معرفی کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم اثر هاینریش بل

  دوشنبه، 24 آبان 1400   زمان مطالعه 5 دقیقه
معرفی کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم اثر هاینریش بل
کتاب آبروی از دست رفته ی کاترینا بلوم، اثر هاینریش بل، یکی از پرکارترین نویسنده های آلمانی در دوران پس از جنگ است. اگرچه بل اصرار داشت که شخصیت هایش خیالی و نمادین هستند و نه موجوداتی با فکر بشرگونه، می توان واقعیت های ذهن و چگونگی سیر افکار را در آن ها مشاهده کرد.

درباره کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم

آبروی ازدست رفته ی کاترینا بلوم یا خشونت چگونه شکل می گیرد و به کجا می انجامد یکی از آثار برجسته ی هاینریش بل است که سال 1974 در آلمان منتشر شد. درون مایه ی این کتاب ریشه های خشونت است. داستان از زبان سوم شخص روایت می شود و هاینریش بل با دقت و ظرافت از تغییرات شخصیت های داستانش بر اساس حوادث زندگی شان سخن می گویدسارنگ ملکوتی که تعدادی از آثار هاینریش بل را در ایران ترجمه کرده است، درباره ی کتاب آبروی ازدست رفته ی کاترینا بلوم نوشته است: «در سال های دهه ۱۹۷۰ بعد از ماجرای فراکسیون ارتش سرخ (گروه بادرماینهوف، یکی از خشن ترین و شاخص ترین گروه های چپگرا در آلمان پس از جنگ جهانی دوم که به خاطر ترور و بمب گذاری در فروشگاهی در فرانکفورت اعضایش زندانی شدند) و جهت گیری هاینریش بل درباره آن ها، مطبوعات آلمان در برابر این نویسنده جبهه گیری کردند و هاینریش بل هم برای اعاده حیثیت و جوابیه به مطبوعاتی ها به فکر نوشتن رمان «آبروی ازدست رفته کاترینا بلوم» افتاد که عنوان فرعی اش این است: خشونت چگونه شکل می گیرد و به کجا می انجامد؟»یک سال بعد از روی آبروی ازدست رفته ی کاترینا بلوم فیلمی ساخته شد که با استقبال زیادی از سوی مخاطبان مواجه شد.

خلاصه کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم

کاترینا بلوم زنی بی گناه است که به عنوان خانه دار برای یک وکیل مشهور و همسرش کار می کند. او زندگی آرامی دارد و به گذران زندگی مادر و برادرش هم کمک می کند. زن جوان به یک مهمانی شبانه می رود و آنجا با لودویگ گوتن آشنا می شود، کاترینا به سرعت به لودویگ علاقه مند می شود. او یک شب به مرد موردعلاقه اش پناه می دهد و روز بعد پلیس ها به خانه اش می ریزند و چون نمی توانند لودویگ را پیدا کنند با خشونت با کاترینا برخورد می کنند. کاترینا متوجه می شود که لودویگ یک مجرم تحت تعقیب است.دراین بین پای روزنامه نگاری به اسم ورنر توتگس به داستان باز می شود و شروع به تجسس در زندگی کاترینا با تصور اینکه او همدست گوتن و جنایتکار است، می کند، در ادامه اتفاقاتی رخ می دهد که زندگی کاترینا را دگرگون می کند.

درباره نویسنده آبروی از دست رفته کاترینا بلوم

هاینریش بل، ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن، هم زمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهه های جنگ به سربرد. با این که خانواده اش با نازی ها و حزب ناسیونال سوسیالیسم مخالف بودند، او در ابتدا با آن ها همدلی داشت.بل در سال ۱۹۴۲ با آن ماری سش ازدواج کرد که اولین فرزند آن ها، به نام کرسیتف، در سال ۱۹۴۵ بر اثر بیماری از دنیا رفت. پس از جنگ به تحصیل در رشته ی زبان و ادبیات آلمانی پرداخت.در سال ۱۹۴۷ اولین داستان های خود را به چاپ رسانید و با چاپ داستان قطار به موقع رسید، در سال ۱۹۴۹، به شهرت رسید؛ در سال ۱۹۵۱ با برنده شدن جایزه ی ادبی گروه ۴۷ برای داستان گوسفند سیاه، موفق به دریافت اولین جایزه ی ادبی خود شد. در ۱۹۵۶ به ایرلند سفر کرد تا سال بعد، کتاب یادداشت های روزانه ی ایرلند را به چاپ برساند.در ۱۹۷۱ ریاست انجمن قلم آلمان را به عهده گرفت. او در سال ۱۹۷۲ توانست به عنوان دومین آلمانی، بعد از توماس مان، جایزه ی ادبی نوبل را از آن خود کند.هاینریش بل، خروج خود و همسرش را از کلیسای کاتولیک، در سال ۱۹۷۶، اعلام کرد. او در ۱۶ ژوئیه-ی ۱۹۸۵ از دنیا رفت و جسد او در نزدیکی زادگاهش به خاک سپرده شد.

هاینریش بل

قسمتی از کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم

همه ی کوشش خود را به کارمی بندیم که از آب برگردان ها و سدهای دیگر دوری کنیم؛ اما اين عمل کاملاً امکان پذیر نخواهد بود.

بد نیست توضیح داده شود که کاترینا بعدازظهر جمعه پس از پایان یافتن بازجویی از خانم الزه ولترزهایم و کنراد بایترز خواست تا نخست او را به منزلش برسانند و خواهش بسیار کرد تا با او به آپارتمانش بيایند. او اقرارمی کرد که می ترسد؛ زیرا در همان پنج شنبه شب پس ازآن که گفتگوی تلفنی اش با گوته تمام شد. «همه باید بی گناهی او را به خاطر توضیح ندادن این ارتباط تلفنی در بازجویی درک کنند» حادثه ی ناراحت کننده ای برایش پیش آمد. هنوز گوشی را زمین نگذاشته بود که بار دیگر تلفن به صدا درمی آمد و او به گمان این که گوتن بازهم زنگ زده است، بسیار خوشحال می شود، اما با برداشتن گوشی صدای وحشتناک مردی به گوشش می خورد که پچ پچ کنان سخنان بسیار احمقانه ای به او می گوید که در همان ساختمان زندگی می کند و اگر کاترینا در پی «احساس عاشقانه» است. چرا از او سراغ نمی گیرد؟ زیرا او آماده است هرگونه «احساس عاشقانه» را که کاترینا مایل باشد در اختیارش بگذارد. همین تلفن دلیل رفتن او به منزل الزه در آن شب بود. او می ترسید. ترس حتی از تلفن؛ ولی به خاطر این که گوتن شماره ی تلفن او را دارد و او شماره ی تلفن گوتن را ندارد. هميشه منتظر تلفن او بود. بااین وجود از تلفن هم می ترسید.

نباید مخفی کرد که برای کاترینا حوادث وحشتناک دیگری هم روی داده است. از صندوق پستی اش شروع کنیم که تا آن تاریخ نقش بسیار کوچکی در زندگی او بازی می کرد و او تنها از روی عادت همیشگی هرروز در آن را باز می کرد و چون نامه ای در آن نمی یافت درش را می بست؛ اما صبح آن روز جمعه پر از نامه بود. نامه هایی که به هیچ روی برایش خوشایند نبودند. باوجود سعی فراوان الزه و کنراد برای گرفتن نامه ها از او، به امید یافتن نامه ای از لودویک عزیزش، تمام آن ها را که حدود بیست نامه می شد. بدون کوچک ترین نشانی از او مرور کرد. همه را در کیفش جای داد. 

شناسنامه کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها