خلاصه داستان فیلم جشن دلتنگی
فیلم نمایش دهنده داستان زندگی آدمهایی است که زندگی هر یک از آنها به وسیله اینستاگرام تحت تاثیر قرار گرفته است:جهان، جوانی است که صاحب یک پیج چند میلیونی در ایستاگرام است و برای کسب فالوور دست به هر کاری میزند. او با صحنه سازی خودکشی خودش تعداد فالوورهای پیجش را افزایش داده است تا با فروش پیج بتواند پول لازم برای مهاجرتش را تهیه کند...رضا، مرد میانسالی است که همسر و دخترش اینفلوئنسر اینستاگرامی و دائما سرگرم اینستاگرام هستند. به همین دلیل رضا به شدت احساس تنهایی می کند. در همین حال عشق دوران کودکی رضا، پس از سالها به ایران باز می گردد...کاوه و لاله زوج جوانی هستند که در انتظار تولد فرزند خود هستند اما رابطه آن ها در حال سرد شدن است. کاوه مهندس شرکت نفت است و نیمی از ماه در عسلویه کار میکند و لاله با اینستاگرام و بچه دار شدن به دنبال پر کردن تنهایی خود است...سارا دختر جوانی است که سال گذشته در یک تصادف نامزدش را از دست داده و خودش نیز دچار آسیب نخاعی شده است اما در اینستاگرام این موضوع را از همه پنهان میکند...
نکاتی درباره فیلم جشن دلتنگی
«جشن دلتنگی» آخرین ساخته پوریا آذربایجانی است که در روز هفتم جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.فیلم، فیلم شریفی است اما به باور من اشکالات متعدد آن باعث می شوند که کار نتواند در سطح بالای کیفی قرار گیرد و در نتیجه رضایت مخاطب را فراهم نمی آورد.بارزترین اشکال «جشن دلتنگی» به باور من این است که فیلم، فاقد فراز و فرودهای دراماتیک است. اثر ویژگی های یک درام بلند سینمایی را ندارد و می توانست در قواره ی یک اثر کوتاه یا حتی مستند باقی بماند که رسالت آن پرداختن به زیان های فضای مجازی و خصوصاً اینستاگرام بر زندگی آدمهای جامعه مدرن شهری است.«جشن دلتنگی» فیلمی ست که خط داستانی مشخصی در آن وجود ندارد، شاید تعددِ بی جهت شخصیت ها و روایت های مجزای هر یک از آن ها باعث شده است که فیلم یکدستی دراماتیک خود را از دست بدهد و به لحاظ روایی دچار سردرگمی شود. درواقع آذربایجانی فیلم خود را با تعداد زیادی شخصیت و داستان های فرعی هر کدام از آن ها پر کرده است تا جایی که توجه به این داستانک ها و عدم تمرکز بر وجوه خاص شخصیتی کاراکترها منجر به این می شوند که داستانِ اصلی ای در کار به چشم نیاید و همه چیز در حد همان مسئله ی انتقال پیام و جنبه های تربیتی باقی بماند.
مضمون فیلم، تنهایی انسان های دنیای معاصر بر اثر گرایش شدید آن ها به فضای مجازی است، فیلمساز فقط می خواهد پیام خود را برساند حال آن که به باور من نیازی به این نبود که این پیام مشترک به این شکل شدیداً گسترده و در قالب چندین روایت طرح شود بلکه شاید بهتر آن بود که فیلمساز فوکوس خود را تنها بر یکی از اپیزودها می گذاشت و همان را پیش می برد زیرا در شکل فعلی همه داستان ها به نحوی ناتمام و نپرداخته باقی مانده اند و البته شروع چندان کوبنده ای هم ندارند.همچنین عنصر حل و فصل این روایت ها به شکلی دم دستی صورت می گیرد. مشکلات بسیار بزرگ و اساسی آدم های این روایت ها به ساده ترین شکل ممکن حل می شود و آن ها هر یک به نحوی از پیله تنهایی خود بیرون می آیند. فیلمساز و فیلمنامه نویس تمهیداتی دم دستی را برای این گره گشایی ها و راه حل دادن به دست کاراکترهای خود داده اند. مثلاً در رابطه با کاراکتر رضا (با بازی بهنام تشکر) و دیدار دوباره اش با رؤیا، زنی که سی سال قبل دوست داشته و زن سالها خارج از ایران زندگی کرده است (با بازی پریوش نظریه) در شرایطی که دختر و همسر مرد به او پشت کرده اند شاید به لحاظ نمایشی و ارائه ی وجوه رمانتیک خوشایند باشد اما منطقاً به دور از منطق علی است و کار را به سمت و سوی ملودرامی عاشقانه سوق می دهد بی آن که بستر کافی برای این سبک در کار مهیا شده باشد.ضمن آن که معمولآ در این دسته از فیلم ها باید روایت ها در نقطه ای مشترک به یکدیگر برسند اما این اتفاق رخ نمی دهد. داستان آدم های فیلم اصلاً شروع نمی شود و در نقطه پایانی نیز تقاطعی میان آن ها وجود ندارد جز آنکه مثلاً رضا، لاله و همسرش (مینا ساداتی و بابک حمیدیان) را در خیابان می بیند بی آن که دیالوگی میان آن ها برقرار شود!همان طور که اذعان داشتم «جشن دلتنگی» موضوع مهم و شاید یک معضل روز اجتماعی را به تصویر می کشد اما در نحوه ی دراماتیزه کردن این پیام و مضمون موفق عمل نمی کند و در حد یک طرح اولیه ی نپرداخته باقی مانده است.فهرست بازیگران فیلم، مخاطب را به تماشای آن وسوسه می کند اما باید اعتراف کنم که بازی درخشانی از هیچ کدام آنها دیده نمی شود و نقش ها آن قدر کوتاه و مقطع اند که فرصتی هم برای پرداخت به آنها در دست بازیگر قرار نمی گیرد.به لحاظ اجرایی نیز فیلم دچار آشفنگی ست. دوربین حرکات آشفته ای دارد و دلیل این آشفتگی برایم قابل درک نیست و علتی برای آن نمی یابم. ریتم کار بشدت کند است و همان طور که اذعان داشتم، بازی های قابل تحسینی از بازیگران فیلم دیده نمی شود که این مسئله خود نشئت گرفته از شخصیت پردازی ضعیف و قوام نیافته کاراکترها در فیلمنامه است. شاید تدوین مجدد کار بتواند سر و شکل بهتری به اثر ببخشد و دست کم ریتم آن را کمی مناسب تر کند و برخی زوائد را از آن حذف نماید.
کارگردان فیلم جشن دلتنگی
پوریا آذربایجانی متولد 1360 تهران، لیسانس. از جمله فعالیت وی می توان به: دوردست، آب و آینه، روایت های ناتمام، ابراهیم، عاشقانه ای برای سرباز وظیفه رحمت و مستندهایی با نام عاشقانه های تجریش، آتش و جومونگ نامه اشاره کرد. از جشنواره های شرکت کننده: فجر، تورنتو، دنور، شیکاگو، بمبئی، ورشو، رتردام، گوتنبرگ، جایزه ویژه هیأت داوران ورشو برای روایت ناتمام و دیپلم افتخار جایزه اول جشنواره بمبئی برای روایت های ناتمام، کاندید بهترین کارگردانی برای آب و آینه از جشنواره فیلم فجر، بهترین فیلم اول برای روایت های ناتمام در جشنواره فجر دوره بیست و پنجم، بهترین فیلمنامه در جشنواره 29 فجر برای فیلم عاشقانه ای برای مستند سرباز وظیفه رحمت.
بابک حمیدیان، مینا ساداتی، محسن کیایی، بهنام تشکر، پانته آ پناهی ها، ساغر قناعت، امید روحانی، عرفان ناصری، علی دهبان، ندا عقیقی، پریوش نظریه، روزبه فدوی، سینا کرمی، اشکان منصوری
ساير عوامل فیلم جشن دلتنگی
[ کارگردان: پوریا آذربایجانی، نویسنده فیلمنامه: پوریا آذربایجانی و مونا سرتوه، مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین دست، طراح چهره پردازی: مهرداد میرکیانی، صدابردار: آرش برومند، تدوینگر : خشایار موحدیان، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: حمیدرضا غفارزاده، مسئول لباس: مرضیه حبیبی، دستیار دوم کارگردان: مهیار اسلامی، مدیر صحنه: امیرعباس دهقانی، مدیر تدارکات: حسین روزبهانی، دستیار تدارکات: اسماعیل شاهیوند، منشی صحنه: آرزو نیکپور، عکاس: مونا سرتوه، مدیر روابط عمومی و تبلیغات : علی زادمهر و تهیه کننده: علی قائم مقامی.]
مشخصات فیلم جشن دلتنگی
- ژانر :اجتماعی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 4.75 از 10