به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، اگر از زوج های جوان بپرسید که آیا عشق و علاقه شان بعد از ازدواج بیشتر شده است یا خیر؟! حدود هشتاد درصد آنها اعتقاد خواهند داشت که عشق و علاقه ی دوره ی نامزدی پایدار نیست و به محض رفتن زیر یک سقف حس عادی شدن در دو طرف ایجاد می شود؛ به راستی عشق و علاقه بعد از ازدواج کم می شود؟ آیا کم شدن علاقه بعد از ازدواج طبیعی است ؟
اگر به روابط قبل و بعد از ازدواجتان نگاه کنید به تفاوت هایی پی می برید و ممکن است به این نتیجه برسید که نسبت به یکدیگر سرد شده اید و آن عشق و علاقه ی قبل را نسبت به یکدیگر ندارید آنگاه فکر و خیال هایتان شروع می شود؛ نگران می شوید که چرا محبت بینتان کم و اختلافاتتان زیاد شده است؟!
آیا عشق بعد از ازدواج کم می شود؟
عشق با دوست داشتن فرق دارد. عشق درواقع اشتیاقی شدید است که دو نفر را به سوی هم می کشد لذا اگر دقت کرده باشید دو نفر که عاشق یکدیگر هستند، لحظه شماری می کنند تا با یکدیگر ازدواج کنند یا دونفری که در دوران نامزدی به سر می برند دوست دارند که هر چه زودتر زندگی مشترک شان را شروع کنند؛ به قولی آنها طاقت دوری از همدیگر را ندارند و احساس می کنند عشق زیادی بینشان وجود دارد.
ممکن است غیرازاین هم نباشد و آن ها واقعاً عاشق یکدیگر باشند اما وقتی زیر یک سقف می روند و می بینند که مثل قبل آن حرارت را ندارند احساس می کنند که نسبت به همسرشان سرد شده اند و این افکار به ذهنشان می رسد که "عشق بعد از ازدواج از بین می رود"؛ درحالی که چنین نیست و در طول زمان علاقه کم نمی شود فقط تفاوت هایی بوجود می آید.
دلایل کاهش عشق اوایل رابطه
هنگامی که فردی عاشق می شود و در اوج هیجان عاشقانه است، در بدن او فعل و انفعلاتی اتفاق می افتد. سطح تعدادی از هورمون ها و مواد شیمیایی بالا می رود. از مهم ترین این هورمون و مواد شیمیایی می توان به کورتیزول، دوپامین، اکسی توسین، پروتئین ان جی اف، اندروفین، استروژن و تستوسترون، آدرنالین و مونو آمین و غیره اشاره کرد.
چرا سطح این مواد تا همیشه بالا باقی نمی ماند؟
پاسخ این پرسش بسیار جالب است. تئوری ای وجود دارد به نام تئوری تطبیق یا تئوری تطابق خوشی که می گوید طبیعت انسان به گونه ای است که تمایل دارد بعد از تجربه ی یک احساس تشدید شده (غم، شادی، عشق، …) به یک سطح پایدار از خوشی برسد.
همین موضوع است که باعث می شود که انسان حتی بعد از از دست دادن عزیزی در زندگی اش بعد از مدتی بتواند به زندگی عادی بازگردد. یا به اصطلاح آنچه در فرهنگ خودمان داریم می گوییم “خدا خودش صبرش را هم می دهد”
دلیل تمایل به رسیدن به سطح پایداری از خوشی
علت این است که بدن به طور اتوماتیک برای دفاع در برابر خطرات محیطی تنظیم شده است و اگر عملکرد طبیعی آن مختل نباشد به طور اتوماتیک سطح هورمون های بدن را به گونه ای تنظیم می کند که هوشیاری انسان و همچنین سیستم ایمنی بدن او به حال نرمال خود بازگردد.
تاثیرات هورمون ها در عشق اوایل رابطه
دوپامین که از موادی است که در ابتدای عاشق شدن میزان ترشحش بالا می رود، همان ماده ایست که هنگام استفاده از یک ماده ی مخدر مثل کوکائین در مغز آزاد می شود. بالا بودن سطح دوپامین باعث کاهش هوشیاری می شود.
از طرفی مواد دیگر هم هرکدام مشغول انجام وظیفه هستند. کورتیزول هم یکی دیگر از آن هورمون هایی است که ترشحش در اوایل عشق افزایش می یابد. این هورمون همان هورمونی است که هنگام مضطرب شدن در بدن ترشح می شود و موجب ایجاد آرامش می شود. اما سطح بالای همین ماده می تواند باعث ضعف در بدن و سیستم ایمنی شود و مشکلات گوارشی را سبب شود.
پس به صورت طبیعی یک بدن سالم دست به کار می شود و سطح این هورمون ها را به حالت طبیعی اولیه ی خود بر می گرداند. البته این به این معنی نیست که تمام هورمون ها به حالت قبل از رابطه بازمی گردند.
رابطه برای دوام نیاز به هورمون اکسی توسین دارد. این هورمون که از آن تحت عنوان هورمون عشق یاد می شود همان چیزی است که باعث می شود دلتان برای کسی که دوستش دارید تنگ شود، در زندگی با او گذشت داشته باشید و یا بخواهید که از او صاحب فرزندی شوید. آنچه گفتیم تماما در مورد هیجانات و احساسات شدید اول رابطه و علت فروکش کردن آنها بعد از مدتی بود.
پس اگر شما هم احساس می کنید آن شور و اشتیاق اول رابطه را دیگر ندارید و همه چیز برایتان عادی شده است، می توانید خوشحال باشید که عملکرد بدنتان در این رابطه درست بوده است و نتیجتا جای هیچ نگرانی نیست. تنها چیزی که باید مراقب آن باشید حفظ مداوم عشق است نه هیجانات ناشی از آن.