معرفی کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا اثر کیگو هیگاشینو

  دوشنبه، 11 اردیبهشت 1402   زمان مطالعه 7 دقیقه
معرفی کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا اثر کیگو هیگاشینو
کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا ماجرای فروشگاهی به همین نام را روایت می‌کند که مردم نامه‌هایشان را به داخل آن می‌اندازند و از صاحب آنجا کمک می‌خواهند، در حالی که سال‌هاست هیچکس به آن مکان عجیب پا نگذاشته است. این اثر پرفروش در سال 2012 جایزه‌ی Chūōkōron را به دست آورد. در ادامه ساعدنیوز به معرفی کتاب فوق خواهد پراخت. همراه ما باشید.

پوستر کیگو هیگاشینو

درباره کیگو هیگاشینو

کیگو هیگاشینو (Keigo Higashino) 4 فوریه‌ی 1958 در اوساکا ژاپن به دنیا آمد. دوران کودکی او با سختی‌ها و چالش‌های خاصی سپری شد، چرا که کیگو در خانواده‌ای از طبقه‌ی پایین متولد شده بود. نام خانوادگی او در ابتدا تونو بود، اما بنا بر خواست پدرش، به هیگاشینو تغییر کرد. کیگو هیگاشینو از دوران دبیرستان به نوشتن علاقه‌مند شد و نوشته‌هایش را برای دوستانش می‌خواند. او در دانشگاه اوساکا در رشته‌ی مهندسی برق تحصیل کرد و با مدرک کارشناسی فارغ‌التحصیل شد.

درباره‌ی کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا

روایتی حیر‌ت‌انگیز و جادویی از زندگی! وقایع کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا (The miracles of the Namiya General Store) از کیگو هیگاشینو در مغازه‌ای کوچک به همین اسم می‌گذرند. ابتدا با شوتا، آتسویا و کوهی ملاقات می‌کنیم، سه دزد تحت تعقیب که البته در این لحظه مشغول دزدی نیستند و به دنبال جایی برای گذراندن شب می‌گردند. دست سرنوشت مغازه‌ی نامیا را در مقابلشان می‌گذارد و آن‌ها هم از این فرصت استقبال می‌کنند، بی‌خبر از آنکه زندگی‌شان بعد از این شب کاملا دگرگون می‌شود... .

نامیا به‌نظر متروک می‌آید. مجله‌ها به چندین دهه قبل تعلق دارند و اگر شمعی برای روشن کردن نبود، سه دوست مجبور می‌شدند تمام شب را در تاریکی بگذرانند. آن‌ها بعد از بررسی شکاکانه‌ی همه‌چیز، مشغول شوخی درباره‌ی محصولات بهداشتی و نوشت‌افزاری که همه‌جا به چشم می‌خورد هستند که ناگهان پاکتی وارد مغازه می‌شود. صاحب این بسته مرموز کسی به اسم خرگوش ماه است، اما صرف‌نظر از اسم عجیب فرستنده چرا باید کسی در نیمه‌شب نامه‌ای به درون مغازه نامیا بیندازد؟

خب، مسلما پلیس هیچ‌وقت اسم مستعار خرگوش ماه را برای خود انتخاب نمی‌کند، پس آن‌ها با کنجکاوی پاکت را باز می‌کنند. نامه‌ای سرشار از احساسات درباره‌ی رابطه‌ای عاشقانه! فرستنده‌ی مرموز پس از توضیح مشکلاتش از صاحب مغازه تقاضا می‌کند راهی به او پیشنهاد دهد. اما مگر آنجا متروکه نبود؟ سه دوست ابتدا گیج می‌شوند اما وقایعی که در باقی شب اتفاق می‌افتد اسرار فروشگاه قدیمی را برای آن‌ها فاش می‌کند... .

درپایان لازم به ذکر است که کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا توسط انتشارات میلکان به چاپ رسیده و نفیسه خسروجردی و سبحان خسروجردی ترجمه‌ی آن را برعهده داشته‌اند.

اقتباس سینمایی از کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا

سینماگران چینی در سال 2017 یک اقتباس فانتزی از این داستان را روی پرده سینما بردند که با استقبال خوبی هم مواجه شد. در ژاپن نیز قصه‌ی فروشگاه نامیا الهام‌بخش اثری سینمایی بود که سال 2012 اکران شد.

نکوداشت‌های کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا

  • جذاب و مسحورکننده. (Terry Hong, Booklist)

  • کتابی که به‌سختی می‌توان آن را زمین گذاشت. (بررسی‌های کراکوس)

  • داستانی هیجان‌انگیز و کاملا رضایت‌بخش برای طرفداران هیگاشینو! (Publisher's Weekly)

  • کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا مناسب چه کسانی است؟

  • اگر از مطالعه داستان‌های فانتزی لذت می‌برید مطالعه‌ی این کتاب را به شما توصیه می‌کنیم.

جوایز و افتخارات کیگو هیگاشینو

  • برنده‌ی جایزه‌ی ناووکی

  • برنده‌ی جایزه‌ی Honkaku

  • برنده‌ی جایزه‌ی نویسندگان سبک رازآلود

  • نامزد جایزه‌ی ادگار در بخش بهترین رمان

  • نامزد جایزه‌ی Audie در بخش بهترین داستان معمایی

  • و...

بخشی از کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا

روز بعد، مراسم عزاداری بدون هیچ مشکلی برگزار شد. چهره‌ی کسانی که در مراسم حضور داشتند، با شب قبل کمی فرق کرده بود. اقوام کاتسورو زود به مراسم آمده بودند، اما همه در نزدیکی او کمی بی‌قرار رفتار می‌کردند. عمویش هم فاصله‌اش را با او حفظ کرد. در میان آن‌ها، عده‌ای از همسایه‌ها و افرادی که کسب‌وکارشان در همان خیابانی که اوماتسو بود هم ایستاده بودند؛ چهره‌هایی که از خیلی قدیم‌ می‌شناخت. یکی از هم‌کلاسی‌های قدیمی‌اش را هم دید. به‌دلیل کت‌وشلواری که برای مراسم پوشیده بود، لحظه‌ای طول کشید تا کاتسورو متوجه شود کیست، اما وقتی یادش آمد، مطمئن شد خود اوست. آن‌ها در راهنمایی هم‌کلاسی بودند. والدین او مغازه‌ای نزدیک اوماتسو داشتند که در آن مهرهای دست‌ساز می‌فروختند. کاتسورو داستان زندگی هم‌کلاسی‌اش را به یاد آورد. وقتی کوچک بود، پدرش فوت کرد و پدربزرگش به او یاد داد چطور کنده‌کاری کند. بعد از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان، بلافاصله مشغول کار در مغازه‌ شد. حالا به نمایندگی از کسب‌و‌کار خانوادگی‌شان در مراسم حضور داشت. هم‌کلاسی‌اش چوب عودی به یاد رفتگان سوزاند و بعد پیش کاتسورو و خانواده‌اش آمد. به‌نشانه‌ی احترام سرش را خم کرد. این رفتارش باعث شد سال‌ها بزرگ‌تر از کاتسورو به نظر برسد. بعد از مراسم عزاداری جنازه‌ی مادربزرگ‌ را به مرده‌سوزخانه منتقل کردند. بعد، خانواده به مرکز اجتماع برگشتند تا مراسم یادبود روز هفتم را برگزار کنند. در آخر، تاکئو سخنرانی کوتاهی برای اقوام کرد و به مراسم پایان داد. کاتسورو و خانواده‌اش دیگران را بدرقه کردند و مشغول جمع‌کردن وسایل شدند. چیزهای زیادی آن‌جا بود. آن‌ها درِ صندوق‌عقب وَن تحویل کالای مغازه را باز کردند و محراب و تمام گل‌ها را داخلش گذاشتند. صندلی عقب هم پر از وسیله بود. تاکئو روی صندلی راننده نشست.

خلاصه کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا

روایتی حیر‌ت‌ انگیز و جادویی از زندگی! وقایع کتاب معجزه های خواربارفروشی نامیا در مغازه‌ای کوچک به همین اسم می‌گذرند. ابتدا با شوتا، آتسویا و کوهی ملاقات می‌کنیم، سه دزد تحت تعقیب که البته در این لحظه مشغول دزدی نیستند و به دنبال جایی برای گذراندن شب می‌گردند. دست سرنوشت مغازه‌ی نامیا را در مقابلشان می‌گذارد و آنها هم از این فرصت استقبال می‌کنند، بی‌خبر از آنکه زندگی‌شان بعد از این شب کاملا دگرگون می‌شود… .

نامیا به‌نظر متروک می‌آید. مجله‌ها به چندین دهه قبل تعلق دارند و اگر شمعی برای روشن کردن نبود، سه دوست مجبور می‌شدند تمام شب را در تاریکی بگذرانند. آنها بعد از بررسی شکاکانه‌ی همه‌ چیز، مشغول شوخی درباره‌ی محصولات بهداشتی و نوشت‌ افزاری که همه‌جا به چشم می‌خورد هستند که ناگهان پاکتی وارد مغازه می‌شود. صاحب این بسته مرموز کسی به اسم خرگوش ماه است، اما صرف‌ نظر از اسم عجیب فرستنده چرا باید کسی در نیمه شب نامه‌ای به درون مغازه نامیا بیندازد؟

خب، مسلما پلیس هیچ‌ وقت اسم مستعار خرگوش ماه را برای خود انتخاب نمی‌کند، پس آنها با کنجکاوی پاکت را باز می‌کنند. نامه‌ای سرشار از احساسات درباره‌ی رابطه‌ای عاشقانه! فرستنده‌ی مرموز پس از توضیح مشکلاتش از صاحب مغازه تقاضا می‌کند راهی به او پیشنهاد دهد. اما مگر آنجا متروکه نبود؟ سه دوست ابتدا گیج می‌شوند اما وقایعی که در باقی شب اتفاق می‌افتد اسرار فروشگاه قدیمی را برای آن‌ها فاش می‌کند…

کتاب معجزه های خواربارفروشی نامیا در 5 فصل نوشته شده است. سینماگران چینی در سال 2017 یک اقتباس سینمایی از این رمان را روی پردهٔ سینما بردند که با استقبال خوبی روبه‌رو شد؛ در ژاپن نیز قصهٔ فروشگاه نامیا، الهام‌ بخش اثری سینمایی بود که سال 2012 اکران شد. خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ژاپن و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

نقد کتاب معجزه های خواربارفروشی نامیا

آیا تا به حال از یک فروشگاه تقاضای کمک کرده‌اید؟ کتاب معجزه های خواربارفروشی نامیا از کیگو هیگاشینو ماجرای فروشگاهی را روایت می‌کند که مردم نامه‌ هایشان را به داخل آن می‌اندازند و از صاحب آنجا کمک می‌خواهند. این اثر پرفروش در سال 2012 جایزه‌ی Chūōkōron را به دست آورد. در سال 1980 فروشگاه خوار و بار فروشی نامیا بعد از این که مالکش یوجی نامیا نامه های مردمی که در پی راهکار برای حل مشکلاتشان هستند را قبول می کند میان شهروندان به شهرت می رسد.

وقتی فروشگاه بسته می‌شود، مردم نامه‌های خود را از سوراخی در درب به صندوق پستی می‌اندازند و پاسخی دست‌نویس از نامیا در جعبه شیری که بیرون آویزان شده بود دریافت می‌کنند. در سال 2012، سه بزهکار، آتسویا، شوتا و کوهی، پس از ارتکاب برخی جنایات کوچک، در فروشگاه عمومی متروکه نامیا پناه می گیرند. با ماندن تا صبح، غارت پسران به طور مرموزی با انداختن یک توصیه نامه از دریچه قطع می شود، اگرچه هیچ کس بیرون نیست.

این نامه خطاب به فروشگاه عمومی است و در اصل توسط شخصی برای مشورت در مورد نگرانی هایش نوشته شده است. پسرها با خواندن آن متوجه می شوند که این نامه در سال 1980 نوشته شده یعنی مربوط به 32 سال پیش است. هنگامی که کوهی تصمیم می گیرد پاسخ دهد، اسرار عجیب فروشگاه قدیمی خواربار فروشی آشکار می شود، زیرا نامه های آنها از زمان و مکان فراتر می رود و شخصیت های مختلف را لمس می کند و گذشته نامیا را آشکار می کند و معجزات بسیاری را دنبال می کند که زندگی افراد به ظاهر نامرتبط را در هم می آمیزد.

کتاب معجزه های خواربارفروشی نامیا فراتر از رمانی معمایی با ژانر سفر در زمان، این داستانی تأثیرگذار درباره‌ی تصمیم‌گیری انسان‌هاست و نویسنده‌اش در برانگیختن واکنش احساسی خوانندگان متبحر است. این کتاب خلاق، با غافلگیری‌های پی‌درپی‌اش، به‌سادگی شما را مجذوب خودش می‌کند و به‌سختی می‌توانید آن را زمین بگذارید.

فهرست مطالب کتاب

  • فصل اول: جواب‌های داخل جعبه‌ی شیر

  • فصل دوم: نغمه‌های غمناک شبانگاهی

  • فصل سوم: شب‌نشینی در سیویک

  • فصل چهارم: چند لحظه سکوت به‌یاد بیتلز

  • فصل پنجم: دعاهایی از آسمان بالای سر

شناسنامه کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا

  • نویسنده: کیگو هیگاشینو

  • مترجم: نفیسه خسروجردی، سبحان خسروجردی

  • زبان: فارسی

  • ناشر چاپی: میلکان

  • تعداد صفحات: 312

  • موضوع کتاب: کتاب داستان و رمان خارجی

  • نسخه الکترونیکی: دارد

  • نسخه صوتی ندارد

سخن پایانی

بنابراین اگر از مطالعه داستان‌های فانتزی لذت می‌برید مطالعه‌ی این کتاب را به شما توصیه می‌کنیم. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب مرتبط دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (458 نظر) 10 اقدامِ منجر به گرانی در 100 روز (254 نظر) 10 ایده تبلیغات مؤثر برای کسب‌وکارهای کوچک (246 نظر) (تصاویر) سفر به عصر قاجار؛ منظره‌های «کلاردشت»، 158 سال قبل (244 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (243 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (182 نظر) آخرین جشن تولد ساده و خلوت بهاره سرگل زایی، یکی از استعدادهای برتر کشورمان/ روحت شاد بانوی کرمانی+عکس (99 نظر) مهراب قاسم خانی: معرفی میکنم عضو جدید خانواده/ چه پشمالو و گوگولی هم هست+عکس (77 نظر) شهرام قائدی: دنیا دیگه نمیزاد مادرهای مارو، مادر من هیچوقت کرم به دستش نزد، نفهمید مو رنگ کردن چیه لباس خونه با مهمونی چه فرقی داره...+ویدیو (65 نظر) بهاره رهنما: من کاهل نماز بودم که بعد از شرط گذاشتن همسر دومم درباره نماز خواندن الان نمازم را میخوانم و دیگه کاهل نماز نیستم (61 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (41 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (39 نظر) پریناز ایزدیار؛ هرچقدر هم شلوغ باشم بازم وقت دارم که به ازدواج فکر کنم، شرایط خانواده‌مون این مدلی نیست که ازدواج حتما باید سنتی باشه یا نباشه، ولی خودم دوست دارم همسرم رو انتخاب کنم (39 نظر) مهران مدیری: شایعه نیست؛ هواپیمای شخصی دارم سوئیچ رو هم دادم به بچه‌های پشت صحنه! / برشی از برنامه تلویزیونی جذاب «دورهمی» با اجرای بی‌نظیر مهران مدیری (39 نظر) بهنوش بختیاری؛ به همسرم میگم تو اصلا به من نگو دوستت دارم فقط بگو واریز کردم برات، تمااام🤣 (38 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
تب دنگی خطرناک شد؛ شیوع در جنوب شرقی ایران! سردار آزمون: وقتی دو تا گل میزنیم فکر میکنیم بازی رو بردیم و این ایراد بزرگ ماست/ناراحتی سردار آزمون بعد از بازی با قرقیزستان جزئیات پرونده آزار و اذیت دختر 16 ساله مشهدی از طرف 2 برادر ناتنی و پناه بردن او به کلانتری / از چند سال قبل که 2 برادر ناتنی ام به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کردند مدام مرا کتک می زدند... مرگ پسر جوان بعد از خوردن الکل ضدعفونی اولین تمرین تیم ملی در استادیوم شهر بیشکک/ماشالله به این انرژی گروگانگیری افغان‌ها در تهران توسط 3 پاکستانی اخاذ اندروید 15 برای شیائومی و سامسونگ کی میاد؟ /لیست کامل تبلت‌هایی که اندروید15 سامسونگ را دریافت می‌کنند سلیقه‌ی خاص همسر پوریا پورسرخ برای سوپرایز تولد شوهر خوش‌تیپش با دیزاین شیک و کیک روکش طلا/ چه تیپ خفنی زده شادوماد! تصاویری از اولین تمرین ستاره های همیشه درخشان تیم ملی ایران، از طارمی گرفته تا بیرانوند و... در بیشکک قبل از بازی با قرقیزستان/به امید پیروزی✌ قتل خانمی جوان به دست یک مرد 43 ساله در تبریز/ پول و جواهرات انگیزه متهم از قتل بود سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه: دلم می‌خواهد طارمی در پرسپولیس باشد؛ قهرمانی پرسپولیس آرزوی همیشگی من است+ویدیو ضرب و شتم کارشناس اورژانس خراسان شمالی در حال انجام ماموریت!