معنی اسم هور چیست؟

  دوشنبه، 25 مهر 1401   زمان مطالعه 2 دقیقه
معنی اسم هور چیست؟
معنی اسم هور (دخترانه) : مهر، خورشید، یکی از شخصیت های شاهنامه، نام دانایی پرهیزکار در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی . در ادامه برای کسب اطلاعات بیشتر با ساعد نیوز همراه باشید . . .

معنی اسم هور در ثبت احوال

خورشيد، مهر، خور.

معنی اسم هور در فرهنگ فارسی

خورشید، آفتاب، خور، ستاره وبخت طالع هم گفته شده
( اسم ) درختی از تیر. فرفیون که خاص آمریکای مرکزی است که شیره ای بسیار سمی دارد و چنانچه ترشحات این گیاه حتی بمقدار کم در جریان آب نهرها وارد شود آب را سمی می کند و از این جهت افراد بومی جهت شکار ماهیها از آن استفاده میکنند میو. این گیاه کپسولی شکل است و پس از رسیدن در موقع شکفتن کپسول صدای شدیدی مشابه باصدای طپانچه ایجاد میکند و دانه های نبات و حتی قطعات آنرا بمسافت زیادی پرتاب میکند .
تهمت نهادن بر کسی در کاری

معنی اسم هور در فرهنگ معین

۱ - (اِ. ) آفتاب ، خورشید. ۲ - ستاره ، بخت ، طالع .

معنی اسم هور در فرهنگ عمید

۱. خورشید، آفتاب: نور گیتی فروز چشمهٴ هور / زشت باشد به چشم موشک کور (سعدی: ۱۲۸ ).
۲. ستاره.
۳. بخت، طالع: ز بیژن فزون بود هومان به زور / هنر عیب گردد چو برگشت هور به یکبارگی تیره شد هور تو / کجا شد چنان مردی و زور تو (فردوسی: ۴/۵۲ )

معنی اسم هور در بانک های دیگر

  • هور (فارسی به انگلیسی): Sun
  • هور (لغت نامه دهخدا): هور. [هََ] (ع مص) تهمت نهادن بر کسی در کاری. || گمان بردن به چیزی. || بازگردانیدن از چیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || برانگیختن کسی را برچیزی. (منتهی الارب). || کشتن قومی را و بر روی درافتادن قوم بر یکدیگر. || نصیحت کردن به غرض. || استوار کردن چیزی را. || بر زمین زدن. || شکستن بنا را. (منتهی الارب) (از اقرب ال ...ادامه مطلب...
  • هور (عربی به فارسی): نهرکوچک یا فرعی , شاخه فرعی رودخانه , مرداب , سیاه اب , لجن زار , باتلا ق
  • هور (فرهنگ عمید): خورشید، آفتاب: نور گیتی فروز چشمهٴ هور / زشت باشد به چشم موشک کور (سعدی: ۱۲۸)،
    ستاره،
    بخت، طالع: ز بیژن فزون بود هومان به زور / هنر عیب گردد چو برگشت هور ـ به یکبارگی تیره شد هور تو / کجا شد چنان مردی و زور تو (فردوسی: ۴/۵۲)،
  • هور (حل جدول): بخت و طالع
  • هور (مترادف و متضاد زبان فارسی): آفتاب، خور، خورشید، ستاره، شمس، مهر،
    (متضاد) قمر، ماه
  • هور (گویش مازندرانی): هجوم – حمله
  • هور (فرهنگ فارسی هوشیار): نامی از نامهای آفتاب، خورشید، شمس
  • هور (فرهنگ پهلوی): خورشید
  • هور (فرهنگ فارسی آزاد): هَور، (هارَ، یَهورُ) متهم ساختن، مظنون شدن (بکسی)، منصرف کردن، خراب کردن (بنائی را)، خراب شدن (بنا)،


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها