در هر فاجعه ای، اولین قدم متوقف کردن خونریزی و بعد حل مشکل است.فردی که شریک زندگی اش ترکش کرده، هر کاری می کند تا او را باز گرداند. در واقع این رفتار طبیعی است زیرا او با این کار می خواهد جلوی آسیب های وارده بر خودش را بگیرد. اما آیا این کار عاقلانه است؟ اگر شما هم از طرف شریک زندگی تان رانده شده اید، قبل از هر تلاشی برای بازگرداندن او، خوب با خودتان فکر کنید. اگر نظر ما را بخواهید، پیشنهاد می کنیم که دور او را خط بکشید. می پرسید چرا؟ 5 دلیل این پیشنهاد را در اینجا برایتان آورده ایم.
5 دلیل تا برای همیشه دور شریک زندگی قبلی تان را خط بکشید
دلیل1
شما شوکه شده اید، عصبانی هستید، ناراحت و دل شکسته اید و از این که از سوی عزیزترین فرد زندگی تان رد شده اید، احساس حقارت می کنید. این نشانه ها را «علائم کلاسیک افسردگی» می نامند. اگر خدایی ناکرده عشق زندگی تان در می گذشت، دیگر تلاشی هم برای باز گرداندن او وجود نداشت اما او حال در این جهان زندگی می کند و همین موضوع شما را بیشتر تحریک می کند تا برای ترمیم رابطه تان تلاش کنید.
از نظر شما او مقصر است زیرا او این تصمیم را گرفته اما یادتان باشد که حتما دلیلی برای این رفتار او وجود دارد. مطمئنا رابطه شما به خوبی پیش نرفته است. پس چرا برای رابطه ای ناسالم تلاش می کنید؟ برای فردی که دیگر شما را نمی خواهد؟ به جای این که برای بازگرداندن او تلاش کنید، انرژی خود را صرف بهبود روحیه تان، بدون حضور او، کنید.
دلیل2
حتی اگر شما تمام تکنیک های باز گرداندن شریک زندگی تان را به کار بگیرید و با تمام سختی ها بجنگید و بتوانید بار دیگر او را بر گردانید، آیا این رابطه جدید، رابطه ای درست و کامل خواهد بود؟ شاید برای شما باشد اما برای او هرگز. مثل این است که شما روی یک پوست تخم مرغ ترک خورده راه بروید. شاید روزمرگی هایتان همان باشد، به عنوان مثال هر صبح بیدار شوید و به او سلام کنید یا این که با او به سینما بروید، درست است شما او را کنار خود دارید اما مهمترین اصل یک رابطه را از دست داده اید. پس بهتر است سرتان را مثل کبک داخل برف فرو نبرید و واقعیت را ببینید. با گول زدن خودتان به هیچ جایی نخواهید رسید.
دلیل3
درست که شما شوکه شده اید اما اگر ذهن تان را آرام کنید و به واقعیت اطرافتان نگاهی بیاندازید خواهید دید که چقدر نکات منفی رابطه تان زیاد است. زمانی که ما شکست عشقی می خوریم، مدام نکات خوب رابطه را به یاد می آوریم اما اگر دقیق تر به آن نگاه کنید خواهید دید که نکات منفی زیادی نیز وجود دارند و در واقع آنقدر کفه منفی ترازویتان سنگین تر بوده که موجب جدایی تان شد.
شاید فکر کنید که می توان همه چیز را از اول آغاز کرد اما این موضوع زمانی امکان پذیر است که شما تمام هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی بدن تان را از نو بسازید که این نیز غیر ممکن است.
دلیل 4
آیا فکر می کنید که بازگشت شما به هم می تواند تضمین کننده یک رابطه دائمی برایتان باشد؟ احتمالش خیلی کم است. دلیل آن هم مشخص است زیرا شما همان آدم اید، همان رفتار و عادات را دارید پس باز هم همان اشتباهات گذشته را جبران خواهید کرد. شاید بتوانید خودتان را مجبور کنید که برای چند هفته رفتاری متفات از خود نشان دهید اما در نهایت، زمانی که تب و تاب جدایی تان خوابید، شما نیز به همان گذشته خود باز خواهید گشت. و درست همان جاست که مجبورید تمام این ناراحتی ها را بار دیگر تجربه کنید.
دلیل 5
شاید شنیده باشید که آنچه بدان احتیاج دارید، کمی زمان است و پس از آن همه چیز به حالت قبل خود باز خواهد گشت. شاید حتی فکر کنید که گذشت زمان، عصبانیت شریک زندگی تان نیز برطرف خواهد کرد و او به اشتباهاتش پی خواهد برد و در این فاصله شما هم می توانید به خوبی در مورد رابطه تان فکر کنید و از خودتان فردی بهتر بسازید اما در واقع این راه حل هم جواب نمی دهد.
دوری شما به مدت یک ماه یا حتی بیشتر، تنها شما را دلتنگ می کند اما راه حلی برای مشکلات رابطه تان نخواهد بود. اگر در این مدت با دیگران ارتباط بیشتری داشته باشید خواهید دید که رابطه قبلی شما آنقدرها هم که شما فکرش را می کردید، ایده آل و دوست داشتنی نیست.