قصّه های شب برای بچّه های خوب ؛ گرگ و هفت بزغاله

  شنبه، 19 آبان 1403 ID  کد خبر 417847
قصّه های شب برای بچّه های خوب ؛ گرگ و هفت بزغاله
ساعدنیوز: ساعدنیوز: در این بخش از مطالب ساعدنیوز داستان های بسیار جالب و آموزنده را برای کودکان قرار داده ایم تا والدین عزیز برای نورچشمان خود تعریف کنند. برای خواندن این داستان ها همراه ما باشید.

به گزارش سرویس جامعه پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، خواندن قصه کودکانه کوتاه یا بلند در همه ی جهان برای کودکان مرسوم بوده است و در جای جای جهان طبق اصل یا اصولی بر تربیت و پرورش کودکان اجرا می شده است. عرف ترین زمان برای خواندن داستان کودکانه کوتاه برای کودکان، شب ها است؛ اما والدین می توانند در طول روز هم زمانِ بچه ها را با خواندن قصه جدید برای آن ها، پر کنند.

در این سری داستان های ساعد نیوز که برای کودکان گردآوری شده است می توانید وقت خوبی را با فرزندان دلبندتان بگذرانید، با ما همراه باشید:

داستان گرگ و هفت بزغاله

بزی بود، هفت بزغاله داشت. بزغاله هایش را خیلی دوست داشت همیشه نگران بود که گرگ آنها را بخورد یک روز که خانم بزی میخواست به صحرا برود، بزغاله ها را صدا کرد و گفت: «بچه های عزیزم من باید بروم و برای شما غذا بیاورم مواظب گرگ باشید و در را به روی او باز نکنید.» بچه ها به مادرشان قول دادند که در را باز نکنند و خانم بزی نگران به صحرا رفت. هنوز چیزی از رفتنش نگذشته بود که گرگ آمد پشت در و در زد.

بچه ها پرسیدند: «کیه؟» گرگ با صدای کلفتش گفت: «بچه ها در را باز کنید. من مادرتان هستم برای تان خوراکیهای خوشمزه آورده ام.»

بزغاله ها گفتند: «نه، تو مادر ما نیستی. صدای مادر ما قشنگ و نازک است صدای تو کلفت و زشت است.» تو گرگی ما در را باز نمیکنیم گرگ یک تکه گچ زیر زبانش گذاشت، صدایش نازک شد دوباره به سراغ بزغاله ها رفت و با صدای نازکی گفت: «بچه های من در را باز کنید من مادرتان هستم برایتان خوراکیهای خوشمزه آورده ام.»

بزغاله ها گفتند: «اگر راست میگویی دستت را از پشت پنجره به ما نشان بده گرگ پنجه اش را پشت پنجره گذاشت. بچه ها با هم فریاد زدند: «نه، نه، تو مادر ما نیستی دست های مادر ما سیاه نیست تو گرگی ما در را باز نمیکنیم.»

گرگ پیش نانوا رفت و گفت: «زود روی پنجه های من خمیر بمال.» نانوا روی پنجه های گرگ خمیر مالید گرگ پیش آسیابان رفت و گفت: «تا نخوردمت روی پنجه های من آرد بپاش آسیابان ترسید و روی پنجه های گرگ آرد پاشید.» گرگ در خانه ی بزغاله ها رفت و گفت بچه های من بگذارید بیایم تو من مادرتان هستم و برای هر کدامتان یک هدیه آورده ام بچه ها گفتند: «اگر راست میگویی دستت را نشان بده گرگ دستش را نشان داد بچه ها وقتی دیدند دست او سفید و صدایش نازک است در را باز کردند.»

چشم بزغاله ها که به گرگ افتاد از ترس جیغ کشیدند و تندی قایم شدند گرگ شش تا بزغاله را پیدا کرد و درسته قورت داد؛ فقط هفتمی را که توی ساعت دیواری پنهان شده بود پیدا نکرد و چون سیر شده بود از آنجا رفت.

کمی بعد، خانم بزی به خانه برگشت و از ترس خشکش زد؛ در خانه باز بود. میز و صندلیها یک طرف افتاده بودند ،کاسه وسط آشپزخانه شکسته بود بالش و لحاف از روی تخت افتاده بودند و خانه حسابی به هم ریخته بود خانم بزی فریاد زد: «وای خدا! حتما گرگ آمده و بچه های عزیزم را خورده است و زد زیر گریه.»

یک دفعه بزغاله ی هفتمی از توی ساعت دیواری پرید بیرون و داد زد: «مامان جان یکی از بزغاله هایت هنوز زنده است و همه چیز را برای مادرش تعریف کرد.» خانم بزی کمی فکر کرد و گفت: «نخ و سوزن و قیچی را بردار و دنبال من بیا.» دوتایی گشتند و گرگ را پیدا کردند گرگ توی دشت زیر آفتاب خوابیده بود و خرخر میکرد. خانم بزی قیچی را از بزغاله گرفت و یواش یواش شکم گرگ را پاره کرد .

گرگ بچه ها را درسته قورت داده بود وقتی هوای تازه به بچه ها رسید نفس عمیقی کشیدند و یکی یکی از شکم گرگ بیرون پریدند آنها از اینکه از آن زندان تاریک بیرون آمده بودند خوشحال بودند و بالا و پایین می پریدند.

خانم بزی گفت: «بروید چند تا سنگ بزرگ و سنگین بیاورید.» بچه ها سنگ ها را آوردند و شکم گرگ را از سنگ پر کردند. خانم بزی با احتیاط شکم گرگ را دوخت . آن قدر خواب گرگ سنگین بود که لای چشمش را هم باز نکرد وقتی دوخت و دوز تمام شد خانم بزی و بزغاله ها پشت پرچین قایم شدند.

مدتی گذشت، گرگ از خواب بیدار شد احساس کرد شکمش سنگین شده است. با خودش گفت: «نمیدانم چرا این قدر شکمم سر و صدا میکند.» من که شش تا بزغاله بیشتر نخوردم! باید آب بخورم تا حالم بهتر شود. بلند شد و کنار چشمه رفت همین که خواست خم بشود و آب بخورد توی چشمه افتاد و خفه شد. بزغاله ها از پشت پرچین بیرون پریدند و داد زدند گرگ «مُرد!»

و از خوشحالی دور چشمه بالا و پایین پریدند.

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (467 نظر) 10 اقدامِ منجر به گرانی در 100 روز (254 نظر) 10 ایده تبلیغات مؤثر برای کسب‌وکارهای کوچک (246 نظر) (تصاویر) سفر به عصر قاجار؛ منظره‌های «کلاردشت»، 158 سال قبل (244 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (243 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (182 نظر) آخرین جشن تولد ساده و خلوت بهاره سرگل زایی، یکی از استعدادهای برتر کشورمان/ روحت شاد بانوی کرمانی+عکس (99 نظر) مهراب قاسم خانی: معرفی میکنم عضو جدید خانواده/ چه پشمالو و گوگولی هم هست+عکس (77 نظر) شهرام قائدی: دنیا دیگه نمیزاد مادرهای مارو، مادر من هیچوقت کرم به دستش نزد، نفهمید مو رنگ کردن چیه لباس خونه با مهمونی چه فرقی داره...+ویدیو (65 نظر) بهاره رهنما: من کاهل نماز بودم که بعد از شرط گذاشتن همسر دومم درباره نماز خواندن الان نمازم را میخوانم و دیگه کاهل نماز نیستم (61 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (41 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (40 نظر) پریناز ایزدیار؛ هرچقدر هم شلوغ باشم بازم وقت دارم که به ازدواج فکر کنم، شرایط خانواده‌مون این مدلی نیست که ازدواج حتما باید سنتی باشه یا نباشه، ولی خودم دوست دارم همسرم رو انتخاب کنم (39 نظر) مهران مدیری: شایعه نیست؛ هواپیمای شخصی دارم سوئیچ رو هم دادم به بچه‌های پشت صحنه! / برشی از برنامه تلویزیونی جذاب «دورهمی» با اجرای بی‌نظیر مهران مدیری (39 نظر) بهنوش بختیاری؛ به همسرم میگم تو اصلا به من نگو دوستت دارم فقط بگو واریز کردم برات، تمااام🤣 (38 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
تب دنگی خطرناک شد؛ شیوع در جنوب شرقی ایران! سردار آزمون: وقتی دو تا گل میزنیم فکر میکنیم بازی رو بردیم و این ایراد بزرگ ماست/ناراحتی سردار آزمون بعد از بازی با قرقیزستان جزئیات پرونده آزار و اذیت دختر 16 ساله مشهدی از طرف 2 برادر ناتنی و پناه بردن او به کلانتری / از چند سال قبل که 2 برادر ناتنی ام به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کردند مدام مرا کتک می زدند... مرگ پسر جوان بعد از خوردن الکل ضدعفونی اولین تمرین تیم ملی در استادیوم شهر بیشکک/ماشالله به این انرژی گروگانگیری افغان‌ها در تهران توسط 3 پاکستانی اخاذ اندروید 15 برای شیائومی و سامسونگ کی میاد؟ /لیست کامل تبلت‌هایی که اندروید15 سامسونگ را دریافت می‌کنند سلیقه‌ی خاص همسر پوریا پورسرخ برای سوپرایز تولد شوهر خوش‌تیپش با دیزاین شیک و کیک روکش طلا/ چه تیپ خفنی زده شادوماد! تصاویری از اولین تمرین ستاره های همیشه درخشان تیم ملی ایران، از طارمی گرفته تا بیرانوند و... در بیشکک قبل از بازی با قرقیزستان/به امید پیروزی✌ قتل خانمی جوان به دست یک مرد 43 ساله در تبریز/ پول و جواهرات انگیزه متهم از قتل بود سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه: دلم می‌خواهد طارمی در پرسپولیس باشد؛ قهرمانی پرسپولیس آرزوی همیشگی من است+ویدیو ضرب و شتم کارشناس اورژانس خراسان شمالی در حال انجام ماموریت!