با وجود اینکه یک سری زن و مرد به علت اختلافات زناشویی از همدیگر جدا شده اند اما باز هم اکثر آنها دچار بحران های پس از جدایی شده و خیلی مواقع درگیر گذشته ای که تمام شده است می شوند، و حتی دورادور حواسشان به زندگی پس از طلاق همسر سابقشان می باشد. از رایج ترین هیجاناتی که فرد در زمان ازدواج مجدد همسر سابق خود دچار می شود حس خشم ، ترس و حسادت می باشد.یکی از مشکلات ازدواج با افرادی که طلاق گرفتهاند این است که در برخی از مواقع همسر / نامزد سابق آن فرد ممکن است با کارهایش آرامش زندگی جدید شما را بر هم زده و به دلایل مختلف با همسر شما تماس بگیرد و این میتواند تأثیر منفی بر رابطه و ازدواج شما بگذارد. اما چگونه میتوان از تاثیرات منفی و مخرب همسر سابق زن / شوهرتان بر رابطه و ازدواج تان جلوگیری کنید؟
شاید نتوان در دنیا کسی را پیدا کرد که بعد از طلاق و شکست در زندگی مشترک دچار مشکلات عاطفی نشده باشد. زندگی بعد از طلاق اصلا راحت نیست. اما چاره ای جز ادامه دادن نیست و تنها اقدام موثر این است که تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا هویت مان را دوباره بازسازی کنیم. مشکل این جاست که سال ها با هم بودن را تجربه کرده ایم و تمام اهداف و شخصیت مان به صورت دوتایی شکل گرفته اما بعد از طلاق انگار نیمی از هویت مان پاره پاره شده است و باید خودمان را از نو بسازیم.
برخی از جدایی ها میان زوج هایی اتفاق می افتد که همچنان با یکدیگر رابطه فامیلی یا همکاری دارند. این زوج ها معمولا پس از جدایی ممکن است بارها و بارها یکدیگر را ببینند و از احوال یکدیگر خبردار شوند. زوج هایی که با وجود داشتن فرزند یا فرزندانی از یکدیگر جدا می شوند نیز با این موضوع درگیرند، آن ها نیز به خاطر دیدار فرزندان از احوال همسر سابق مطلع می شوند یا او را می بینند. این دیدارها و آگاهی هایی که از شرایط زندگی همسر سابق اتفاق می افتد، تأثیراتی بر فرد می گذارد که اگر آن ها را به شیوه ای مؤثر کنترل و مدیریت نکند ممکن است با آسیب هایی روبه رو شود.
همسران سابقی که در زندگی جدید همسرشان اختلال ایجاد میکنند را به اصطلاح همسر سابق زهرآگین مینامند. همسران سابق زهرآگین حدود و ثغور زن / شوهر سابق و همسر او را به رسمیت نمیشناسند و زندگی او را به جهنم تبدیل میکنند. آنان این کار را به طرق زیر انجام میدهند:
خلوت و فضای شخصی تان را به رسمیت نمیشناسند و برای آن احترام قائل نیستند.
با احساس گناه دادن به شما سعی میکنند میان شما و همسرتان فاصله و شکاف ایجاد کنند.
وقت و انرژیتان را مثل زالو میمکند.
ازدواجتان را به رسمیت نمیشناسند.
به لحاظ مالی و اقتصادی از همسرتان حق سکوت میگیرند و او را تهدید میکنند تا او را بابت ازدواجش با شما تنبیه کنند.
به لحاظ احساسی – عاطفی همسرتان را شکنجه میکنند. و چنانچه چیزی مطابق میلشان نباشد تهدید میکنند که برای کسب حضانت فرزندان و گرفتن آنان از پدرشان اقدام قانونی خواهند کرد.
بچهها را بر شما میشوراند.
به لحاظ جنسی همسرتان را تحریک میکنند تا بدین وسیله پای خودشان را به زندگی شما باز کنند.
هنگامی که عاشق کسی هستید و همسر یا نامزد سابق او زهرآگین است بسیار طبیعی است که:
از دست همسرتان به این دلیل که برای احساسات همسر/ نامزد سابق خود بیشتر احترام قائل است تا احساسات شما عصبانی و منزجر شوید.
از دست او به دلیل اینکه به جای اینکه احساسات شما را درک کنند شما را به حسادت متهم میکند، عصبانی و از او منزجر شوید.
هنگامی که با گذشت زمان مسئله و مشکلتان رفع نمیشود یا تخفیف نمییابد، بترسید و وحشت زده شوید.
از عذر و بهانههای همسرتان و ترحم و دلسوزیهای نابجای او در قبال همسر / نامزد سابق خود خسته شوید و صبر و تحمل خود را از دست بدهید.
به همسرتان بدگمان و بدبین شوید که از همسر / نامزد سابق خود به عنوان ابزاری برای جلوگیری از تولید صمیمیت و نزدیکی بیشتر با شما سوء استفاده میکند.
از نامزد / همسرتان به این دلیل که هر بار که به دیدن همسر / نامزد سابق خود میرود تا بچهها را برساند یا با خود به خانه شما بیاورد اما شما را با خود نمیبرد و بادام را ناراحت کرده باشید ناراحت و منزجر شوید.
کسانی که همسر نامزد سابق زهرآگین دارند ممکن است بر اساس نوعی برنامهریزی احساسی بزرگ شده باشند که رها کردن گذشته را برای آنان مشکل میکند. چنانچه در گذشته پدر یا مادر همسرتان دیگری را ترک کرده باشد امکان وجود دارد که او از اینکه نامزد / همسر سابق خود را ترک کنند و از خود برانند احساس گناه کنند. چنانچه پدر و مادر او از هم جدا شده باشند ممکن است همسر قبلی خود را با کودک تنها و ترسیده درون خود اشتباه بگیرد و احساس کند با ترک کردن او به همان پدر بیرحم تبدیل شده که او را ترک کرده است. این امکان نیز وجود دارد چنانچه دچاره احساس گناه شده باشد ناخودآگاهانه بخواهد با خراب کردن ازدواج و رابطهاش با شما خود را تنبیه کند.
چنانچه این مشکل مزمن شده باشد همسر شما باید به مدتی مشخص هرگونه تماس و ارتباط خود را با همسر سابق خود قطع کند. این بدین معناست که هر بار که باید دنبال بچهها برود تا آنان را به خانه شما بیاورد، باید در خودروی خود بنشیند و بچهها با پای خودشان به طرف خودرو بیایند نه اینکه به درون خانه برود و ده دقیقه آنجا بنشیند. هرگونه پیغام باید به شکل نوشتاری یا نامه میان آن دو رد و بدل شود و هرگونه گفت و گو میان آنان تا اطلاع ثانوی قطع شود. این وظیفه همسر شماست که این الگو را بشکند. هرگز منتظر نشوید همسر قبلی او دست از این کارها بردارد، چون او هرگز این کار را نخواهد کرد.
چنانچه درباره این موضوع با همسرتان صحبت کردید و او از اینکه در مقابل همسر قبلی خود بایستد امتناع ورزید، میتوانید به او پیشنهاد بدهید از مشاوره و روان درمانی کمک گیرد تا بتواند اطلاعات و دادههای لازم را از متخصص دریافت کند. چنانچه از این کار امتناع ورزید باید از خود بپرسید چرا اجازه میدهید چنین رفتاری با شما شود.
تا زمانی که همسرتان تمام و کمال به شما تعهد نداده است همواره احساس بدبختی خواهید کرد. همسر شما به لحاظ روحی -عاطفی در دسترس شما نیست، چرا که انرژی و هوش و حواسش به نوعی درگیر همسر قبلیاش است. به او بگویید که میخواهید او را ترک کنید و هرگاه به رابطه خود با همسر سابقش به طور کامل پایان داد میتواند دوباره با شما تماس بگیرد و شما را مطلع سازد.