ساعدنیوز
ساعدنیوز

قصّه های شب برای بچّه های خوب ؛ شنل قرمزی و گرگ

  یکشنبه، 20 آبان 1403 ID  کد خبر 418065
قصّه های شب برای بچّه های خوب ؛ شنل قرمزی و گرگ
ساعدنیوز: ساعدنیوز: در این بخش از مطالب ساعدنیوز داستان های بسیار جالب و آموزنده را برای کودکان قرار داده ایم تا والدین عزیز برای نورچشمان خود تعریف کنند. برای خواندن این داستان ها همراه ما باشید.

به گزارش سرویس جامعه پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، خواندن قصه کودکانه کوتاه یا بلند در همه ی جهان برای کودکان مرسوم بوده است و در جای جای جهان طبق اصل یا اصولی بر تربیت و پرورش کودکان اجرا می شده است. عرف ترین زمان برای خواندن داستان کودکانه کوتاه برای کودکان، شب ها است؛ اما والدین می توانند در طول روز هم زمانِ بچه ها را با خواندن قصه جدید برای آن ها، پر کنند.

در این سری داستان های ساعد نیوز که برای کودکان گردآوری شده است می توانید وقت خوبی را با فرزندان دلبندتان بگذرانید، با ما همراه باشید:

داستان شنل قرمزی

دختر کوچولوی زیبا و شیرینی بود که شنلی قرمز داشت برای همین همه به او شنل قرمزی می گفتند. یک روز مادرش نان تازه پخت و به او گفت: «شنل قرمزی این نان و عسل را برای مادر بزرگت ببر حالش خوب نیست.» شنل قرمزی نان و عسل را گرفت و راه افتاد. مادرش داد زد توی راه بازیگوشی نکن و جلوی پایت را نگاه کن یادت نرود به مادربزرگت هم سلام کن.

کلبه ی مادربزرگ آن طرف جنگل بود. شنل قرمزی رفت و رفت تا به جنگل رسید گرگی جلویش را گرفت گرگ گفت: «سلام»

شنل قرمزی شنل قرمزی گفت: «سلام تو کی هستی؟»

گرگ گفت: «من گرگم بی آزارم.» شنل قرمزی گفت: «آها»

شنل قرمزی تا حالا گرگ ندیده بود و نمیدانست که گرگ چقدر خطرناک است.

گرگ پرسید: «صبح به این زودی کجا میروی؟»

شنل قرمزی جواب داد: «خانه ی مادربزرگم.» گرگ پرسید: زیر پیشبندت چی داری؟

شنل قرمزی گفت:ن«ان و عسل.» برای مادربزرگم میبرم. حالش خوب نیست. گرگ پرسید: «مادر بزرگت کجا زندگی میکند؟»

شنل قرمزی گفت: «آن طرف ،جنگل توی کلبه ای که نزدیک آسیاب است.»

چشمان گرگ از خوشحالی برق زدند. فکر کرد چه شانسی اول پیرزنه را میخورم بعد این دختر نادان خوشمزه را ، آخ که مُردم از خوشی.

بعد جلو رفت و به شنل قرمزی گفت: «ببین چه گلهای قشنگی اینجاست نمی خواهی یک دسته گل برای مادر بزرگ جانت ببری؟» شنل قرمزی به گلها نگاه کرد و گفت: «راست گفتی.» من که حالا حالاها وقت دارم بهتر است یک دسته گل تازه و قشنگ بچینم و برای مادر بزرگم ببرم. حتماً خیلی خوشحال می شود.

گرگ گفت: «بچین بچین معلوم است که خوشحال میشود.» شنل قرمزی مشغول چیدن گلها شد گل چید و گل چید تا به وسط جنگل رسید گرگ هم دوید و دوید تا به خانه ی مادر بزرگ رسید در زد ، در باز بود. رفت تو.

مادر بزرگ روی تخت خوابیده بود، گرگ روی تخت پرید و پیرزن بیچاره را درسته قورت داد. بعد لباسهای او را پوشید کلاه خوابش را سرش گذاشت روی تخت دراز کشید و منتظر شد شنل قرمزی از راه برسد. از آن طرف شنل قرمزی یک دسته گل رنگارنگ چید و بدو بدو خودش را به خانه مادر بزرگ رساند در کلبه باز بود شنل قرمزی داد زد: «سلام» مادر بزرگ من آمدم.

اما جوابی نشنید به طرف تخت رفت. مادر بزرگ روی تخت خوابیده بود و کلاه خوابش را تا روی چشمانش پایین کشیده بود.

شنل قرمزی گفت: «مادر بزرگ چه گوشهای بزرگی دارید.»

مادر بزرگ گفت: «برای اینکه بهتر بشنوم.» شنل قرمزی گفت: «چه چشمان بزرگی دارید.» مادر بزرگ گفت: «برای اینکه بهتر تو را ببینم.» شنل قرمزی گفت: «چه دستهای بزرگی دارید.» مادر بزرگ گفت: «برای اینکه بهتر تو را بگیرم.» شنل قرمزی گفت: «چه دندانهای بزرگی دارید.» مادر بزرگ گفت: «برای اینکه بهتر تو را بخورم.» یک دفعه گرگ از تخت پایین پرید و شنل قرمزی بیچاره را درسته قورت داد.

بعد دوباره روی تخت دراز کشید و با صدای بلند خرناس کشید شکارچی که از آن نزدیکی ها میگذشت صدایش را شنید و با خود گفت: پیرزن چه بلند خرخر میکند بروم ببینم به چیزی احتیاج دارد یا نه؟

شکارچی وارد شد گرگ را دید. فریاد زد: «عجب! گرگ بدجنس تو اینجا هستی و من خبر ندارم.» مدت هاست دنبالت میگردم.

و با تفنگش گرگ را کشت و پیرزن و شنل قرمزی را از توی شکمش بیرون آورد. بعضی ها میگویند این داستان حقیقت ندارد و اصل ماجرا چیز دیگری است آنها میگویند شنل قرمزی سر راهش به گرگ رسید گرگ خواست او را گول بزند، اما شنل قرمزی گول نخورد و یک راست به خانه ی مادر بزرگش رفت. گرگ هم یواشکی دنبالش راه افتاد. شنل قرمزی نان و عسل را به مادر بزرگ داد گرگ هم بالای پشت بام رفت مادر بزرگ صدای تاپ تاپ تاپ گرگ را شنید از شنل قرمزی پرسید: این چه صدایی است؟ شنل قرمزی همه چیز را برایش تعریف کرد مادر بزرگ فکری کرد و گفت: «باید درس خوبی به این گرگ بدجنس بدهیم.»

یک چاه آب کنار کلبه ی مادر بزرگ بود مادر بزرگ با صدای بلند گفت کاش در چاه را میگذاشتم. اگر آقا گرگه بفهمد که توی آن پر از سوسیس است، همه اش را میخورد گرگ شنید و از آن بالا توی چاه پرید و غرق شد.

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (515 نظر) 10 اقدامِ منجر به گرانی در 100 روز (254 نظر) 10 ایده تبلیغات مؤثر برای کسب‌وکارهای کوچک (246 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (244 نظر) (تصاویر) سفر به عصر قاجار؛ منظره‌های «کلاردشت»، 158 سال قبل (244 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (208 نظر) الهام چرخنده: من برای همه کسانی که کتکم زدند، باعث بیماری قلبی شدند نفرین ندارم اما الهی که به درد من دچار بشید+ویدیو (73 نظر) بهاره رهنما: من کاهل نماز بودم که بعد از شرط گذاشتن همسر دومم درباره نماز خواندن الان نمازم را میخوانم و دیگه کاهل نماز نیستم (64 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (59 نظر) مازیار لرستانی: ای کاش به جای روز زن و روز مرد، روز شرف و انسانیت داشتیم+عکس (59 نظر) شعرخوانی زیبا و دلنشین رهبر معظم انقلاب: ای تکیه گاه و پناه زیباترین لحظه های پرعصمت و پر شکوه تنهایی و خلوت من+ویدیو (47 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (41 نظر) تعجب بازیگر مطرح ترکیه با دیدن خونه زندگیِ شاه‌نشین پوریا پورسرخ، آرش سریال کیمیا+ ویدیو/ میزبانی درجه یک در خانه‌ای درجه یک👌 (41 نظر) پریناز ایزدیار؛ هرچقدر هم شلوغ باشم بازم وقت دارم که به ازدواج فکر کنم، شرایط خانواده‌مون این مدلی نیست که ازدواج حتما باید سنتی باشه یا نباشه، ولی خودم دوست دارم همسرم رو انتخاب کنم (39 نظر) مهران مدیری: شایعه نیست؛ هواپیمای شخصی دارم سوئیچ رو هم دادم به بچه‌های پشت صحنه! / برشی از برنامه تلویزیونی جذاب «دورهمی» با اجرای بی‌نظیر مهران مدیری (39 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
قتل یک پزشک متخصص قلب و عروق/ ادامه خشونت‌های بی‌سابقه علیه کادر درمان
آسیب های برگشت ناپذیر گوشی بر رابطه زوجین / تاثیرات منفی موبایل از دید متخصصان روابط زناشویی
خرید خانه در تهران از خرید خانه در نیویورک سخت‌تر است! + اینفوگرافی
قطعنامه شورای حکام و پیشبینی بازار دلار در هفته اول آذر ماه 1403: بخریم یا بفروشیم؟
آیا می دانید چقدر در نگاه دیگران جذاب به نظر می رسید؟
فیلترینگ دشمن مردم است، می‌فهمید؟ / ماهواره استرلینک همین الان روی بام شماست
از ارزهای دیجیتال چه خبر؟ | قیمت بیت کوین، اتریوم و ارزهای پرطرفدار امروز شنبه 3 آذر 1403 + جدول
خبر شوکه کننده امروز/ همکاری برادر با خواهرزاده برای قتل خواهر
فرماندار جنجالی بندر انزلی عزل شد: استاندار گیلان بالاخواه رسانه ها درآمد
راز زندگی لاکچری علیرضا بیرانوند لو رفت!/علیرضا بیرانوند فقط یک دروازه بان نیست!/شغل های پولساز بیرانوند در کنار فوتبال کدام اند؟!
همه چیز درباره پادشاه رمزارزها بیت کوین: پیشبینی یک میلیون دلاری کیوساکی به حقیقت می پیوندد؟
ریشه این گیاه عمر را طولانی و سرماخوردگی را درمان می‌کند
پزشکیان در سیستان و بلوچستان به دنبال هورا کشیدن از مردم نبود!
خیانت مسی/ لیونل مسی : تمام زندگی‌ام را آنجا گذرانده‌ام ؛ احساس می‌کنم به بارسلونا تعلق دارم ؛ می خواهم روزی دوباره برای به آنجا برگردم
ماشین انسان‌شویی هم ساخته شد؛ راحت کردن کار افراد برای یک استحمام آسان و لذت‌بخش +عکس
منتخب روز   
رونمایی از تیزر شاد و پرانرژی جوکر بانوان با حضور نعیمه نظام‌دوست و بهنوش بختیاری با صدای محمدرضا علیمردانی/ خوشبختی جمعی، نه که فردی، الهی روزی بیاد که نباشه دردی👌 حضور پرانرژی قهرمانان جوکر، ناهید مسلمی و عمو رشید در وی‌آی‌پی کنسرت سهراب پاکزاد/ یویو گفتن ناهید مسلمی رو وسط کنسرت از دست ندید👌 می‌گویند پزشکیان برف تهران را هم نخواهد دید! / تأخیر در پرداخت یارانه پاس گل به مخالفان دو آتیشه رئیس جمهور بود دورهمی پارسا پیروزفر و پریناز ایزدیار در یک کافه شیک و دلباز/ دو بازیگر خوش استایل و دوست‌داشتنی در یک قاب هدیه‌ دست‌ساز مادران سرزمین آفتاب، سیستان و بلوچستان به مسعود پزشکیان+ویدیو استفاده از ویروس کووید 19 برای مبارزه با سرطان! تب دنگی خطرناک شد؛ شیوع در جنوب شرقی ایران! سردار آزمون: وقتی دو تا گل میزنیم فکر میکنیم بازی رو بردیم و این ایراد بزرگ ماست/ناراحتی سردار آزمون بعد از بازی با قرقیزستان جزئیات پرونده آزار و اذیت دختر 16 ساله مشهدی از طرف 2 برادر ناتنی و پناه بردن او به کلانتری / از چند سال قبل که 2 برادر ناتنی ام به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کردند مدام مرا کتک می زدند... مرگ پسر جوان بعد از خوردن الکل ضدعفونی اولین تمرین تیم ملی در استادیوم شهر بیشکک/ماشالله به این انرژی گروگانگیری افغان‌ها در تهران توسط 3 پاکستانی اخاذ