به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، حرف زدن با کودک یکی از مهم ترین راه های ارتباطی با اوست. مهم است که چگونه با کودک خود صحبت می کنید. کلمات و جملاتی که در ارتباط با فرزند خود به کار می برید تأثیرات عمیقی بر رشد و پرورش شحصیت او می گذارد. شما می توانید با حرف زدن خود کودکی با اعتماد به نفس به بار بیاورید و یا شخصیتی کم رو و خود کم بین. در نوع صحبت کردن خود با کودک و کلماتی که برای او به کار می برید، توجه کنید. کودکان ناسزا گو و یا کودکان شیرین زبان تا حدودی تحت تأثیر والدین ویا نزدیکان خود هستند.
حرف زدن با کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است و تأثیرات زیادی بر ذهن آن ها می گذارد. بهتر است زمانی که با کودک حرف می زنید به جملات و کلماتی که به کار می برید بیشتر دقت کنید. کودکان بسیار آسیب پذیر هستند و ممکن است برخی سخنان شما ذهن آن ها را آشفته کند. کلام قدرت زیادی دارد چرا که هم می تواند باعث پیشرفت و رشد کودک شود و هم می تواند باعث آسیب دیدن او شود. حرف زدن با کودک باید متناسب با سن او باشد.
نحوه درست صحبت کردن با کودکان
زبان بدن را به خوبی زیر نظر بگیرید
خیلی از کودکان نمی توانند احساسات خود را هنگام بروز مشکلات یا لحظات حساس به زبان بیاورند. گاهی نیز آن را به اشتباه بیان می کنند و والدین نیز ممکن است برداشت نادرستی کنند که خودش بر مشکلات می افزاید. لازم است علاوه بر توجه به گفتار آنها، تمرکز بیشتری روی عکس العمل های آنها پس از بروز احساساتشان بگذارید تا به درون کودک پی ببرید یا حتی اگر مجدداً هم نتوانست هیجانات و احساسات خود را بگوید شما کمک شان کنید، مثلاً زمانی که بغض کرده است و با کسی صحبت نمی کند بگویید: «می دانم به خاطر اینکه اسبا ب بازی ات خراب شده ناراحت و غمگینی» یا «وقتی رضا توپ را به صورتت زد، عصبانی شدی» و از این دست مثال ها. شما با این روش، نحوه بیان احساسات و هیجانات را چه به صورت مثبت و چه منفی به کودک خود آموزش می دهید. ممکن است اوائل کودک متوجه منظورتان نشود ولی با استمرار شما در این کار، با شرایط جدید بیشتر آشنا خواهد شد و ارتباط بهتری برقرار خواهد کرد.
به احساسات و هیجانات کودک برچسب نزنید
وقتی کودک تان از موضوعی عصبی، پرخاشگر، مضطرب، بی قرار و ... است، سریعاً به او برچسب هایی از این قبیل نزنید: «عصبانی، باز هم که ناخن هایت رو می جوی، خیلی غرغرو هستی، همه اش باید دنبال جمع و جور کردن اشتباهات تو باشم و ...،» بلکه لازم است در این شرایط، کنار کودک تان باشید و همراهش شوید، شرایط سنی و توانایی هایش را درک کنید، اجازه دهید در مورد احساسات و عواطفش با شما صحبت کند، حتی اگر لازم است گریه کند. لازم است با او همدلی کنید تا آرام شود، حامیانه با او برخورد کنید و مانند چتری عاطفی بر سرش باشید تا در حضور شما حتی در سختی ها احساس امنیت پیدا کند. همیشه به خاطر داشته باشید که کودک بسیار بی پناه است و فقط شما هستید که می توانید او را آرام کنید.
مثلاً اگر نتوانست تکالیف خود را به درستی انجام دهد و بسیار عصبی و پرخاشگر شده است، می توانید بگویید بعد از اینکه عصبانیتت کمتر شد و آرام شدی می توانی با من صحبت کنی تا در این رابطه کمکت کنم، الآن که با گریه با من حرف می زنی، متوجه نمی شوم چه می گویی. هر وقت گریه هایت تمام شد، می توانی با من صحبت کنی تا کمکت کنم. این گونه به احساسات کودک در هر شرایطی احترام گذاشته اید؛ یعنی من حتی وقتی عصبانی هستی هم احساسات تو را درک خواهم کرد و برای کمک کردن به تو تمام تلاشم را خواهم کرد.
به او بگویید که باید به چشمان شما نگاه کند
وقتی می خواهید با کودک تان صحبت کنید به او یاد بدهید به چشمان شما نگاه کند و همه حواسش به شما باشد اما اگر از نگاه کردن به شما می ترسد یا اضطراب پیدا می کند بگویید روبروی شما قرار بگیرد اما کار دیگری انجام ندهد. این کار باعث می شود کودک بتواند نظرات شما را بشنود یا حرف هایش را مستقیم به شما بگوید و چیزی برای پنهان ماندن نماند. این کار موجب افزایش اعتماد به نفس و افزایش اعتمادش به شما خواهد شد، لازم به ذکر است که این گفتگوها باید به صورت تعاملی در شرایط امن برای کودک باشد و حالت بازجویی و کارآگاهی به خود نگیرد زیرا نتیجه معکوس خواهد داشت و رفتار او بدتر از قبل خواهد شد.
آرام ولی محکم و ثابت قدم صحبت کنید
اغلب والدین پس از چند بار تکرار جملات خود یا کارهایی که از کودک می خواهند، صدای خود را بالا می برند و فریاد می کشند که شاید برای کوتاه مدت این روش جواب بدهد اما در دراز مدت مفید نخواهد بود. پیشنهاد می کنم وقتی با فرزندتان صحبت می کنید آرام باشید و لحن آرامی داشته باشید اما به هیچ عنوان از حرف خود کوتاه نیایید و ثابت قدم بمانید، مثلاً: «علی، از تو می خواهم به اتاقت بروی وکمد لباس هایت را مرتب کنی». این جمله هم به صورت واضح بیان شده و هم طولانی و خسته کننده نیست. بهتر است مدت زمانی را هم برای کاری که باید انجام دهد در نظر بگیرید و رأس زمان مقرر به اتاقش بروید و بازدید کنید.
جملات سؤالی نپرسید
زمانی که می خواهید درخواستی از فرزندتان بکنید از او سؤال نپرسید بلکه آن را به صورت خبری و جمله ای کوتاه پیشنهاد دهید، مثلاً نگویید «چطوره الآن بروی مشق هایت را بنویسی؟» چون کودک پس از این سؤال ممکن است بگوید: «خیر الآن حوصله ندارم، بعداً می نویسم، بعد از ظهر کلی وقت دارم و ...» اما اگر با یک جمله خبری به او بگویید متوجه می شود که گزینه ای پیش روی خودش ندارد و باید الآن تکالیفش را انجام دهد، مثلاً «میلاد الآن وقت نوشتن تکالیف است، بهتر است تلویزیون را خاموش کنی و تکالیفت رو انجام دهی»، سپس مدت زمان کوتاهی به او زمان بدهید و بعد از او بخواهید آن را خاموش کند و به انجام تکالیفش بپردازد. (البته اگر کارتون یا سریال مورد علاقه اش فقط در همان زمان پخش می شود و نمی تواند زمان دیگری آن را مشاهده کند، این تکنیک را اجرا نکرده و اجازه دهید که تلویزیون ببیند. درعوض از قبل زمانی را برای انجام تکالیفش با او توافق کنید).
نکته کلیدی
وقتی فرزندتان در مورد موضوعی صحبت می کند حتماً با تمام وجود به حرف هایش گوش دهید، به چشمانش نگاه کنید، جواب های کوتاه میان صحبت هایش بدهید تا متوجه شود که حواستان هست، کارهای دیگرتان را کنار بگذارید یا اگر کاری مهم دارید هرچند لحظه یکبار به او نگاه کنید و به فرزندتان اطمینان دهید که به او هم گوش می دهید ولی اگر کارتان خیلی ضروری نیست و می توانید بعداً انجام دهید حتماً آن را کنار بگذارید و به حرف فرزندتان با دقت گوش دهید.
ممکن است گاهی احساس کنید که زمان مناسبی برای صحبت با فرزندتان نیست. در این صورت اگر کودک شناخت زمان و ساعت ها را بلد است زمان مشخصی را تعیین کنید که با او صحبت نمایید. اگر ساعت ها را بلد نیست مثلاً بگویید: «وقتی عقربه بزرگه رفت روی 12، بیا با هم صحبت کنیم، من هم تا آن موقع کارهایم را تمام خواهم کرد. مهمترین نکته این است که به قول تان در همان ساعت عمل کنید. اگر هنگام صحبت با کودک شخص دیگری از اعضاء خانواده خواست با شما صحبت کند، به او بگویید اجازه دهید حرف های فرزندم تمام شود، سپس شما صحبت کنید. با این شیوه به کودک و احساساتش احترام گذاشته اید و او نیز احترام گذاشتن به دیگران را یاد خواهد گرفت.