کریم مغز متفکر قتل داریوش مهرجویی و همسرش +عکس/ اعترافات فجیع و شنیع از زبان 4 قاتل!

  دوشنبه، 01 آبان 1402 ID  کد خبر 359940
کریم مغز متفکر قتل داریوش مهرجویی و همسرش +عکس/ اعترافات فجیع و شنیع از زبان 4 قاتل!
ساعد نیوز: داوود می‌گوید من سر خانم را نگه‌ داشتم و اسکندر دو ضربه کشویی چپ و راست محکم و عمیق به ناحیه جلوی گردن همسر مرحومه وارد کرد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از مشرق، شب طولانی پاییزی 22 مهرماه برای داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی فر، از همیشه کوتاه تر بود. آقای کارگردان روی مبل مشغول تماشای تلویزیون بود و همسرش هم در آشپزخانه آخرین پُک‌ها را به آخرین سیگار زندگی‌اش میزد. آش پخته بودند و قرار بود دخترشان هم به ویلای زیبادشت بیاید و دور هم باشند. اما خبر نداشتند که چند متر آن طرف‌تر، درست پشت دیوار شهرک چه نقشه شوم و هولناکی تدارک دیده شده است.

ویلای داریوش مهرجویی

حوالی ساعت 8 شب است. نفر چهارم هم حالا سر قرار رسیده است. گروه عجیبی دور هم جمع شده‌اند؛ دو نفر برای انتقام‌جویی و قتل آمده‌اند و دو جوان دیگر را هم به هوای سرقت از منزل یک پیرمرد معروف و پولدار به آنجا کشانده‌اند.

این 4 نفر حدود یک هفته قبل هم به سراغ خانواده مهرجویی آمده‌ بودند اما همسر مرحوم مهرجویی سایه آنها را دیده بود. آن روز طراح و عامل قتل به در بسته خورد و نتوانست وارد خانه شود. همسر مهرجویی هم با آوردن نام پلیس، برنامه قاتلان را به هم زد و آن شب فرار کردند. البته تا زمان قتل هیچگاه پلیس از این تهدید خبردار نشد؛ که اگر شده بود شاید این داستان هم اینطور تمام نمی‌شد.

از اولین روز اعلام خبر، جزئیات زیادی از این حادثه منتشر شده است. حالا همه می‌دانند که پای یک باغبان و چند نفر دیگر که سابقه کار برای مرحوم مهرجویی داشتند در میان است. انگیزه قاتلان اما همچنان مبهم است و اخباری از اختلافات مالی، سرقت و چند اختلاف جزئی دیگر منتشر شده است که بازهم جوابگوی این همه کینه برای رقم زدن چنین جنایت فجیعی نیست. اینکه چطور وارد منزل شدند که هیچ دوربین و هیچ نگهبانی متوجه حضور آنها نشده است، چطور بدون آثار خرابی وارد منزل شده‌اند، سگ‌های نگهبان چرا واکنشی نشان نداده‌اند و ... و دهها سوال بی‌پاسخ دیگر که شاید اول از همه پاسخ متهمان قتل از سایر روایت‌ها قابل توجه‌تر باشد.

این اولین ملاقات یک خبرنگار با قاتلان مهرجویی و همسرش است؛ قرار ملاقات هم با هماهنگی‌های صورت گرفته در رده‌های مختلف امنیتی و انتظامی، در پلیس آگاهی استان البرز است.

صبح روز جمعه 28 مهرماه وارد مقر پلیس آگاهی می‌شویم؛ روز تعطیل است اما فرمانده و کارآگاهان آگاهی استان البرز، دادستان فردیس و معاونانش،‌ بازپرس پرونده و دیگر مقامات قضایی همگی در مقر پلیس هستند. پرس و جو که می‌کنیم می‌گویند از فردای حادثه 24 ساعته در محل حاضر بودند و با تشکیل اتاق مشترک عملیات، هم‌قسم شده‌ بودند که تا پیش از پایان هفته قاتلان این جنایت را شناسایی و دستگیر کنند. دستگیری ها از فردای قتل با بازداشت چهار نفر از نزدیکان مرحوم مهرجویی و همسرش آغاز می شود و در روزهای بعد تعداد بازداشتی‌های این پرونده به حدود 20 نفر می‌رسد.

خستگی و بی‌خوابی این روزها در چهره فرمانده آگاهی استان و دادستان و سایر اعضای گروه موج می‌زد اما با صبر و حوصله بسیار مقدمات این ملاقات را فراهم کردند.

طراح جنایت؛ در دوراهی اقرار و انکار

حدودا 25 سال دارد. او همان فردی است که در خبرها به «باغبان» مهرجویی معروف شده است. قد نسبتا کوتاه و موهای بلندی دارد؛ که البته همین موی بلند در صحنه جرم کار دستش داده است و از قضا یکی از اولین سرنخ‌های بدست آمده از عامل قتل است.

سه نفر دیگر را همین باغبان برای این جنایت دور هم جمع کرده است. همدستانش، کریم صدایش می‌کنند. از هرکدامشان هر سوالی می‌پرسی در نهایت همه جواب‌ها به کریم ختم می‌شود. گویی سه نفر دیگر هیچ اراده و اختیاری از خود نداشتند و کریم مغز متفکر آنهاست!

کریم سال‌ها باغبان مرحوم مهرجویی و امین او بوده و به دلیل برخی اختلافات مالی و کاری، رابطه اش با خانواده مهرجویی تیره شده است. همان اوایل بازداشت پس از مواجهه با سایر همدستان و اسناد و شواهد متقن بدست آمده، اقرار کرده و داستان جنایت را با جزئیات برای بازپرس‌ پرونده و ضابطان شرح داده است و پای اعترافاتش را هم انگشت زده است. اما در چند نوبت بعدی،‌ تلاش می‌کند با دادن اطلاعات غلط در مسیر تحقیقات انحراف ایجاد کند. کریم یک بار نیز در بازداشتگاه اقدام به خودکشی می‌کند که با هشیاری ماموران، ناکام می‌ماند.

کریم - طراح قتل داریوش مهرجویی و همسرش

کریم همان فردی است که هفته قبل از حادثه به همراه سه نفر دیگر به ویلای مرحوم مهرجویی رفته و همسرش را تهدید کرده‌ بودند. آن روز سایه کریم بر روی در ورودی خانه می‌افتد و موهای بلند او هم نشانه خوبی برای شناسایی اوست. به گفته یکی دیگر از همدستان کریم که در قتل نیز همدست او بوده، آن شب کریم با عوض کردن صدای خود، با تهدید از همسر مهرجویی می‌خواهد که در را باز کند. مرحوم محمدی‌فر هم این تهدید را با تهدید تماس با پلیس پاسخ می‌دهد و ‌آن‌شب در نهایت فرار می‌کنند.

کریم اما دست بردار نبود. از همان روز برنامه‌ریزی می‌کند تا در فرصت بعدی نقشه قتل را پیاده کند. شب حادثه این بار کریم نقشه دیگری طراحی می کند.

از بعدازظهر روز حادثه هماهنگی کریم با سه نفر دیگر آغاز می شود. محل قرار پشت دیوار ویلای مهرجویی است. حوالی 8 شب هر چهار نفر آماده هستند. این بار به دو گروه دو نفره تقسیم می‌شوند؛ کریم و "میر ویس" برای کشتن داریوش مهرجویی و "اسکندر" و "داوود" هم برای همسر مهرجویی.

میر ویس - نفر دوم و قاتل مرحوم مهرجویی

میر ویس 21 سال دارد؛ او هم کارگر و سرایه‌دار ویلاهای زیادی در آن منطقه بوده و تقریبا از هرجایی که کار می‌کرده، یک یادگاری به سرقت برده است. به همین دلیل هم با شکایت آقای مهرجویی و دیگر اهالی او را از شهرک بیرون می‌کنند. کریم هم با شناخت از این حواشی و انگیزه میر ویس، به او پیشنهاد همراهی در این جنایت داده است. میر ویس هم یک دختر دارد که شب قبل از حادثه مریض بوده. اما انگار انتقام از مهرجویی آنقدر برای میر ویس اهمیت داشته که روز جنایت دخترش را به دکتر برده و به سرعت خود را به محل جنایت رسانده‌ است.

"داوود" برادر کوچک‌تر میر ویس است. خودش می‌گوید کریم او را برای این جنایت تحریک و دعوت کرده است. اما نمی‌داند برای چه انگیزه‌ای! می‌گوید قرار بود هرچیزی سرقت کردند بین خودشان تقسیم کنند.

داوود - مشارکت در قتل همسر مرحوم مهرجویی

نفر چهارم "اسکندر" است. او هم هم‌سن‌وسال داوود است. اسکندر هنوز گیج و گنگ است و گویی نمی‌داند چه اتفاقی افتاده و اصلا نمی‌داند در قتل چه کسانی مشارکت داشته! می‌گوید بعد از جنایت، برگشته به محل سکونتش و صبح روز بعد هم سر کار رفته!

اسکندر - قاتل همسر داریوش مهرجویی

اسکندر اینطور روایت می‌کند: «ما رفتیم از در آشپزخانه وارد شدیم؛ خانم در آشپزخانه و پشت به در نشسته بود و مشغول کشیدن سیگار بود. آرام در را باز کردیم و وارد شدیم . آقای مهرجویی هم روی مبل داشت تلویزیون نگاه می‌کرد. خانم با دیدن ما ترسید و به سمت اتاق خواب فرار کرد. سعی کرد در را ببندد اما با زور وارد اتاق شدیم. با پارچه و شلواری که همانجا بود دست و دهن خانم را بستیم.»

داوود می‌گوید من سر خانم را نگه‌ داشتم و اسکندر دو ضربه کشویی چپ و راست محکم و عمیق به ناحیه جلوی گردن همسر مرحومه وارد کرد. و همان دو ضربه تقریبا کار را تمام کرده بود. ضربات آنقدر شدید بوده که دست داوود که سر و گردن مقتوله را نگه‌داشته بود،‌ مجروح می‌شود.

داوود

داوود می‌گوید بعد از ضربات اسکندر دید که دستش بریده و خون شدیدی می آید. برای همین دستش را در دستشویی همانجا می‌شوید و همین سرنخ برای اثبات او کافی است! رد خون داوود روی شیر آب و ظرفشویی باقی ماند و از چشم ماموران هم پنهان نماند.

همزمان با حمله اسکندر و داوود به مرحومه محمدی‌فر، کریم و میر ویس هم به سراغ مهرجویی می‌روند و ابتدا با چوب درخت آلبالو که از حیاط ویلای مهرجویی برداشته بودند چند ضربه به سر مرحوم می‌زنند و بعد هم با کمک کریم و با یک چاقوی دسته سفید حدود 30 سانتی‌متری، آن صحنه دلخراش را رقم زدند. بعدا کریم که برای اطمینان از تمام شدن کار همسر مهرجویی به اتاق محل قتل همسر می‌رود، چند ضربه دیگر هم به گردن او وارد می‌کند.

میر ویس به دلیل مشکل مادرزادی در ناحیه دهان، سخت صحبت می‌کند؛ اما با جزئیات همه چیز را تعریف می‌کند. می‌گوید 4 ضربه با چوب زدم و 4 ضربه هم با چاقو. وقتی میپرسم نقش کریم در کشتن مهرجویی چه بود،‌ می‌گوید فقط دست‌های آقا را گرفته بود.

مرور اظهارات داوود و اسکندر هم نشان می‌دهد که کریم مغز متفکر این جنایت بوده و سعی کرده خودش کم‌ترین نقش عملی را در این جنایت داشته باشد. به همین دلیل کار با وی کمی سخت‌تر از سه نفر دیگر است.

به غیر از مو و بزاق دهان کریم، یک نشانه دیگر هم موید حضور اوست. وحیده محمدی‌فر زمانی که قاتلان وارد منزل آن‌ها می‌شوند پیامی با مضمون (کریم اومد تو خونمون تتتتت) را برای دخترش تایپ می‌کند، اما فرصتی برای ارسال آن پیدا نمی‌کند و این پیام در حافظه گوشی وی باقی می‌ماند که پس از کشف تلفن همراه از یکی از متهمان و بازگشایی قفل آن توسط پلیس به دست آمده است.

تمام اموال سرقت شده از خانه مهرجویی، هفت النگوی همسرش و دو گوشی موبایل و یک خلخال بوده که همگی در بیرون از ویلا کشف می‌شود. قاتلان این اموال را در چند نقطه جداگانه دفن کرده بودند تا مدتی بعد از جنایت، آن‌ها را خارج کنند. دو آلت قتاله را نیز جداگانه در زمین‌های اطراف دفن کرده‌ بودند که همگی توسط کارآگاهان کشف شد.

آلت قتاله همسر مرحوم مهرجویی

از هر کدامشان که می‌پرسیم چقدر کارتان طول کشید، نمی‌دانند! یکی می‌گوید 10 دقیقه و یکی دیگر می‌گوید 30 دقیقه... حتی ساعت ورود به منزل را هم درست نمی‌دانند.

یکی از کارشناسان پرونده از تطبیق DNA متهم اصلی - کریم - می‌گوید؛ کریم در صحنه جرم هم چند تار مو از خود به جا گذاشته و هم بزاق دهانش را..! می‌گوید موی من مربوط به زمانی است که در خانه کار می‌کردم (در حالی که او اصلا به داخل خانه رفت و آمدی نداشته) و موی پیدا شده هم موی تازه است. در مورد بزاق اما یادش نمی‌آید که در کدام گوشه منزل آب دهان پرتاب کرده است!

در لابلای صحبت‌ها با کریم و میر ویس درباره سابقه ارتباط این افراد با خانواده مهرجویی، البته صحبت‌های دیگری هم درباره ریشه اختلافات آنها مطرح می‌شود که به دلیل حفظ حریم شخصی مقتولین، قادر به انتشار آن نیستیم اما مشخص می‌شود که طی سال‌های گذشته دستکم این دو نفر به اندازه‌ای در جریان سبک زندگی، رفت و آمدها و قرارها و تفریحات این خانواده قرار داشتند که رفته رفته همین نزدیک شدن بیش از حد و برخی برخوردها نقطه آغاز یک کینه عمیق می‌شود.

وقت ناهار است و آثار گرسنگی هم در چهره متهمان و هم خود ما، کم کم نمایان می‌شود. به اسکندر می‌گویم آب یا چیزی میخواهی، میگوید نه فقط خیلی گرسنه‌ام. خبر ندارد که ناهار متهمان را زودتر از ما آماده‌ کرده‌اند. ناهار آن روز همه پرسنل آگاهی پلو مرغ است و برای متهمان هم از همان غذا آوردند.

روایت متهمان هر چند در کلیات هماهنگ و موید یکدیگر است، اما در جزییات اختلافاتی دارد که کارآگاهان و بازپرس‌ پرونده همچنان برای رفع این ابهامات جزئی در حال تکمیل تحقیقات هستند. پس از مصاحبه با هر یک از متهمان، اتاق مشترک کارآگاهان، دادستان و معاونانش و بازپرس تشکیل می‌شود تا صحبت‌ها با اسناد و مدارک و اقرار سایر متهمان تطبیق داده شود و نقاط ابهام قدیمی رفع یا سوالات جدیدی کشف شود.

در سالن نگهداری متهمان، افراد دیگری غیر از این چهار نفر هم حضور دارند که در ارتباط با همین پرونده بازداشت شده‌اند. از جمله فردی که گمان می‌رود اولین تصاویر از پیکر مقتولین را منتشر کرده است.

کریم در گوشه‌ای نشسته و یک به یک هم‌دستانش را زیر نظر دارد. میر ویس می‌گوید در یک فرصتی که با کریم رو در رو شده، کریم به او با اشاره فهمانده است که سکوت کند و حرفی نزند.

کار ما با متهمان تمام است اما بازجویی‌های تخصصی بعد از رفتن ما هم ادامه دارد. دادستان می‌گوید بیشتر پرونده تکمیل شده است؛ تنها رسیدن به پاسخ چند سوال مانده که در بازسازی صحنه جرم در روز شنبه ابهامات بیشتری رفع شده است و قرار است این پرونده به سرعت و خارج از نوبت رسیدگی و احکام متهمان صادر شود.


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
نگاهی به سینی غذای ساده رهبر انقلاب با 2 استکان چای و قند و پنیر +عکس / آقا چهار زانو روی زمین نشسته اند (437 نظر) عکس ولخرجی‌های فرح پهلوی در یک جشن خاص، بریز و بپاش از جیب مردم ایران/ فرح: اینقدر درگیر جشنیم به چیز دیگری فکر نمی کنیم! (423 نظر) الهام حمیدی: من به‌ شخصه هیچ پشتوانه مالی ندارم و اگر خدایی ناکرده پایم بشکند و دو ماه در خانه باشم، هیچ‌کس در خانه مرا نمی‌زند که آیا پول اجاره خانه‌ات را داری؟ (358 نظر) مهرانه مهین ترابی: دلم می خواست همسرم بهترین باشد ریسک مادر نشدن را پذیرفتم و سرنوشت تنها بودن را برای خودم انتخاب کردم (349 نظر) رهبر معظم انقلاب: درسته که نمی‌گذارند من چای بریزم؛ اما اگر بگویند درست کردن چای به عهده‌ی شماست، می‌رفتم عبایم را کنار می‌گذاشتم و آستینهایم را بالا می‌زدم و چای درست می‌کردم (335 نظر) نگاهی به خانه بدون تجملات محمود احمدی نژاد با فرش ماشینی و مخده های قدیمی و مزین به تصویر امام خمینی و رهبر معظم انقلاب (عکس) (281 نظر) محمدرضا گلزار: تا میتونین دعا کنین تا میتونین نماز بخونید؛ آدم بی‌اعتقاد هیچ چیز در زندگیش نداره+ویدیو (144 نظر) سفره غذای ساده و دورهمی صمیمی رهبر معظم انقلاب با فرماندهان ارشد سپاه+عکس/ آقا هم مثل همه روی زمین غذا می خورد (119 نظر) نگاهی به لباس عروس های زنان شاه پهلوی؛ از لباس عروس 30 کیلویی ثریا اسفندیاری تا پیراهنی مزین به پرهای لک‌لک آفریقایی! / به نام مردم به کام خاندان منحوس پهلوی+عکس (98 نظر) علی دایی: همسرم بهترین مشاورم هست؛ ویلای به شکل توپ در کلاردشت ندارم؛ میلیون‌ها علی دایی هم برای مردم کم است+عکس (96 نظر) نگاهی به ماشین لامبورگینی هوش پران محمد کاشانکی، رقیب تهرانی هادی چوپان که همه آرزوشو دارن/آرنولد تهرانی سوار بر هواپیمای رویاهایش😍 (75 نظر) خوشحالی و ذوق مینا مختاری از آووکادو خوردن پسرش+عکس/ وقتی "جان" آووکادو رو به سیب و گلابی ترجیح میده😋 (73 نظر) فریبا نادری: من بچم رو کانادا به دنیا آوردم در آینده بهش این امکان رو بدم که یک جای بهتری برای تحصیل بدون استرس کنکور و شب زنده داری ها هست+ویدئو (72 نظر) رضا شفیعی جم: مجبور شدم برای پرداخت مهریه همسرم خانه ام را بفروشم/ پول زحمت 20 ساله ام را برای 6 ماه زندگی از دست دادم! (67 نظر) سکانسی از برنامه جوکر که اشکتونو درمیاره/ سوسن پرور: همه میگن من زشتم بدتیپم! ژاله صامتی: هرکی میگه بیجا میکنه تو موجود جذابی هستی+فیلم (61 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
علیرضا حیدری: 40 سالگی ازدواج کردم، همیشه نزدیک ازدواج می‌رفتم و برمی‌گشتم
فال ابجد روزانه دوشنبه 26 شهریور 1403
فال قهوه با نشان روز دوشنبه 26 شهریور ماه 1403
فال حافظ با تفسیر روز دوشنبه 26 شهریور 1403 + فیلم
بیوگرافی و زندگی خصوصی صدرالدین حجازی، بازیگر پیشکسوت تازه درگذشته ایرانی و همسرش+تصاویر جذاب و دیدنی
خانه‌داری یک کدبانو؛ 7 ترفند طلایی برای قرمزتر شدن رنگ رُب گوجه‌ فرنگی+جزئیات
مارک بوهان طراح لباس تاج گذاری فرح پهلوی: قصر خیلی بزرگی بود، به اصفهان رفتیم تا برای لباس فرح ایده پیدا کنیم...
حواشی جذاب و خنده دار حامیم؛ خواننده محبوب دهه هشتادی های ایران+ویدیو
دانلود آهنگ جدید «همه شهر» آصف آریا +فیلم/ من عاشق هرکی بشم میره من خستم از این قصه گفتن ها
شرمندگی جوان مدعی تقلب از شنیدن زندگی آقا مجتبی خامنه‌ای، پسر دوم رهبر معظم انقلاب/ آمادگی پدر عروس رهبری برای نشان دادن وضعیت زندگی دخترش
نگاهی به استایل الگانت بازیگران و هنرمندان سریال زخم کاری/ از مدل مانتو الناز ملک و رعنا آزادی ور تا تیپ گنگ جواد عزتی+عکس
یک جن‌گیر در بروجن 33 جن را داخل شیشه گرفتار کرد!
جزئیات جدید از چاقوخوردن برادر سعید عبدولی در درگیری فامیلی
تاج گل بزرگ و شیک محمدباقر قالیباف برای مراسم ختم پدر خداداد عزیزی با ارکیده‌های مشکی و گلهای سیاه و صورتی زیبا
گزارش تصویری از حضور چهره‌های معروف در مراسم ختم پدر خداداد عزیزی از عادل فردوسی‌پور با استایل عجیب و متفاوت تا علی صبوری/+ واکنش عزیزی به غیبت امیر قلعه‌نویی در مراسم پدرش
منتخب روز   
وزیر اسبق کشور: رهبر معظم انقلاب یک دوره تندخوانی شرکت کردند و یک کتاب 300 صفحه‌ای را در یک شب می‌خوانند+ویدیو نیکی کریمی از مهمترین اتقاق زندگی اش پرده برداشت ؛ خانم بازیگر : پدرم مرا به این سمت سوق داد تاج گل اعیانی با گل‌های سفید و سیاه محمدباقر قالیباف در مراسم ختم پدر خداداد عزیزی+عکس استاندار بصره راننده شخصی مسعود پزشکیان در سفر به این شهر شد+عکس/ چهره خندان رئیس جمهور سوار بر BMW جمله امروز پزشکیان که گفت «خیلی خراب نکردم که؟» در فرهنگ آذری زبان ها یعنی چه؟ +عکس کیک تولد خاص و شکلاتی شهاب حسینی برای تولد 13 سالگی پسرش با طرح مورد علاقه اش / مبارکا باشه+عکس خاطره خنده دار مهران مدیری : یه آقایی با کیف سامسونِت و کت و شلوار آبی استخری اومد صداشو کلفت کرد مغرورانه گفت آقای مدیری من برای اینکه وارد سینما شم باید چیکار کنم گفتم باید بلیط بخری+ویدئو کیک تولد خاص و شکلاتی همسر هاشمی رفسنجانی برای تولد 82 سالگی یارش با طرح مورد علاقه اش / مبارکا باشه+عکس تصویر رهبر معظم انقلاب در دستان وزیر کودک‌کش+عکس انتشار غزل جدیدی از رهبر معظم انقلاب + فیلم/ دیدن این ویدیو با صدای دلنشین رهبری رو از دست ندید نگاهی به کیک تولد 44سالگی شهاب حسینی با دیزاین خاص در خانه اش/مبارکا باشه +عکس پخش کردن ساندویچ نذری بین مردم با لباس خادمی؛ اقدام پسندیده سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه در روز شهادت امام رضا(ع)+ویدیو