درد دل کردن یکی از کارهایی است که ما هنگامی که دچار مشکل هستیم انجام می دهیم. درد و دل به این معنی است که ما درباره ی مشکلات، دغدغه ها، آرزوها و چیزهایی که برایمان چالش برانگیز است با دیگران گفت و گو می کنیم. بیش تر مردم پس از درد دل کردن احساس می کنند که سبک شده اند و از شدت اندوهشان کاسته شده است. پس هنگامی که ما چیزی احساسات و مشکلاتمان را برای کسی بازگو می کنیم؛ بخشی از مشکلاتمان که همان فشارهای روانی است کاهش می یابد.شاید برای شما هم پیش آمده باشد درباره ی چیزی با کسی درد دل کنید و راهکاری را برای مشکلتان به شما نشان دهد که هرگز به آن ها فکر نمی کردید. دلیل این مسئله این است که دیگران می توانند مسائل و مشکلاتمان را از زاویه ای دیگر ببینند که ما نسبت به آن آگاهی نداریم. پس به یاد داشته باشید با درد دل کردن می توانیم راهکار برخی از مشکلاتمان را بیابیم و برای حل آن ها از دیگران کمک بگیریم.
آیا درد و دل کردن خوب است؟
درددل کردن از جمله کارهایی است که فرد در زمان برخورد با مشکلات به آن فکر می کند در واقع او سعی دارد از این طریق مشکلات خود را با دیگران بازگو کند و راهنمایی لازم را در این زمینه کسب کند این موضوع برای خیلی از افراد یک بحث چالش انگیز است زیرا موجب می شود تا ترس از بازگو کردن مشکلات و احساسات با دیگران را تجربه کنند بی شک شما در این شرایط فشار روانی زیادی را تحمل می کنید و تصمیم گیری درست در این زمینه برای شما مشکل است.یکی از علت هایی که موجب می شود شما احساسات خود را با دیگران در میان بگذارید این است که دیگران می توانند مشکلات را از زاویه ای دیگر بررسی کنند که شاید شما در شرایط بحرانی توانایی فکر کردن به آن را نداشته باشید و تجربه نشان می دهد که در میان گذاشتن مشکلات با دیگران می تواند به ایجاد راه حل هایی منجر شود که شاید تا به حال به آن فکر نکرده اید.
با چه کسی درد و دل کنیم؟
درددل کردن می تواند نتایج سودبخشی بر روی افراد داشته باشد زمانی که شما احساسات خود را با دیگران در میان می گذارید باید فرد مناسبی را برای این کار انتخاب کنید یکی از ویژگی های بارز در یک فرد همدرد قضاوت نکردن است شما باید بدون قضاوت شدن احساسات خود را با دیگران در میان بگذارید زیرا زمانی که از سوی دیگران مورد قضاوت قرار می گیرید هیچ نتیجه مثبتی در حال شما ایجاد نمی شود.بهتر است احساسات خود را با کسی در میان بگذارید که احساس همدلی به شما می دهد او باید خود را در شرایط شما قرار دهد و شرایط را از دیدگاه شما نیز نگاه کند رازداری یکی دیگر از ویژگی های بارز در این دسته از افراد است که باید به آن توجه کنید شما باید مطمئن باشید که صحبت های شما به جای دیگری درز پیدا نمی کند.
افرادی که می توانند از شما حمایت کنند و در هر شرایط راه حل درست را پیش روی شما قرار می دهند افراد مناسبی برای درد و دل کردن هستند اگر فکر می کنید که درددل کردن تنها موجب بیشتر شدن دردسرها می شود سخت در اشتباه هستید طبق نظر روانشناسان گاهی حرف زدن با یک فرد مطمئن حتی اگر به راه حلی اساسی ختم نشود می تواند از میزان فشارهای روحی شما بکاهد و به شما این امکان را می دهد تا با ذهن آرام تر تصمیم گیری بکنید.گاهی یک روانشناس نیز می تواند یک شنونده خوب و بدون دردسر باشد که شما می توانید به راحتی به او اعتماد کنید یک روانشناس خوب باید فردی فعال باشد و بدون قضاوت به شما گوش دهد اغلب مشاوران می توانند راه حل های درست و منطقی را پیش روی شما قرار دهند بنابراین اگر به کسی اعتماد ندارید می توانید به یک مشاور مراجعه کنید به ویژه زمانی که گفتگوهای شما حضوری است بسیار موثرتر خواهد بود.
با این افراد درد دل نکنید!!!
همه افراد در زندگی دچار مشکلات و چالش هایی می شوند که برای کاهش فشارهای روانی ناشی از مشکلات، احساسات و مشکلات خود را برای دیگران بازگو می کنند و اصطلاحا با آنها دردل می کنند.برخی افراد درباره ی مشکلات، دغدغه ها، آرزوها و چیزهایی که برایشان چالش برانگیز است، با کسانی گفت و گو می کنند که برای این کار مناسب نیستند و ممکن است دردل کردن آنان تبعات مختلفی برایشان داشته باشد. در ادامه به کسانی که نباید با آنها درد دل کنیم ، آشنا می شوید.
پدر و مادر
پدر و مادر اصلا افراد مناسبی برای درد دل کردن نیستند. فرض کنید که شما با همسرتان مشکلاتی دارید و برای سبک شدن خودتان نزد پدر و مادر خود از همسرتان گله و شکایت می کنید، این کار ممکن است شما را آرام کند اما آن ها همیشه این مسایل در ذهنشان باقی می ماند.پس در مورد هر مشکل کوچک مرتبط به رابطه عاطفی خود با پدر و مادرتان صحبت نکنید و وقتی آنان در مورد رابطه تان سوال می پرسند، خیلی سرپوشیده به او چیزهایی بگویید.پدر به طور ذاتی حالت مدافع و محافظ دارد به همین دلیل، دنبال ایراد و مشکل در فرد مورد علاقه شما می گردد و اینگونه رابطه پدر و همسرتان را خراب خواهید کرد. مادران نیز به دلیل علاقه زیاد به فرزندشان کمی احساسی و غیر واقعی عمل می کنند و اگر از آنها مشورت بخواهید ممکن است، نتوانند توصیه های درستی داشته باشد.
پدر و مادر همسر
پدر و مادر همسرتان نیز افراد مناسبی برای درد دل شما نیستند. آنها هم مانند والدین شما علاقه و وابستگی بیشتری به فرزند خودشان دارند و ممکن است در زمان درددل در مورد زندگی عاطفی نظر درستی ارائه نکنند و حتی شاید کاری از دستشان ساخته نباشد، پس شما فقط به درد دل کردن با آنها به مسائل و مشکلاتشان افزوده اید. با این افراد فقط در شرایطی که مشکل شما جدی است وارد صحبت شوید و برای هر مشکل کوچک و پیش پا افتاده ای سفره ی دل برایشان نگشایید.
اقوام همسر
خواهر و برادر همسرتان و جاری و اقوام همسر نمی توانند گزینه های مناسبی برای دردل باشند. اگر از دست خواهر یا پدر و مادر همسرتان دلخورید، هرگز با جاری خود درددل نکنید زیرا اگر او رازدار نباشد، با به وجود آمدن مشکل بین شما و او همه حرف هایتان به گوش خانواده همسر می رسد. خواهر و برادر همسرتان نیز ممکن است، به دلیل علاقه زیاد به برادرشان فرد مناسبی برای درد دل نخواهند بود.
برخی از دوستان
برای تخلیه روانی و آرام شدن می توانید برخی از درددل ها را پیش دوستان خوب و رازدار خود کنید اما همه مسائل را عنوان نکنید. هیچ گاه رازها و مسائل خصوصی تان را با دوست صمیمی خود نیز عنوان نکنید زیرا ممکن است با همین دوست روزی دچار مشکل شویم و آن وقت همین رازها و مسائل خصوصی که با او در میان گذاشته ایم بر علیه خودمان استفاده شود پس بهتر است در روابطمان جانب احتیاط را رعایت کنیم و هر کسی را محرم اسرار خود فرض نکنیم.همچنین درد دل کردن با دوستانی که از زندگی عاطفی خود راضی نیستند، نیزاشتباه است زیرا افراد ناراضی چون خودشان در رابطه و ازدواج موفق نبوده اند، سعی می کنند مسایل منفی و ناراحت کننده رابطه را مطرح کنند و باعث بدبینی و ناراحتی هم می شوند و نظرات آنها تاثیر بسیاری روی طرز فکر و تصورات شما می گذارد.
همسر و نامزد
بیان مشکلات خانوادگی، شخصی و روحی و درد و دل کردن با همسر یا نامزدتان که در مرحله آشنایی با او قرار دارید، کاملا اشتباه است زیرا این کار در بسیاری از موارد درد سر ساز است و یا ممکن است طرف مقابلتان شما را به عنوان فردی ضعیفی ببیند که از پس حل مسایل تان بر نمی آیید.اگر به واسطه فرزندان هنوز با همسر سابق خود در تماس هستید، باید بدانید همسر سابق شما یکی از افرادی است که نباید در مورد مسایل عاطفی کنونی خود با او صحبت کنید.
همکاران
بیشتر افراد ساعت های زیادی از شبانه روز خود را در محل کار سپری می کنند اما همیشه توصیه می شود در محل کار مسائل خانوادگی مطرح نشود زیرا اگر در مورد زندگی عاطفی و مسایل عشقی خود با همکارانتان صحبت کنید، ممکن است آنان به شما توصیه هایی بکنند که منجر به خراب شدن رابطه تان شود و یا حرف های شما را به بقیه بگویند.
همسایه
اگر مسائل عاطفی و خصوصی خود را در کوچه به همسایه تان می گویید، کاملا در اشتباهید. او نمی تواند شما را درست راهنمایی کند و ممکن است راهنمایی اشتباه او موجب به وجود آمدن مشکلاتی برای شما شود. هرگز درباره خانواده همسر و... به او چیزی نگویید، به خصوص اگر همسایه شما با خانواده همسرتان آشنا است.
توصیه هایی برای درد دل کردن
- برای درد دل کردن حد و حدودی قائل شویی و سعی کنید زندگی خصوصی تان را خصوصی نگه دارید.
- در برخورد با مشکلات خویشتن دار باشید و به محض بروز مسئله ای در خانواده سریعا آن را به اطلاع عموم نرسانید.
- برای درد دل کردن از روان شناس کمک بگیرد زیرا به کمک درد دل کردن با این فرد می توانید به ارزیابی وضعیت کنونی خود بپردازید. همچنین او شنونده ای فعال است و شما را قضاوت نمی کند و تلاش می کند راهکارهای خوبی را برای مشکلاتتان نشانتان دهد.
- کاملا قابل پیش بینی است که آن در فضای یک مهمانی، جشن و یا محیط کار می تواند با شکست مواجه شود.در چنین فضاهایی افراد به دنبال لذت بردن، شادی و یا انجام وظایف خود هستند و نمی توانند شنوندگان خوبی برای شما باشند.این هرگز به معنای آن نیست که طرف مقابل تان برای گفته های شما ارزشی قایل نیست بلکه نشان دهنده ی آن است که شما موقعیت مناسبی را برای درد و دل انتخاب نکرده اید.
- درد و دل کردن با غر زدن متفاوت است.هیچ کس از همصحبتی با فردی نالان و منفی بین لذت نمی برد اما اگر تلاش کنید تا از شرایط و احساسات تان صحبت کنید، دیگران با احتمال بیشتری شنوای حرفتان خواهند بود.یکی از تفاوت های اساسی غر زدن با درد و دل کردن آن است که درد و دل کردن با جست و جوی راه حل همراه است.
- این حق طبیعی همه ی افراد است که زمان هایی از زندگی شان را با بی حوصلگی سپری کنند.بنابراین توقع اینکه ” دیگران همواره باید گوش شنوایی برای درد و دلهای من باشند ” باور غلطی است که شما را ناکام و افسرده خواهد کرد.بهتر است شرایط روحی طرف مقابل تان را به عنوان انسانی معمولی در نظر بگیرید و سپس شروع به حرف زدن کنید.
- ممکن است خیلی ساده به نظر برسد اما رعایت این نکته به شما کمک می کند تا گوش های شنوای زیادی را در کنار خودتان حفظ کنید.از طرف مقابل تان به خاطر صبوری، صرف زمان و گوش دادن به صحبت های تان تشکر کنید و به او بگویید که همدردی کردن اش چقدر حال تان را بهتر کرده است.
- اگر به دنبال این هستید که دیگران به حرف ها و ناراحتی های شما گوش فرا دهند، لازم است تا خودتان نیز این مهارت رابه خوبی فراگیرید.درد و دل کردن، جاده ای کاملا دو طرفه است و دوستان تان نیز نیازمند این هستند که در مواقع لزوم، سفره ی دل شان را بازکنند و شما را همدم خوبی برای احساسات شان بیابند.برای این منظور می توانید مهارت های گوش دادن فعال و انعکاس احساس را تمرین کنید تا به شنونده و همدمی خوب تبدیل شوید.
2 سال پیش
2 سال پیش