رمان کلمه ای فرانسوی است که معنای آن "داستان منثور بلند" است. در زبان انگلیسی به آن، ناول می گویند و به اعتقاد ادب پژوهان معاصر، برخاستگاه آن، غرب و مشخصاً فرانسه است. نام های بزرگی چون فرانسوا رابله و سروانتس از پیشگامان عرصه رمان در معنای معاصر آن محسوب می شوند. باری، رمان نیز به مانند بسیاری دیگر از دستاوردهای مادی و معنوی دنیای مدرن، دیگر به بخشی از زندگی ما بدل شده است و در سراسر جهان و در تمامی زبان ها ما با نویسندگان بزرگی روبرو هستیم که این ژانر ادبی را برای بیان افکار و احساسات و آرمان های خودشان، استفاده می کنند. در زبان فارسی نیز کم نیستند کسانی که به مانند محمود دولت آبادی، بزرگ علوی، جلال آل احمد، علی محمد افغانی و محمد علی جمال زاده، در عرصه رمان نویسی، خوش درخشیده اند. اما بازار رمان خارجی در ایران داغ تر از رمان وطنی است. هیچکس نمی تواند این واقعیت را کتمان کند که بیش از 80 درصد پیشخوان های کتابفروشی ها در عرصه رمان و داستان بلند به ادبیات جهان و رمان خارجی تعلق دارد. این موضوع دلایل متعددی دارد که پرداختن به آن، البته از حوصله این مقال خارج است. اما درباره رمان خارجی نیز، نویسندگان غیرمسلمان سهم بیشتری از سبد خرید رمان دوستان ایرانی را به خود اختصاص داده اند؛ نویسندگان اروپایی و آمریکای لاتین شاید بیشتر از نویسندگان بزرگ مسلمان همچون عبدالرحمن المنیف، ربیع جابر و محمود عبدالغنی برای رمان خوانان ایرانی آشنا است! عدم اقبال گسترده ادب دوستان ایرانی به آثار نویسندگان عرب دلایلی دارد که برای بررسی آنها به سراغ دکتر صادق دارابی متخصص ادبیات عرب و استاد ادبیات تطبیقی و نقد ادبی مرکز مطالعات زبانهای خارجی در پکن چین رفته ایم. دکتر صادق دارابی یکی از پرکارترین مترجمان ایرانی در حوزه ادبیات عرب است. او رمان های متعددی را از نویسندگان برجسته عرب به فارسی برگردانده است. دکتر صادق دارابی در سال 2020 به پاس ترجمه فارسی رمان "دَروز بلگراد" اثر ربیع جابر که در سال 1396 توسط انتشارات پرسش منتشر شده است، برنده جایزه شیخ حمد دوحه در کشور قطر شد. از جمله ترجمه های درخشان دکتر صادق دارابی می توان به این عناوین اشاره کرد: "مغربی ها در خانه یک آمریکایی اثر محمود عبدالغنی"، "باغی در جهنم اثر صلاح حسن"، "روزهای مردی عاشق اثر نزار القبانی"، "مرثیه ای برای پروتسگی اثر عبدالوهاب البیاتی"، "عروسی زِین اثر طیب صالح" و "نان خشک اثر محمد شکری". توجه مخاطبان ساعد نیوز را به مطالعه این مصاحبه دعوت می کنیم:
رمان عربی را نمی توان در قالب مجموعه ای از ویژگی ها عرضه کرد/ نویسندگان عرب به سبک های مختلفی می نویسند و هر یک متأثر از زیست جهان خاص خودشان هستند.
ساعد نیوز: چه ویژگی هایی رمان عربی را از رمان های دیگر در ادبیات جهان متمایز می سازد؟
دکتر صادق دارابی: داستان شکل گیری رمان عربی به سال ها قبل از دوره مدرن بازمی گردد. البته شاید نتوانیم به آن صورتی که مد نظر شما هست، تمام ویژگی های رمان عربی را احصاء کنیم؛ چون دامنه رمان عربی بسیار گسترده است. در یک تقسیم بندی بین ادوار داستان عربی می توانیم به داستان های بسیار معروفی همچون داستان هزار و یک شب یا حتی ترجمه عربی کلیله و دمنه اشاره کنیم. در دوره حکومت عباسیان و شکوفایی علم و ادب در عالم اسلام به لطف تأسیس بیت الحکمه، آثار بزرگی در ادبیات عرب خلق شد. این آثار، ویژگی های متمایزی داشتند. با حمله ناپلئون به کشورهای عربی و حضور او در لبنان و مصر، داستان عربی از غرب تأثیر می پذیرد. مدتی نمایشنامه نویسی، مُد روز می شود و بالأخره در دوره کلاسیک ، هرکدام از نویسندگان، سبک خاص خودشان را دارند؛ درباره ادبیات عرب در مقایسه با ادبیات فارسی ما با کثرتی از سنت های ادبی مواجهیم. این طور نیست که بخواهیم همه این نویسندگان را زیر چتر واحدی جمع کنیم؛ لبنان، مصر، عربستان، سوریه، سودان، مغرب، قطر، و دیگر کشورهای عربی سبک های خاص ادبی و داستانی خودشان را دارند و همگی این سبک ها از تاریخ خاص آن کشور، متأثر شده است. شما نمی توانید به این آسانی کارهای نجیب محفوظ نویسنده مصری را با مثلاً آثار محمد شکری از مراکش مقایسه کنید. هر دو به عنوان نویسنده عرب مشهور هستند ولی سبک نویسندگی شان کاملاً متفاوت است و حتی دغدغه های آنها هم به دلیل زیستن در دو جهان متفاوت مصری و مراکشی نیز متفاوت است. البته در ادبیات عرب نیز به مانند ادبیات فارسی بخشی از نویسندگان برجسته، کلاسیک نویس هستند و از نویسندگان بزرگ غربی مثل همینگوی یا نویسندگان آلمانی و یا حتی روسی متأثر شده اند. شما در آثار علاء الاسوانی به طور مثال، در عمارت یعقوبیان، با زندگی شهری و مفاهیم اگزیستانسیالی مانند مرگ مواجه می شوید. درباره آثار یوسف زیدان، ربیع جابر یا نویسندگان دیگر هم دقیقاً همین طور است. به هر صورت، همان طور که عرض کردم، رمان عربی مانند رمان فارسی دامنه محدودی ندارد و طبیعتاً پاسخ به سؤال شما به صورت مختصر امکان پذیر نیست.
عدم اقبال ایرانیان به رمان عربی ریشه در حوادث تاریخی و یک حس کور ناسیونالیستی دارد.
ساعد نیوز: چطور شد که به سمت ادبیات عرب رفتید و چرا رمان خوانان ایرانی اقبال چندانی به آثار نویسندگان بزرگ عرب نشان نمی دهند؟
دکتر صادق دارابی: من ادبیات عرب را از همان دوران نوجوانی دوست داشتم؛ آثار بزرگی مثل کتاب الایام طه حسین را البته با ترجمه فارسی آقای خدیوجم خواندم؛ کتاب های جبران خلیل جبران را خصوصاً کتاب پیامبر او را با ترجمه آقای دریابندری در دهه 70 مطالعه کردم. عشق و علاقه من به ادبیات عرب یک عشق ذاتی بود. از همان ابتدا، تلاش میکردم که تکلم به زبان عربی را یاد بگیرم. قبل از این که به عنوان یک مترجم وارد عرصه شوم، خیلی از رمان های عربی را به زبان اصلی مطالعه کرده بودم. از نجیب محفوظ، طیب صالح، عبدالرحمان المنیف و بسیاری از دیگر از نویسندگان معاصر عرب من کتاب می خواندم. شعرهای نزار القبانی و عبدالوهاب البیاتی را می خواندم. گاهی حتی خیلی جاهای آثار را متوجه نمی شدم ولی این عشق و علاقه مرا به پیش می راند و تلاش می کردم تا یاد بگیرم.
زبان عربی یک زبان فوق العاده قوی و خلاق است با مشتقات فرآوان؛ اگر در قالب تقسیم بندی زبان ها به روشن، نیمه روشن و خاموش بخواهیم صحبت کنیم باید بگویم که زبان عربی یک زبان روشن است و مشتقات فرآوانی دارد. عدم میل به آثار نویسندگان عرب در کشور ما یک ریشه تاریخی دارد و آن هم خاطره جمعی از حمله اعراب به ایران است. ولی نمی توانیم این واقعیت را منکر شویم که زبان فارسی، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم از زبان عربی به شدت متأثر شده است. و همچنان هم این تأثیر ادامه دارد. این زبان روشن با مشتقات فرآوانی که دارد، عرصه خلاقیت بی پایان است. زبان های مثل فرانسه یا آلمانی، نیمه روشن هستند و انگلیسی و فارسی، زبان خاموشند یعنی مشتقات ندارند. به هر صورت، نویسندگان عرب نه تنها در عرصه ادبیات بلکه در عرصه تفکر و اندیشه نیز تأثیرگذار بوده اند؛ نام های بزرگی مثل محمد ارکون، ادوارد سعید و جرج طرابیشی را نمی شود نادیده گرفت؛ یا نصر حامد ابوزید که در این اواخر بسیار خواننده در ایران پیدا کرده است.
رمان های عربی به زبان های مختلف ترجمه می شوند و نویسندگان عرب از شهرت جهانی برخوردارند.
آثار این نویسندگان بزرگ عرب، به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است. از انگلیسی گرفته تا آلمانی، فرانسه، روسی و اسپانیولی! این نشانه قدرت و گیرایی این آثار است. متأسفانه در زبان فارسی اقبال آن طور که باید زیاد نیست. در ایران، یک حس ناسیونالیستی کور عرب ستیز وجود دارد که به شدت بر در حاشیه ماندن آثار رمان نویسان بزرگ عرب تأثیر داشته است. با این حال، در غرب شاهد این هستیم که مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی فرآوانی به زبان عربی اختصاص یافته اند. مترجمان نسل اول ادبیات عرب در ایران مثل آقای خدیوجم زمینه را برای مترجمان نسل دوم مهیا کردند و این مترجمان نسل دوم مثل دکتر موسی بیدج نیز حق بزرگی بر مترجمان نسل جدید دارند.
امروز شاهد این هستیم که رمان های بسیار خوبی از نویسندگان مراکشی، سودانی، مصری، عراقی و سوری به زبان فارسی ترجمه شده است. بیش از 100 رمان از زبان عربی به فارسی ترجمه شده و در دسترس خوانندگان ایرانی قرار دارد. متأسفانه عدم اقبال زیاد مخاطبان باعث نوعی دلسردی در مترجمین می شود. برعکس در جهان عرب، ما شاهد این هستیم که آثار نویسندگان بزرگ ایرانی مثل صادق هدایت با استقبال فرآوانی مواجه می شود و این طبیعتاً بر غنای ادبیات عرب می افزاید. امیدواریم که وضعیت رمان عربی در ایران تغییر کند و مخاطبان ایرانی، اهمیت آثار نویسندگان و رمان نویسان عرب را بیشتر درک کنند.
محمود عبدالغنی در کتاب خود نشان می دهد که جهان عرب برای غرب تا چه اندازه مهم است.
ساعد نیوز: لطفاً درباره محمود عبدالغنی و رمان او "مغربی ها در خانه یک آمریکایی" و ترجمه فارسی آن که به قلم حضرتعالی منتشر شده است صحبت کنید؟
دکتر صادق دارابی: محمود عبدالغنی استاد دانشگاه محمد الخامس رباط در مراکش است. وی نویسنده بسیار قابل و مشهوری است و در جهان عرب بسیار شناخته شده است. او در سال 2014، جایزه رمان مراکش را به خودش اختصاص داد. کتاب "مغربی ها در خانه یک آمریکایی" خودش حال و هوای خاص کشور مراکش و خصوصاً شهر طنجه را به خوبی نشان می دهد. حضور نویسندگان بزرگ اروپایی مثل میلان کوندرا در شهر رؤیایی طنجه برای الهام گرفتن از فضای استثنایی آن برای نوشتن خود حاکی از اهمیت این کشور برای ادبیات غربی است. کتاب عبدالغنی خود یک مرور بر آثار بزرگ ادبی غرب است. داستان این کتاب هم به نوعی با همین فضا ارتباط دارد. او از نویسندگان مطرح غربی ای سخن می گوید که تابستان هایشان را در طنجه می گذرانند و البته این کار را در بستر داستانی چند لایه انجام می دهد. عبدالغنی در این کتاب از تکنیک فراداستان پست مدرن استفاده می کند. هر کدام از بخش ها یک روایت است و نوعی پریشانی در روایت وجود دارد. البته در آخر رمان، عبدالغنی روایت را کامل می کند. این یکی از نمونه های برجسته مدرن نویسی در ادبیات عرب معاصر است.
آینده رمان عربی در ایران روشن است/ مخاطبان اقبال بیشتری از خود نشان خواهند داد.
ساعد نیوز: پیشبینی شما از آینده رمان عربی در ایران چیست؟
دکتر صادق دارابی: به نظر من آینده روشنی دارد. کارهای بزرگی انجام شده است و مترجمان نسل سوم، آثار بزرگی را ترجمه و به بازار نشر عرضه می کنند. در حال حاضر، وضعیت در حال تغییر است و به نظر من، در آینده ای نه چندان دور، سلیقه مخاطب ایرانی با رمان عربی هماهنگ تر خواهد شد.
3 سال پیش