به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از روزنامه جوان، معمولاً پس از هر راهپیمایی ملی یا انتخابات سراسری، تصاویری منتشر می شود که حاکی از حضور افرادی است که ظاهر و پوشش آن ها با عموم متشرعین متفاوت است و همین امر مستمسکی در اختیار برخی قرار می دهد تا مدعی شوند که حکومت در مقابل پوشش این ها و سایر افرادی شبیه به این ها در مقاطع غیرانتخابات و راهپیمایی استاندارد دوگانه دارد و می پرسند چرا در اوقات دیگر همین افراد با برخورد گشت ارشاد مواجه می شوند و در اینجا برعکس تجلیل هم می شوند؟
برای بررسی این ادعا و پاسخ منطقی به آن باید نخست ببینیم حجاب از نظر قانونی چیست و در حال حاضر گشت های پلیس امنیت اخلاقی چگونه این قانون را اجرا می کنند. بر اساس قانون مجازات اسلامی، رعایت نکردن حجاب شرعی جرم انگاری شده است و کسی که حداقل آشنایی با شریعت داشته باشد، می داند آنچه در فقه به عنوان حجاب زنان تلقی شده با نوع پوشش تعدادی از بانوان جامعه ما -که کم هم نیستند- فاصله زیادی دارد. اما بیشتر این خانم ها همه روزه به خیابان می آیند و تعداد بسیار کمی از کل این خانم ها با اعمال قانون از سوی گشت امنیت اخلاقی – یا آن گونه که معروف است، گشت ارشاد- مواجه می شوند. در واقع این قانون در حال حاضر تقریباً اجرا نمی شود. حتی پلیس هم این ادعا را ندارد -و چه بسا امکانش هم مهیا نباشد- که به دنبال اجرای کامل ضوابط این قانون باشد. پس پلیس امنیت اخلاقی چه می کند؟
مبنای قانونی عمل پلیس امنیت اخلاقی، مواد قانونی دیگری است که به جرم انگاری هنجارشکنی در پوشش اشاره دارد. هنجارشکنی لزوماً به معنای تخلف و تخطی از هنجار ها نیست، بلکه مخالفت و ضدیت و زیرپاگذاشتن بابرنامه و هدف دار هنجار ها است. هنجارشکن کسی است که تعمداً می کوشد با هنجار های جامعه مبارزه کند و آن ها را زیر پا نهد. روشن است که عده بسیار بسیار کمی از خانم هایی که حجاب شرعی را کاملاً رعایت نکرده اند، در این زمره هستند و بیشتر این خانم ها چنین نیت و هدفی ندارند. همین دسته بسیار کم مخاطب گشت معروف به ارشاد هستند و البته آن گونه که پلیس می گوید ابتدا به آن ها تذکر لسانی داده و از آن ها درخواست می شود وضعیت پوشش شان را درست کنند و تنها در صورت تمرد (که شاید نشانه ای از همان نیت هنجارشکنانه باشد) به مقر انتظامی منتقل می شوند. حال ممکن است نقد هایی به همین روش پلیس باشد، ضوابط عمل به دقت تعریف نشده باشد یا اصلاً در اجرای آن نیز دقت کافی به عمل نیاید، در مصداق یابی هنجارشکنی اشتباه شود و مواردی مشاهده شود که عرفاً هنجارشکن تلقی نشوند، اما مورد مخاطب و برخورد پلیس قرار گیرند یا حتی نوع برخورد و تذکر پلیس به گونه صحیحی نباشد. در ماجرای امینی نقد هایی در این خصوص وارد شده است. همه این ها ممکن است، اما موضوع این بحث نیست، مسئله ما در اینجا این است که ضابط قانون اساساً به دنبال اعمال حجاب قانونی نیست و هدف آن جلوگیری از هنجارشکنی است.
اما در مقابل آن خانمی که در راهپیمایی ملی شرکت می کند و با رأی خود در انتخابات علاقه اش را به میهنش نشان می دهد، در واقع نشان می دهد که به هنجار ها و ارزش های عمومی این جامعه علاقه مند است و حتی اگر در عمل با برخی از آن ها موافق نباشد، به دنبال برهم زدن آن ها و مبارزه با این هنجار ها نیست. اصل حضور او در یک اقدام ارزشمند ملی نشان از حاکمیت ارزش ها بر ذهن و فکر او دارد و عدم موفقیت در رعایت همه ضوابط این ارزش ها را نمی توان به منزله اراده بر مقابله با این ارزش ها دانست. بنابراین، روشن است که وضعیت این بانوان اساساً با آن اقلیت هنجارشکنی که قبلاً اشاره شد متفاوت است. رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ۱۳۹۱ در خراسان شمالی به نمونه ای از همین موارد اشاره کرده و فرمودند: «بعضی از همین هایی که در استقبالِ امروز بودند و شما الآن در این تریبون از آن ها تعریف کردید، خانم هایی بودند که در عرف معمولی به آن ها می گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمان هاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص های این حقیر باطن است؛ نمی بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که می نمایی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.»