به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از تابناک، مطلوب ما باشد یا نه، نتانیاهو پس از یک سلسله اقدامات از جمله انفجار پیجرهای نیروهای حزبالله و سپس ترورهای متوالی فرماندهان مقاومت لبنان و در رأس آنان سید حسن نصرالله، برای یک مقطع کوتاه دست برتر را در منطقه و جهان یافته بود؛ چه آنکه در درون سرزمینهای اشغالی نیز حتی مخالفانش یا از او برای تداوم این روند تا حذف همه دشمنان شناسنامهدار اسرائیل، اعلام حمایت کرده بودند، یا حداقل فیتیله مخالفت را پایین کشیده بودند.
در سوی مقابل نیز گروههای مقاومت و حتی جمهوری اسلامی ایران تا حدودی از ضربه ای که با شهادت سید مقاومت به آنها وارد شده بود، دچار حالت موقتی از شوک شدند و خیلی تصویر روشنی از گام بعدی نتانیاهو، دولت او و ارتش رژیم اشغالگر نداشتند. بازگرداندن هواپیمای جمهوری اسلامی ایران از فرودگاه بیروت در نتیجه تهدید ارتش اسرائیل گواهی بر این بود که تهدیدهای این رژیم حالا از سوی همه جدی گرفته میشود.
در این مقطع نتانیاهو دو راه پیشروی خود داشت؛ یا تداوم مسیر دو هفته منتهی به ترور شهید سید حسن نصرالله که تحقق آن نیاز به دستاوردها و اقدامات بزرگتر از هر آنچه بود که تا آن موقع انجام شده بود، یا چیدن میوه مقصود از آنچه تا آن مقطع به دست آورده بود که میتوانست نشستن پای میز مذاکره برای آتشبس و تحمیل خواستههای خود از موضع برتر باشد. نتانیاهو، اما مست و مغرور از پیروزیهای به دست آورده، مسیر اول را برگزید.
بمبارانهای سنگین، حملات هوایی، عملیاتهای زمینی در جنوب لبنان و هر اقدام نظامی و اطلاعاتی دیگر پس از اعلام رسمی شهادت سید حسن نصرالله از سوی حزبالله، در راستای تداوم مسیر حذف عملی همه مهرههای اصلی دشمنان اسرائیل قلمداد میشود، از جمله حمله ظهر جمعه به بیروت که سنگینتر و بزرگتر از حمله منجر به شهادت سید حسن نصرالله توصیف شده و عنوان شده که برای ترور دبیرکل احتمالی جدید و شورای مرکزی حزب الله صورت گرفته است.
اما از یکسو ناکامی در تداوم این روند و از سوی دیگر و البته مهمتر حمله موشکی جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل، برگ برنده نتانیاهو را حداقل تا حال حاضر سوزاند.
اگر چه شاید پس از این نتانیاهو و اسرائیل بتوانند در تداوم ترورها و حملات خود، باز هم باعث خلق شگفتی شوند، اما واقعیت آن است که حمله موشکی جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل و حامیانش از سویی و از سوی دیگر برای خود ایران نتایج و عوایدی به همراه داشته که ماندگاری و تاثیرگذاری آن بسیار فراتر از تصور اولیه و محاسبات روی کاغذ بود.
با وجود اینکه صهیونیستها تلاش زیادی کردند تا تصاویر و مستندات چندانی از این حملات و آثار آن منتشر نشود، اما همان مقدار فیلم و تصویر که تا کنون منتشر شده، گواه آن است که تعداد قابل توجهی از موشکهای شلیک شده -که کسر کوچکی از توان، قدرت، تکنولوژی و ظرفیت موشکی جمهوری اسلامی ایران بود- از دفاع هوایی پیشرفته و چند لایه اسرائیل و متحدان جهانی و منطقهایاش عبور کرده و به هدف برخورد کردهاند. به رغم خواست سران رژیم صهیونیستی، بلندگوهای رسانهای حامیان این رژیم علنا اعلام کردهاند که عملیات وعده صادق 2، اگر چه به لحاظ حجم بسیار کوچکتر از عملیات وعده صادق 1 بود، اما به لحاظ اثرگذاری بسیار فراتر از آن و نیز فراتر از تصور و محاسبات آنها بوده است.
می توان چنین دریافت که در نهایت رژیم اسرائیل به عملیات وعده صادق 2 نیز پاسخ خواهد داد؛ اگر چه پاسخ او به عملیات وعده صادق 1 نیز چندان قابل توجه نبود، اما در پاسخ به حمله اخیر قطعا با احتیاط بیشتر عمل خواهد کرد، چرا که حالا نیک میداند که زرادخانه موشکی جمهوری اسلامی ایران قطعا هزاران برابر تعداد موشکهایی است که در عملیات اخیر به سوی اسرائیل شلیک شده است.
بیشک سفر امن و بیحاشیه وزیر امور خارجه کشورمان به بیروت نیز، به رغم مخالفت مقتدرانه رژیم صهیونیستی با فرود هواپیماهای ایرانی در فرودگاه این شهر پیش از عملیات وعده صادق 2 نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
اگر چه با توجه به جسارت حاصل از ترور شهید سید حسن نصرالله، پیشبینی میشد رژیم صهیونیستی پاسخی سریع به حمله موشکی احتمالی جمهوری اسلامی بدهد، اما تعلل این رژیم جهت هماهنگی دقیق با متحدانش برای انتخاب اهداف و کیفیت حمله احتمالی، گواه آن است که سران این رژیم و متحدانش، پیام عملیات وعده صادق 2 را به خوبی و عمیق دریافت کردهاند.