خودشیفته به قدری رفتار خوبی با شما دارد که احساس می کنید شما را از تمام دنیا بیشتر دوست دارد. احساس فوق العاده ای دارید. طوری خوب به نظر می رسد که به سختی باورتان می شود حقیقت داشته باشد. اما این یک هشدار است. زیرا فردی که بیش از حد از شما دلبری می کند، در اغلب اوقات همان نیست که به نظر می رسد. این دلبری نوعی هشدار است. البته گاهی فرد تنها جذاب است و خودشیفته نیست. اما گاهی نیز به این معنی است که شما با کلمات جذاب او اغوا شده اید که به زودی به سمت فرد دیگری سرازیر خواهند شد.
احساس حماقت و بی کفایتی دارید:
برخی از افراد خودشیفته آنقدر مشغول بالا بردن خود هستند که متوجه نمی شوند شما را پایین کشیده اند. شاید در ابتدا اصلا متوجه این اتفاق نشوید، اما به زودی پر از تردید نسبت به خود خواهید شد. «نمیدانم او در باره من چه فکری می کند؟ من زیاد باهوش، با استعداد، و جذاب نیستم. من در شان او نیستم.»
احساس می کنید نمی توانید نفس بکشید:
افراد خودشیفته همه چیز را برای خود می خواهند. پس از مدتی از مکالمه همه حس می کنند نمی توانند نفس بکشند زیرا حرفی برای گفتن ندارند. موضوع بحث هر چیزی که باشد، در نهایت به سمت حرف های فرد خودشیفته باز می گردد.
رفتار آنها:
برای شناسایی نشانه های خودشیفتگی باید به رفتار آنها بیشتر از حرف هایشان توجه کنید. افراد خودشیفته برای پرت کردن حواس شما از رفتار بی تفاوت خود، زیاد حرف می زنند. اطرافیان دائما با با فرد خودشیفته مقابله می کنند اما همیشه ناامید می شوند. فرد خودشیفته به جای اینکه به رفتارهای گذشته خود فکر کند، از آن دفاع می کند و با انتقاد کردن به طرف مقابل حمله می کند (چطور جرات می کنی بعد از آن همه لطفی که در حقت کردم این طور بگویی؟) بنابراین از رفتار آنها آگاه باشید و حرف های آنها را نادیده بگیرید.
به عنوان مثال: به جای این که بگویید: «چرا دیر کردی؟» می توانید بگویید: «ترجیح می دهم اگر می خواهی دیر کنی بدانم تا برنامه دیگری بریزم» سپس، موضوع را همین جا رها کنید و منتظر شوید که درخواست شما را انجام می دهند یا آن را نادیده می گیرند. اگر درخواست شما را انجام داد، نشانه خوبی است. اما اگر به الگوی بی احترامی به شما و درخواست هایتان ادامه داد، می توانید پایان دادن به این رابطه را بررسی کنید زیرا قرار نیست فرد را تغییر دهید.
اهداف سرزنش گر:
اگر فرد خودشیفته دارای شخصیت مبارز باشد، زمانی که رابطه به بن بست می رسد او نیز به دنبال چیزی برای سرزنش کردن می گردد. از نشانه های یک فرد خودشیفته این است که شما را برای یک چیز جزئی یا چیزی که اصلا وجود ندارد، یا حتی چیزی که توسط فرد دیگری انجام شده است، به شدت سرزنش می کند. زمانی که فرد خودشیفته کار اشتباهی انجام می دهد، به دنبال کسی در نزدیکی خود می گردد تا او را سرزنش کند. «تقصیر تو بود که پیشرفت شغلی را نگرفتم! تو باید همان طور که بهت یاد داده بودم با رئیسم حرف می زدی. حالا می خواهی چه کار کنی؟»
آنها دائما در چرخه حمله به دیگران و دفاع از خود قرار می گیرند. و به جای توجه به اطرافیان، شروع به حمله به آنان می کنند.
به تمام الگوهای فوق به عنوان نشانه های هشدار دهنده فکر کنید. با تمامی موارد فوق نمی توان چیزی را تشخیص داد، اما می توانید تصمیم بگیرید که چه کسی را وارد رابطه های خود کنید.