ساعدنیوز
ساعدنیوز

داستان تلخ پسر 2 ساله ای که با کلت پدرش به قتل رسید

  دوشنبه، 17 بهمن 1401   کد خبر 241148
داستان تلخ پسر 2 ساله ای که با کلت پدرش به قتل رسید
ساعدنیوز: یک مرد که فرزندش به وسیله کلت جنگی کشته شده بود، از آنچه در روز حادثه گذشت، گفت.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از خبرفوری، این ها بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان ارشد نیروی انتظامی است که از زبان یکی از افسران پلیس روایت می شود. چند سال بود که در یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان خدمت می کردم و از شغلم بسیار راضی بودم؛ اما روزی حادثه وحشتناکی رخ داد که زندگی ام را دگرگون کرد.

آن روز سلاح سازمانی ( کلت جنگی) را به خانه آورده بودم. پسر 5 ساله ام در یک لحظه به طرف سلاح رفت و من تا به خود آمدم ناگهان ماشه آن را که از ضامن خارج بود، فشرد.

همزمان با صدای مهیب شلیک، فرزند 2 ساله ام که در کنار مادرش قرار داشت خون آلود روی زمین افتاد. گلوله در حالی سر فرزندم را شکافت که مادرش به او خیره شده بود. با دیدن این صحنه دلخراش، وحشت زده او را به آغوش کشیدم اما دیگر دیر شده بود و فرزند خردسالم جانی در بدن نداشت. سراسیمه و هراسان با اورژانس تماس گرفتم.

حال خودم را نمی فهمیدم، گریه امانم نمی داد، پیکر خونین کودکم را در آغوش می فشردم و به چهره معصومش می نگریستم ولی او فقط با چشمانی باز نگاهم می کرد. امدادگران اورژانس خیلی زود و در حالی مرگ او را تایید کردند که همسرم حتی قطره ای اشک نمی ریخت و همچنان خیره به من می نگریست! نمی دانم چه شد؟

همه این ها در یک لحظه رخ داد و زندگی ام تباه شد! پسر 2 ساله ام را به خاک سپردیم اما همسرم دیگر کلمه ای سخن نگفت! تالمات روحی و روانی او به حدی رسید که دیگر مراکز روان پزشکی هم از بهبود او ناامید شده بودند.

رفتارهای خطرناک و پیش بینی نشده همسرم موجب شد تا به دستور پزشکان متخصص او را به شدت کنترل کنم و حتی گاهی دست و پاهایش را با طناب می بستم تا خدای ناکرده حادثه تلخی را رقم نزند! حالا دیگر روزهای سخت و دلهره آوری را می گذراندم.

به سراغ هر پزشک متخصصی می رفتم که دیگران در شهرهای مختلف کشور معرفی می کردند، چندین ماه از این ماجرا می گذشت و من علاوه بر غم سنگین پسر شیرین زبانم، باید به شدت از همسرم نیز مراقبت می کردم. با وجود این درمان های پزشکی و روان پزشکی هم بی نتیجه بود تا این که روزی یکی از همسایگانم که از شیعیان اهل بیت (ع) بود، از من خواست تا همسرم را برای مداوا به مشهد ببرم. وقتی نشانی پزشک را پرسیدم، به آرامی گفت: پزشکی را که من می گویم، مطب ندارد!

او برای همه کسانی که به درگاهش بروند، دعا می کند! به خاطر آبرو و عزتی که نزد خدای یگانه دارد، به همه عشق می ورزد و برای گرفتاران دنیا شفا طلب می کند! و ...

بلافاصله فهمیدم که از امام رضا (ع) سخن می گوید. من شیعه نبودم به همین دلیل هم مطالب و معجزاتی را که درباره ائمه (ع) می شنیدم باور نمی کردم ولی همسایه ام گفت: تو که سراغ همه پزشکان متخصص در نقاط مختلف کشور رفته ای، حالا چه ضرری دارد که یک بار هم به زیارت آقا علی بن موسی الرضا (ع) بروی! از سوی دیگر شاید در مشهد هم پزشک حاذقی باشد که بتواند همسرت را درمان کند!

با این جملات کمی احساس آرامش کردم و در نهایت تصمیم خودم را گرفتم! همسرم را با طناب به صندلی عقب بستم و پسر 5 ساله ام را نیز در کنارش گذاشتم و شبانه به طرف مشهد حرکت کردم. هنوز نهبندان را پشت سر نگذاشته بودم که از آینه قطرات اشکی را دیدم که از گوشه چشم همسرم می غلتیدند!

باورم نمی شد، حدود یک سال بود که هیچ اشکی از چشمان همسرم بیرون نیامده بود! او بر خلاف همیشه آرام و ساکت بود و خیره به فرزندم می نگریست! ناباورانه پدال ترمز را فشردم و خودرو را به حاشیه جاده کشاندم.

با ترس و دلهره، طناب دستانش را گشودم ولی او در میان بهت و حیرت من، پسرم را در آغوش گرفت و اشک ریخت! از خوشحالی فقط در سپیدی صبح گریه می کردم. هنوز هم باورم نمی شد! همسرم نام مرا بر زبان می راند و بر صورت پسرم بوسه می زد! چندین ماه بود که همسرم هیچ احساس و عاطفه ای نداشت و تنها رفتارهای وحشتناکی از خود بروز می داد! رو به مشهد ایستادم و در آن سکوت صبحگاهی ساعتی را اشک ریزان به راز و نیاز پرداختم. بعد هم پشت فرمان نشستم و به مشهد آمدم و در حرم امام مهربانی ها سجده شکر خداوند را به جا آوردم! ولی چگونه می توانستم این ماجرای حقیقی را برای نزدیکانم بازگو کنم.

آیا آن ها باور می کردند که شفای همسرم را امام هشتم شیعیان از خداوند منان خواسته است؟! خلاصه مقداری داروهای اعصاب و روان خریدم و چند روز بعد به طرف سیستان و بلوچستان به راه افتادم تا روزی این حقیقت زندگی را برای همه فاش کنم...

پایگاه خبری ساعدنیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.

دیدگاه ها
  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربحث های هفته   
خودروهای لوکس و گران قیمت نوه امام خمینی/ زندگی لاکچری نعیمه اشراقی حاشیه ساز شد! +عکس (143 نظر) رقص فرح پهلوی در جشن بی شرمانه ! (124 نظر) 5 مَردی که یک زن مشترک دارند+عکس تاسف آور (92 نظر) غرفه عجیب تبلیغ نوار بهداشتی یک شرکت خاص در بام لند تهران +تصاویر (67 نظر) ساعت رولکس 12 هزار دلاری نتیجه امام خمینی!+عکس (60 نظر) سایه های عاشقانه عروس سید حسن خمینی و همسرش (13 نظر) زیبایی چشم نواز نوه امام خمینی/ رابطه محبت‌آمیز «نعیمه اشراقی» با همسرش حاشیه ساز شد +عکس (13 نظر) فیلم زیباترین رقص ایرانی وسط خیابان ! / پلیس فقط تماشاکرد ! (11 نظر) نماز خواندن یک ورزشکار خانم ایرانی وسط یک سالن ورزشی در قرقیزستان +فیلم (11 نظر) این خانم فرانسوی زیبا دست در دست همایون شجریان برای ایران سنگ تمام گذاشت +فیلم (10 نظر) دست گل جدید آرتام/ گوشی چند میلیونی دنیا جهانبخت رو ترکوند! (8 نظر) ذوق عجیب یک راننده اسنپ از دیدن عموپورنگ (8 نظر) ورود یک مرد مست به داخل قفس شیر در هند +فیلم (7 نظر) بزرگترین سرمایه گذاری خارجی در تاریخ خودروسازی ایران! (5 نظر) عکس نیمه برهنه دختر نعیمه اشراقی «دردانه امام خمینی» در کانادا سوژه رسانه ها شد! +عکس (4 نظر)
تیتر امروز   
کشف 45 کیسه حاوی جسد انسان در عمق دره 40 متری حاج‌قاسم و امام؛ عاشقانه‌ای که از یک عکس شروع شد آگهی بی شرمانه همسریابی پسر بی حیا ! + وقاحت را از حد گذراند ! سبیل بابا کرم روی صورت یک پرنده زیبا +عکس عجیب این بچه عجیب الخلقه در آغوش مادرش از انسان نیست ؟! / بی شرم ترین رفتار یک زن ! + عکس عزل مدیر «تکیه معاون الملک» کرمانشاه/ گردشگران بی حجاب به بیرون هدایت شدند حمله با چاقو به بسیجی آمر به معروف در شهریار لحظه دیده نشده از پاره شدن کفن امام خمینی (ره) +عکس تصاویر دیدنی بازیگرانی که نقش امام خمینی(ره) را بازی کرده‎‌اند سخنرانی رهبر معظم انقلاب در سی‌وچهارمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) نعمیه اشراقی نوه امام: کیفیت نماز دخترم در کانادا بیشتر از ایرانه! دستان قلبی وآتشینِ عاشقانهِ عروس سید حسن خمینی و همسرش! عکس نیمه برهنه دختر نعیمه اشراقی «دردانه امام خمینی» در کانادا سوژه رسانه ها شد! +عکس خز پارتیه خیلی خزِ بازیگران زن ایران!/نبینی از دستت رفته عکسی پربازدید از بازیگر معروف در پشت صحنه سریال رهایم کن