یکی از نام های زیبایی که می توان برای دختران خود انتخاب کنید رویا می باشد. معنی اسم رویا در زبان عربی رویا، بیان شده است. شما عزیزان همراه در ادامه می توانید با دیگر معانی، فراوانی و اسم های مشابه این نام دخترانه عربی آشنا شوید، پس تا پایان همراه ما باشید.
مشخصات اسم رویا
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام:64181
- ابجد کبیر:217
- ابجد صغیر:4
- ریشه نام:عربی
- نام به انگلیسی:roya
- تلفظ به فارسی:رویا
- تلفظ نام به انگلیسی:/ro’yā/
معنی اسم رویا در ثبت احوال
۱- خواب، آنچه در خواب بينند؛ ۲- (به مجاز) چهره ي زيبا و مطلوبي است كه در عالم خواب ديده شود.
معنی اسم رویا در لغت نامه دهخدا،فرهنگ معین،فرهنگ فارسی و عمید
- لغت نامه دهخدا:رؤیا. [ رُءْ ] ( ع اِ ) خواب دیدن. ( دهار ) ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) . خواب که دیده ش ...
- فرهنگ معین:(رُ ) [ ع . رؤیا ] (اِ. ) آن چه انسان در خواب بیند.
- فرهنگ فارسی:روییدن ( اسم ) آنچه که انسان در خواب بیند . یا رویای صادق ( صادقانه ) حقایقی که پارسایان در خواب بین ...
- فرهنگ عمید:۱. روینده. ۲. آنچه از زمین می روید، مانند گیاه، آنچه رشد و نمو می کند.
نام های هم آوا با رویا
رعد،پایا،گویا،پویا،جویا،هلیا
شعر با اسم رویا
رویاها نیز پیر می شوند
اما کشان کشان و پیوسته
پیش می آیند
پا به پای من
که از دیرباز
دست در دست شان داشته ام
در رویایم عشق را دیدم
دنبال انسان می گشت
بیدار شدم
انسان را دیدم
دنبال عشق می گشت
تمام دنیا را خواستم بغل کنم
دستهایم به هم نرسید
در سکوتم صد معما خفته است
راز باغی پر ز معنا خفته است
در میان قطره ی نا چیز من
مظلبی در حد دریا خفته است
مصلحت بینی ز پی، ترس آورد
از چه یاران ترس در ما خفته است؟
حس رستن سبز و خاموشیم اگر
واژه در خوابِ چه رویا خفته است
دنیا که به پایان برسد
رویا ها
دنیایی دیگر خواهند ساخت
و خنده تو
جای آفتاب را خواهد گرفت
تا که میام بسازم
واسه خودم یه رویا
یادم میاد همیشه
نامرد بوده ، دنیا
یعنی میشه خدایا
یه روز بیاد که هستی
پر بشه از یه رنگی
از عشق و شور و مستی
به رویاهایت زیاد نزدیک نشو
همچو دود می مانند
شاید پراکننده شوند
خطرناکند
شاید همیشگی شوند
این بار زنده می خواهمت
نه در رویا، نه در مجاز
این که خسته بیایی
بنشینی در برابرم
در این کافه پیر
نه لبخند بزنی
آن گونه که در رویاست
و نه نگاه عاشقانه بدوزی در نگاهم!
به تو فکر می کنم و
بی اختیار لبخند می زنم
تو منظره ی همان دشتی
که بارها سرتاسر رویاهایم را
دیوانه وار در آن دویده ام
جهنم بیداری ام ای کاش
خوابی بود
و تو آرام آرام
بیدارم می کردی و می گفتی
رؤیا رؤیا
تمام آبهای روان
ارزانی آتشت
قطره ای بنوش
صبح ست ومن ازلذت رؤیا لبریز
چشمان تو از وسعت دریالبریز
من فارغ از اندیشه فردا هایم
اندیشه ی تواز غم فردا لبریز
دارم یه رویا میبینم،یه رویا ازجنس طلا
میون صدها کابوس و، یه دنیا سختی و بلا
فرشته ای بازدوباره،توخواب من پا میذاره
اومده تو کویر دل ، یه باغ پر گل بکاره
اومده تا قلب منو ، مثل خودش طلا کنه
به درد دوست داشتنی ،عاشقی مبتلا کنه
میخواد دل کوچیکمو ،بزرگ ودریایی کنه
خونه ً تاریک دلو ، قشنگ و رویائی کنه
با من از روشنی حرف می زنی
و از انسان که خویشاوند همه خداهاست
با تو من دیگر
در سحر رویاهایم تنها نیستم.
دلتنگی های آدمی را
باد ترانه ای می خواند،
رویاهایش را
آسمان پرستاره نادیده می گیرد،
و هر دانه برفی
به اشکی نریخته می ماند