ناامنی روانی و عدم اعتماد به نفس یا عدم اطمینان به خود، غالبا توسط اکثر افراد در برخی از جنبه های زندگی شخصی تجربه می شود. برای بسیاری از افراد، احساس ناامنی را می توان قبل از اینکه تأثیری پایدار و مضر در زندگی آن ها داشته باشد، برطرف کرد. با این حال، وقتی فرد برای مدت طولانی با ناامنی عمومی سروکار دارد، تردید و احساسات منفی تجربه شده تأثیرات منفی پایدار و قابل توجهی بر زندگی او خواهد داشت. ناامنی با شرایط سلامت روانی مانند خودشیفتگی، اضطراب، پارانویا و شخصیت های اعتیاد آور یا وابسته مرتبط است.
دلایل احساس ناامنی
ناامنی یا Insecurity احساسی از کمبود یا فقدان اعتماد به نفس و عدم اطمینان نسبت به توانایی های خود می باشد.این حس ناامنی در جنبه های مختلف زندگی هرفردی می تواند باشد.برای مثال ممکن است شخصی احساس کند که لیاقت یک عشق طولانی را ندارد،فردی به خاطر ترس از آشنایی با افراد جدید و عدم اعتماد به نفس برای روبه روشدن با آن ها در خانه می ماند،شخصی که همیشه از این می ترسد که از شغلش اخراج شود،فردی که احساس اضافه وزن،خسته کننده بودن،حماقت،شرم و یا زشتی می کند.بیشتر ما در برخی زمان ها احساس ناامنی می کنیم ولی برخی اکثر اوقات این احساس را دارند.افراد به دلایل مختلفی ممکن است احساس ناامنی بکنند:
- مقایسه ی خود با دیگران
- ظاهر و نواقص
- پذیرش از سمت دیگران
- احساس خواسته نشدن
- ناهمخوانی با استانداردهای دیگران(فرهنگ/جامعه/رسانه)
- شکست
- ترس
- حوادث فجیع(مرگ/تجاوزو …)
- خشونت خانگی
در بین همه ی دلایلی که گفته شد سه نوع ناامنی وجود دارد که بسیار رایج می باشند:
۱.ناامنی به خاطر شکست یا ناکامی
حواددث اخیری که در زندگی ما اتفاق می افتد می تواند تاثیربسیاری هم بر خلق ما و هم بر احساسی که ما نسبت به خودمان داریم داشته باشد.پژوهش ها راجع به خوشبختی نشان داده اند که ۴۰ درصد بهره ی ما از خوشبختی به حوادث اخیر زندگی مان بستگی دارد.بزرگ ترین عامل منفی برای خوشبختی،پایان رابطه عاطفی است که می تواند به خاطرمرگ همسر،از دست دادن شغل و مشکلات جسمانی که به وجود آمده،باشد.از آن جایی که احساس بدبختی می تواند بر عزت نفس ما تاثیر بگذارد،شکست و ناکامی می توانند فاکتورهای بسیار مخربی برای احساس اعتماد به نفس ما باشند.شکست باعث می شود که نگاه ما نسبت به خود و دیگران حداقل برای مدتی بسیار منفی باشد و کسانی که عزت نفس پایین تری دارند به شکست واکنش بیشتر و منفی تری نشان می دهند.
۲.عدم اعتماد به نفس ناشی از اضطراب اجتماعی
خیلی از ما ممکن است در برخی موقعیت های اجتماعی مثل مهمانی ها،جمع های خانوادگی،مصاحبه و قرارهای ملاقات احساس عدم اعتماد به نفس داشته باشیم.ترس از قضاوت دیگران و عدم اعتماد به نفس می تواند باعث احساس اضطراب شود.این اضطراب می تواند دوری از موقعیت های اجتماعی را در پی داشته باشد.تجربیات گذشته می تواند باعث احساس عدم تعلق،بی ارزشی یا ناکافی بودن به افراد دهد.افرادی هم که والدین انتقادگری دارند و درطول زمان رشد مدام مورد نقد و سرزنش والدین قرار می گیرند در بزرگسالی نسبت به قضاوت دیگران حساس تر هستند.این مدل از ناامنی از عقاید تحریف شده راجع به ارزش فرد و قضاوت دیگران راجع به خود ناشی می شود.
۳.ناامنی ناشی از کمال گرایی
برخی از ما استانداردهای بسیاربالایی برای هرکاری که انجام می دهیم داریم.ممکن است بالاترین جایگاه،بهترین شغل،قشنگترین خانه،منظم و با ادب ترین فرزندان و یا ایده آل ترین همسر را بخواهیم.اما حقیقت این است که زندگی با وجود سخت کوشی ما همیشه در مسیری که دقیقا می خواهیم حرکت نمی کند.چالش ها و عواملی هستند که با وجود همه ی سخت گیری ها و تلاش ها خارج از کنترل ما می باشند.هنگامی که ما ناامید شویم و به خاطر هرچیزی که پایین تر از استانداردهای ما است،خودسرزنش گری داشته باشیم احساس ناامنی و بی ارزشی در ما شکل می گیرد.احساس افراطی ناکافی بودن در هرزمینه ای می تواند منجر به افسردگی،اضطراب،اختلالات خوردن و فرسودگی روانی شود.
اثرات ناامنی
- یکی از زمینه هایی که ناامنی های فرد بسیار خود را نشان می دهد،در زمینه ی روابط عاطفی است.ناامنی ها می تواند باعث شود که فرد نتواند رابطه ی سالمی برقرار کند.
- ناامنی های فرد در زمینه ی شغلی می تواند باعث شود که فرد قابلیت هایش را به خوبی نشناسد و از بروز توانایی های خود بترسد.
- عدم اعتماد به نفس
- اضطراب و افسردگی
- فرسودگی روانی
- اختلالات خوردن
راهکارهایی برای مقابله با احساس ناامنی در زندگی
ما درباره ی زمینه های مختلف بروز احساس ناامنی برایتان توضیح دادیم و گفتیم که هر چیزی در گذشته و آینده ی فرد می تواند باعث ایجاد ناامنی در رابطه و زندگی شود و کیفیت زندگی فرد را تا حد خیلی زیادی تحت تاثیر قرار دهد.یکی از مهم ترین بسترهایی که موجب می شود تا فرد در آن احساس ناامنی کند، زندگی زناشویی است. حس ناکافی بودن، دوست داشتنی نبودن و مورد تایید نبودن و غیره، خیلی راحت در یک زندگی زناشویی مشخص می شود و این حس می تواند موجبات به هم خوردن این ارتباط را نیز فراهم کند. برای اینکه نه تنها در یک زندگی زناشویی، بلکه در ابعاد مختلف زندگی خود، با چنین حسی مواجه نشوید و بتوانید آن را کنترل کنید، نیاز است که یک سری راهکار ساده را به کار گیرید :
- متوجه باشید که خیلی از وقت ها اصلا مشکلی که در ذهن شما به وجود آمده و شما درباره ی آن احساس ناامنی می کنید، اصلا ماهیت خارجی ندارد و شما بیخود نگران هستید. مثلا زنی که هیچ مدرکی دال بر خیانت همسرش ندارد، دائم این فکر که همسرش در حال خیانت به اوست را نشخوار می کند و همیشه مضرب است. یادتان باشد که در واقعیت هیچ دلیلی که ثابت کند موضوع مورد اضطراب شما حقیقت دارد، موجود نیست. پس متوجه و آگاه باشد که این نگرانی فقط ساخته ی ذهن شماست.
- برای اینکه بتوانید اضطراب و حس ناامنی خود را کنترل کنید، گاهی نیاز است که کنترل کردن همه چیز را رها کنید و به زندگی اعتماد کنید. مثلا در یک رابطه ی زناشویی، کنترل اینکه همسرتان نسبت به شما چه رفتارها و عکس العمل هایی دارد، گاهی فقط شما را مضطرب تر می کند. پس اجازه دهید که هر چیزی حالت طبیعی خودش را خارج از کنترل شما طی کند.
- به جای بقیه فکر نکنید. یادتان باشد که این کار فقط تصورات خودتان نسبت به شماست و شما هرگز جای شخصی نمی توانید درباره ی خودتان فکر کنید. کما اینکه در اکثر مواقع، خیلی از افراد اصلا آن طوری که شما تصور میکنید درباره ی شما فکر نمی کنند.
- خودتان را در هیچ چارچوبی از مقایسه قرار ندهید و سعی کنید با تقویت خودباوری و اعتماد به نفستان، خود خود خودتان باشد. برای این کار می توانید از یک مشاور و یا روانشناس کمک بگیرید. آن ها می توانند با حل مشکلات موجود در ناخودآگاه شما، شرایط را فراهم کنند که شما بتوانید از نو شروع کنید.
گاهی اوقات ناامنی فقط مربوط به احساسات فعلی نیست. بهترین راه برای حمایت از کسی برای اینکه احساس بهتری داشته باشد این است که اعتماد به نفس او را با تایید آنچه که هستند تقویت کنید. زمان هایی را یادآوری کنید که در مورد زندگی خود احساس خوبی دارند، خواه موفقیت در زمینه های کوچک مانند گرفتن نمرات خوب باشد یا هر چیز دیگر بزرگتری مربوط به مسائل مهم تر در زندگی.