جوک های خنده دار
همانطور که شاهد هستیم بیشترین جوکها و مطالب طنز و خنده دار در بین کاربران به اشتراک گذاشته می شود در ادامه چند مورد از جوک های خنده دار که در این فضا به اشتراک گذاشته می شود را در این بخش از سرگرمی در اختیارتان گذاشته ایم با ساعد نیوز همراه باشید.
آقا آمدم خانه با مهمونا از راه دور سلام علیک کردم که مثلا بو سیگارو نفهمن رفتم تو دسشویی دست صورتم بشورم دیدم
یه سیگار پشت گوشمه
اون لحظه رو براتون آرزو نمی کنم
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
رفتم دندون پزشکی دیدم دکتره گفت به دردت نمیخورن
گفتم چیکار کنیم دیگه آقای دکتر مجبوریم با همین دندونا بسوزیم و بسازیم
گفت نه انبر و وسیله هایی که برداشتی گذاشتی جیبتو میگم.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
معلم یه نگاهی به من کرد و گفت : چرا درس نخوندی ؟
از خجالت سرمو انداختم پایین
بعد چوبی رو که توی دستش بود داد به من و گفت : منو بزن
گفتم : چی ؟!
گفت : بزن ، حتما من درست درس ندادم که شما خوب یاد نگرفتی
منم دیدم حرفش منطقیه !
به همین برکت اینقدر زدمش اینقدر زدمش ، که اگه ناظم نیومده بود کشته بودمش !!
من روی نوع آموزش خیلی حساسم...
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یه رفیقی دارم خیلی لاغره وقتی میخواد حرف بزنه قبلش میگه
.
.
بشنو از نی چون حکایت میکند
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
تو خیابون ماشینه آدرس پرسید گفتم دنبالم بیا
بعد کلا یادم رفت پشت سَرمه.رسیدم دم خونه ماشینو پارک کردم، یارو گفت داداش چیکار کنم؟ بیام بالا؟
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
ﺧﺪﺍﯾـــــﺎ
ﺗـﻮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿـﺎﯼ ﮐﺜﯿـــــﻒ
ﺍﯾﻦ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺟﺬﺍﺏ ﭼــﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺩﯼ
والا
جامعه پر گرگه
مام خوشگل موشگل
خدا خودش حفظمون كنه...
خوشکلا کپی اجباری منم مجبور شدم
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
آیا می دانید درازترین شب سال، چه شبی است؟
.
.
.
.
شبی که گوشی تازه خریدی و باید بزنیش شارژ اولیه بشه
مگه شب تموم میشه بی صاحاب
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
عشق چیست؟
.
.
.
حالتی است که در اثر سیری شکم و بی کاری برای جوانان مجرد رخ میده
از ساعت ۱۰ اومدم زیرزمین، همین الان به خواهرزاده م که ۴ سالشه گفتم؛ دایی جون برو ببین مهمونا رفتن؟
.
.
.
رفت بالا درو باز کرد داد زد؛ نه دایی نرفتن
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
همچین میگن زنهای امروز همش سرشون تو گوشیه و به زندگیشون نمیرسن
انگار که یادمون رفته
زنهای زمان کودکیمون،تلگرامشون تو کوچه بود
چندتایی می نشستن:
آنچنان محو غیبت میشدن که بچه هاشون:
یا گم میشدن
یا می افتادن تو حوض خفه می شدند
یا از رو بلندی تف میکردن رو مردم
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
رفتیم خواستگاری واسه داداشم دختره گفت . . .
ما رسم نداریم جهیزیه بدیم
داداشم عصبانی شد گفت
ما هم رسم نداریم زن بگیریم زد بیرون
حالا دختره داره از پنجره دادمیزنه رسممون تا پارسال بود
امسال عوض شده
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یه سری رفتیم خواستگاری خانواده طرف موافقت کردند ولی بابام گفت نه!
.
.
دلیلش هم این بود که میگفت آدم سالم زن تو نمیشه ۱۰۰% دخترشون یه ایرادی داره
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
مردم کشورهای دیگه صبح بیدار میشن شاخص بورس و قیمت جدیدترین وسایل روز رو چک میکنن
ماهم میریم میوه فروشی سر کوچه ببینیم قیمت پیاز و سیب زمینی همون نرخ دیروزه یا نه!