دموکراسی، مطلوبترین شیوه برای حکمرانی نیست! حتی کاربستها، فرآیندها و شیوههای معرفی و یپادهسازی شده از سوی این مکتب سیاسی، نخبهگرا به شمار نمیروند. در جاهایی دموکراسی حتی منجر به انتخاب کور توسط عامه است که این فقره راه را برای قبیلهگرایی علیه شایستهسالاری میگشاید. با این حال، تجربه بشر نشان میدهد در میان رهیافتهای مختلفی که برای حکومتداری آزموده شده، دموکراسی کمخطاترین است.
از این رو، اهتمام به «صندوق رأی» به عنوان نمایه دموکراسی، که اگر نباشد این جسم را روحی نیست! و بیگمان، هویّت و روح دموکراسی است، یکی از نشانههای مهم برقراری این مکتب در هر ساحتِ و چارچوب حکمرانی است. به تعبیری صندوق رأی، ظرفی است که دموکراسی در آن ریخته میشود.
اضافه بر این؛ در دموکراسی، برگزیدنها و انتخابها فرع بر اصلی هستند که آن «مشارکت مردم» در تعیین سرنوشت خودشان میباشد. فلذا خروجی صندوقها و بسترهایی که مردم را به صندوقها سوق میدهد و هدایت میکند، گرچه مهم و گاه بر اصل انتخاب و صندوق سایه میافکنند اما آنچه در دموکراسی هدف است همان «صندوق» است. صندوق یعنی؛ مردم از سوی حکومتها دیده و به بازی گرفته میشوند. صندوق یعنی، ماقبل خشونت. ماقبل تضاد. ماقبل گسست.
وقتی صندوق زیر بمباران و جنگ، در شرایط سخت از زلزله تا قحطی و بیماریهای همهگیر و در گستره هر مشرب و آبشخور فکری و مذهبی، قومی، نژادی و زبانی، برپاست و برقرار میشود نشانه وجود دموکراسی است و این اندازه مهم است که باشد.
صریحتر اما میتوان گفت؛ صندوق، بازار دموکراسی است. کسادی و رکود صندوق، جامعه را به ماقبل دموکراسی میراند. این خطرناک است خیلی. صندوق، راهحل نیست! اما مسیری است که گرهها را با دست میگشاید به جای دندان. صندوق، زبان است و آرا، ترجمان این زبان. فرا و ورای صندوق، زبان ندارد، دندان تیز کردن است، مبادا.