به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، تورم به زبان ساده یعنی افزایش کلی قیمت ها.
افزایش کلیه قیمت ها یعنی قیمت همه اجناس افزایش پیدا کنند و در صورتی که افزایش قیمت فقط برای یک محصول مانند خودرو باشد دلیلی بر افزایش تورم نمی باشد، چون ممکن است قیمت خودرو به دلیل افزایش تقاضا در یک برهه مشخص، افزایش پیدا کرده باشد و قیمت سایر اجناس ثابت مانده باشد.
همچنین در صورتی که تعدادی از اجناس افزایش قیمت داشته باشد و در سایر اجناس با کاهش قیمت روبرو شده باشد، این موضوع بیانگر تورم نخواهد بود و ممکن است به خاطر شوک های قیمت نفتی شوکهای سیاسی شوک اقتصادی و .... این افزایش قیمت رخ داده باشد.
تورم را در فاصله زمانی یک ساله برای یک کشور می سنجند و در صورتی که اجناسی در مدت یک سال صعود و نزول قیمتی داشته باشند، تورم به حساب نمی آید و مجموع صعود و نزول ها میزان رشد تورم کشور را تعیین می کند.
انواع تورم به طور کلی :
تورم خزنده (۴ تا ۸ درصد در سال): به افزایش قیمت ها با سرعت آرام و شیبی ملایم گویند.
تورم شدید(۱۵ تا ۲۵ درصد در سال): در این نوع افزایش قیمت ها با شیبی تند و سرعتی بالا می باشد.
تورم بسیار شدید(۵۰ درصد یا بیشتر در ۱ الی ۶ ماه): شدیدترین نوع تورم به حساب می آید و افزایش قیمت ها بسیار بالا میباشد.
انواع تورم به طور دقیق تر و جزئیات بیشتر :
تورم پنهان: تورمی که در آن قیمت اجناس ثابت بوده ولی کیفیت محصولات کاهش می یابد.
تورم رسمی: تورمی که به خاطر افزایش عرضه ی ارز از طرف دولت ایجاد می شود.
تورم ساختاری: تورمی که به علت افزایش قیمت ها به خاطر وجود تقاضاهای بیش از اندازه ایجاد می شود. در این نوع تورم حقوق ها به دلیل فشار و کمبود در بعضی بخش ها افزایش پیدا می کند؛ این تورم در کشورهای در حال توسعه بسیار زیاد رخ می دهد.
تورم سرکش: افزایش سرعت و بدون محدودیت قیمت ها را تورم سرکش می گویند و نتایجی مانند کاهش ارزش پول، گسستگی روابط اقتصادی و فروپاشی نظام اقتصادی کشور است. معمولا بعد از جنگ ها و همزمان با انقلاب ها تورم سرکش ایجاد می شود و از مثال های آن می توان به افزایش ۲۵۰۰ درصدی قیمت ها در آلمان در سال ۱۹۲۳ اشاره کرد.
تورم شتابان: افزایش سریع و با سرعت نرخ تورم می باشد به طور مثال دولت سعی می کنند که نرخ بیکاری را پایین تر از حد طبیعی نگه دارد این اقدام باعث افزایش تورم میشود.
تورم فشار سود: تورمی بوده است که در آن سرمایه گذاران تلاش بسیاری برای به دست آوردن سهم بزرگ تری از درآمد ملی را خواستار بوده و این خود منشأ تورم است.
تورم مهار شده: تورمی می باشد که به خاطر وجود شرایط طبقه رومی در داخل کشور به وجود می آید و در مقابل از افزایش تورم جلوگیری می کند. این شرایط زمانی به وجود می آید که تقاضای کل بیشتر از عرضه کلیه کالاها و خدمات باشد و تنها در صورتی این معادله درست است که شرایط دیگر ثابت باقی بماند.
تورم فشار تقاضا: منشاء تورم فشار ناشی از تقاضا به این صورت است که زمانی که تقاضای کل به نسبت جریان کالاها و خدمات های ایجاد شده در اقتصاد جلو بزنند و بیشتر شود در این صورت تورم ایجاد می گردد. هنگامی که تقاضای دولت بنگاه ها و همه مصرف کنندگان برای کالاها و خدمات عرضه شده افزایش یابد موجب افزایش قیمت ها می شود.
راهکاری که برای حل این مسئله وجود دارد این صورت است که مصرف کنندگان و شرکت ها به هنگام افزایش قیمت ها باید تقاضای خود را کاهش دهند سپس دولت می تواند به کنترل اوضاع را به دست بگیرند و ارزش پول ملی را حفظ کرده و در عین حال از افزایش قیمت اجناس و تورم جلوگیری کند.
تورم فشار قیمت: نوعی از تورم می باشد که در اثر تحمیل قیمت های بسیار گزاف از سوی صاحبکاران اقتصادی با هدف دستیابی به سودهای بیشتر و بزرگ ایجاد می گردند
تورم منفی
کاهش متوالی و مداوم قیمت ها را تورم منفی یا فروکش (deflation) می گویند یعنی اگر در محاسبه تورم ، نرخ تورم بدست آمده به طور مداوم کاهش یابد و سپس منفی شود، در این صورت می گوییم که اقتصاد دچار تورم منفی شده است، همانطور که مشاهده می کنیم تورم منفی کاملا تعریفی عکس تورم (inflation) دارد .
تورم چگونه به وجود می آید؟
با اینکه سطح قیمت ها به وسیلۀ عرضه و تقاضا مشخص می گردد ولی پولی که برای خرید کالا ها استفاده می شود هم رابطه مستقیمی با سطح قیمت ها دارد . یک مثال ساده؛ تصور کنید که در یک جزیره دور افتاده هستیم، از کالایی(مانند کفش) تنها 2 تا هست که 10دلار ارزش دارد ؛ اگر تمام پول های موجود در جزیره 60 دلار باشد، قطعا دیگر آن کالایی که ارزش 10 دلار داشت، دیگر 10 دلار قیمت ندارد و قیمتش حتی امکان دارد تا 30 دلار هم برسد، اما اگر در این جزیره تنها 7دلار پول بود چطور؟ مسلما فروشنده تمام کالاهای خود را با همان 7 دلار به فروش میرساند.
اتفاق دیگری نیز می تواند رخ دهد؛ تصور کنید که در جزیره فرضی ما تعداد کفش ها از 2 به 10 تا افزایش پیدا کند، آنگاه قیمت از 10 دلار کمتر خواهد شد. حال اگر تعداد کفش ها از 2 تا به 1 کاهش یابد آن یک کفش قیمتش بیشتر خواهد شد.
ملاحظه کردید که سطح قیمت ها علاوه بر عرضه و تقاضا با میزان پول در حال گردش رابطه مستقیم دارد. اگر همراه با عرضه یک کالا تقاضای آن هم افزایش پیدا کند و همچنین شاهد کاهش قیمت ها باشیم بسیار خوب خواهد بود.
در اینگونه موارد دلیل اصلی افزایش عرضه و کاهش قیمت ها، پیشرفت فناوری می باشد. به طور مثال می توان به صنعت کامپیوتر اشاره کرد که در ۱۵ سال اخیر به شدت فناوری در آن پیشرفت کرد و قیمت ها هم با سرعت بیشتری کاهش یافت .
به این حالت که با افزایش بهره وری همراه است تورم منفی خوب (benign deflation)گفته می شود که نتیجه آن رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود. نمونه ای از این نوع تورم منفی در کشور هایی مثل سنگاپور، چین، هنگ کنگ، مالزی و … وجود دارد که با وجود داشتن نرخ تورم منفی و یا تورم بسیار ناچیز دارای رشد اقتصادی بالایی هستند.