به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از اعتمادآنلاین، کیوان مرد جوانی است که به اتهام سرقت از یک کارگاه دستگیر شده است. صاحبکار کیوان مدعی است چند بار از کارگاهش دزدی شده و کیوان عامل آن بوده است. حالا پرونده کیوان با صدور کیفرخواست در دادگاه است. کیوان از زندگی شخصی اش و روزهای زندان می گوید.
*چه مدت است در زندان هستی؟
حدود یک سال. در واقع از وقتی بازداشت شدم دیگر به خانه برنگشتم.
*چرا سرقت کردی؟
حقم را می خواستم، صاحبکارم پولم را نمی داد، من هم به اندازه پولی که از او طلب داشتم جنس برداشتم.
*این کار دزدی است، اگر پول طلب داشتی می توانستی شکایت کنی.
من مدرکی نداشتم. مجبور بودم موضوع را رفاقتی حل کنم، چون رفاقتی حل نشد مجبور شدم این کار را بکنم.
*پولی که طلب داشتی بابت چه کاری بود؟
من مدتی در کارگاه هم کار می کردم هم زندگی می کردم، یعنی جای خواب هم داشتم. در مدتی که آنجا می خوابیدم صاحبکارم به من حقوق نداد و گفت پولی که باید به من بدهد بابت اجاره برداشته است. در حالی که صحبت ما این بود من نگهبانی بدهم و حقوق هم بگیرم. اما او پول من را بالا کشید.
*اگر به اداره کار شکایت می کردی حتماً می توانستی حقت را بگیری.
دیگر فکرم به این چیزها نرسید.
*زن و بچه داری؟
بله دو بچه دارم، زن هم دارم.
*پس چطور در کارگاه زندگی می کردی؟
در مدتی که در کارگاه بودم آنها شهرستان بودند، وقتی وضعم خوب شد خانه اجاره کردم و زن و بچه ام را هم به خانه خودم بردم.
*شاکی مدعی است سرقتی که تو کردی میلیاردی است در حالی که اختلاف شما بر سر چند میلیون تومان بود.
من اگر وسایل را برنمی داشتم به پولم نمی رسیدم.
*حالا که در زندان هستی و شاکی هم رضایت نمی دهد می دانی ممکن است چه عاقبتی داشته باشی؟
من در این سال ها به خاطر همان چند میلیون تومان که شاکی می گوید خیلی سختی کشیدم. با این کارم باعث شدم او مدتی کارش بخوابد و ضرر کند. همین برای من کافی است. تاوانش هر چه باشد می پردازم! او مرا تحقیر کرد من هم نقطه ضعفش که پول است را پیدا کردم و به او ضربه زدم و دلم خنک شد!