معرفی کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟ اثر آگاتا کریستی

  پنجشنبه، 29 مهر 1400   زمان مطالعه 6 دقیقه
معرفی کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟ اثر آگاتا کریستی
کشف راز یک قتل، این سوژه‌ای است که آگاتا کریستی، جنایی‌نویس مشهور انگلیسی بارها و بارها به آن چنگ انداخته و هر بار با ذهن خلاق و قلم توانمندش آن را به شکلی بسیار جذاب روی کاغذ آورده است. مرگ‌هایی که هرکدام سناریوی خودشان را دارند و رازشان خواننده را هیجان‌زده می‌کند.

درباره کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟

چرا از ایوانز نخواستند با نام اصلی «why did’t they ask evans?» اولین بار سال 1934 در انگلستان منتشر شد و یک سال بعد در ایالات متحده چاپ شد. این داستان یکی دیگر از داستان های جذابی است که ذهن توانمند آگاتا کریستی به روی کاغذ آورده است. از روی این رمان فیلمی 180 دقیقه ای نیز در سال 1980 ساخته شده است که تاکنون چند بار در شبکه ی چهار صداوسیما پخش شده است.

خلاصه کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟

داستان کتاب جایی آغاز می شود بابی جونز در نزدیکی زمین گلف خود مردی در حال مرگ را پیدا می کند. آخرین جمله ی مرد این است: «چرا از ایوانز نپرسیدند؟» و حالا راز مرگ او که به نظر می رسد از صخره پرت شده باید کشف شود. داستانی که کارآگاه پوآرو در آن نقش ندارد و کارآگاه های آن غیرحرفه ای اند اما به قدری جذاب نوشته شده است که چیزی کمتر از سایر داستان های آگاتا کریستی ندارد و مخاطبان نیز استقبال زیادی از آن کرده اند.

درباره نویسنده کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟

آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.

آگاتا کریستی

درباره مترجم کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟

مجتبی عبدالله نژاد (۱۳۴۸ کاشمر) نویسنده و مترجم ایرانی است که کتاب هایی از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه می کند و درضمن درباره ی ادبیات کلاسیک فارسی تحقیق می کند. کتاب «گفتگو با مسعود سعد سلمان» نوشته ی او، تلفیقی است از کار تخیلی با کار پژوهشی. وی در گفتگویی در روزنامه ایران می گوید: «این ژانری است که خودم ابداع کردم». از وی مقالاتی در بعضی نشریات ادبی مثل کلک، کارنامه، سمرقند، بخارا، رودکی، نافه، شوکران، و گوهران منتشر شده است.

چرا باید کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟ را خواند؟

داستان های پلیسی جذاب و خواندنی اند و ذهن انسان را به چالش می کشند، یکی از خاصیت های یک داستان پلیسی خوب این است که تا وقتی راز داستان را کشف نکنید کنار گذاشتن آن برایتان ساده نخواهد بود و ذهن را درگیر می کند. چرا از ایوانز نخواستند یکی از همین داستان هاست. سفری هیجان انگیز به دل جنایت. آگاتا کریستی با مهارت بسیار خوبش در روایتگری و کنار هم گذاشتن مسائل داستانی خواندنی نوشته است که مخاطب لذت زیادی از آن خواهد برد. این داستان نیز مانند سایر آثار کریستی برای نوجوانان مناسب است و اگر نوجوانی دارید که به معما و داستان های جنایی علاقه مند است می توانید با هدیه دادن این کتاب او را به خواند بیشتر تشویق کنید. چرا از ایوانز نخواستند داستان پلیسی نسبتاً بلندی است که می تواند فضای ذهن شما را عوض کند و به دنیای ذهن بانوی کم نظیر دنیای جنایت ببرد.

قسمتی از کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟

فرانکی که به خاطر اتفاقاتی که افتاده بود به شدت خسته بود، روز بعد تا دیروقت خوابید. ساعت ده و نیم آمد پایین قهوه بخورد که دید بابی آنجا منتظر است.

-سلام، فرانکی. بالاخره بیدار شدی؟

فرانکی توی صندلی نشست و گفت:

-چه حوصله ای داری، بابی جان.

-صبحانه چی می خوری؟ ماهی هست و تخم مرغ و کالباس و ژامبون.

فرانکی زد توی ذوقش گفت:

-من نان تست می خورم با چای کمرنگ. تو مثل اینکه حالت خوب نیست؟

بابی گفت:

-فکر کنم به خاطر این ضربه ای است که خورده ام. پیچ و مهره های مغزم شل شده. شور و انرژي زیادی پیدا کرده ام و سرم پر از فکرهای بکر است و دوست دارم بزنم بیرون و کاری بکنم.

فرانکی با بی حالی گفت:

-خب برو. چرا نمی روی؟

-رفته ام. نیم ساعت تمام پیش سروان هاموند بودم. فعلا مجبوریم لای قضیه را درز بگیرم و قبول کنیم که شوخی بوده.

- ولی بابی...

- گفتم فعلا. وگرنه باید این ماجرا تا آخرش ادامه بدهیم، فرانکی. به مرحله حساسی رسیده ایم و فقط باید محکم بچسبیم و موضوع را دنبال کنیم. هدف ما اثبات آدم ربایی راجر نیست؛ اثبات قتل هایی است که مرتکب شده.

فرانکی دوباره سرحال شد و گفت:

حتماً این کار را می کنیم.

بابی با لحن تحسین آمیزی گفت:

-حالا بهتر شد. بازهم چای بخور تا کاملاً سرحال بیایی.

-مویرا چطور است؟

-بد خیلی بد. وقتی به هوش آمده، حالش خیلی بد بوده. ظاهراً بدجوری ترسیده. رفته لندن تو آسایشگاهی در کوئینز گیت. می گوید آنجا امن تر است. از اینجا خیلی وحشت داشت.

فرانکی گفت:

-از اول همین طوری بود.

-خب. هرکس قاتل بیرحمی و سنگدلی مثل راجر دور و برش باشد، همین طوری می شود.

-راجر دنبال کشتن مویرا نیست؛ دنبال کشتن ماست.

بابی گفت:

-الان خودش گرفتار است. فکر نکنم کاری به کار ما داشته باشد. ما باید ته و توی قضیه را در بیاریم، فرانکی به نظرم اصل داستان برمی گردد به وصیت نامه جان ساویج و مرگ او. این ماجرای جان ساویچ یک جای کارش اشکال دارد. یا وصیتنامه جعلی است، یا ساویج کشته شده یا به هرحال کاسه ای زیر نیم کاسه است.

فرانکی فکورانه گفت:

-اگر باسینگتون فرنچ در این قضیه دست داشته باشد، به احتمال قوی وصیتنامه جعلی است. چون راجر متخصص جعل است.

شناسنامه کتاب چرا از ایوانز نخواستند؟


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها