به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، شب هشتم محرم منسوب به حضرت علیاکبر (ع)، فرزند ارشد سیدالشهدا است که در خلق و خو شبیه پیامبر اسلام (ص) بودند. حضرت علی اکبر (ع) در روز عاشورا نخستین فردی از بنیهاشم بود که به شهادت رسید.
ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای یل کرب و بلا
ای امید خیمه ها
ای شبیه مصطفی
ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای نفس های حسین
یار رعنای حسین
ماه زیبای حسین
ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای بدر هاشمیون
ای میر حیدریون
ای مهر فاطمیون
ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای یل کرب و بلا
ای امید خیمه ها
ای شبیه مصطفی
خورشید ارض و سما
هم خون خون خون خدا
نور ایمان وفا
ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای بنی هاشم آه و واویلا رفته از دستم لالهی لیلا
گشته پیش چشم بابا جسم اکبر «ارباً اربا»
واعلیّا واعلیّا
روی پیغمبر، لالهگون گردید صورت اکبر، غرق خون گردید
ای خدا خون بر دلم شد داغ اکبر قاتلم شد
واعلیّا واعلیّا
ای بنی هاشم از حرم آیید بهر تشییع اکبرم آیید
از دو دیده خون ببارید بر جوانم گل ببارید
واعلیّا واعلیّا
ای خدا حقم را ادا کردند فرق فرزندم را دو تا کردند
ناله سر زد از نهادم گه دویدم، گه فتادم
واعلیّا واعلیّا
میوه قلبم بر زمین افتاد یا محمّد از صدر زین افتاد
داغ اکبر شد نصیبم من غریبم، من غریبم
واعلیّا واعلیّا
ای علی برخیز، گریه کن بر من خنده بر اشکم، میزند دشمن
یا برایم دست و پا زن یا که بابا را صدا زن
واعلیّا واعلیّا
بر تو میگریند اندرین صحرا یک طرف زینب یک طرف زهرا
میزند بر سر سکینه بلبل باغ مدینه
واعلیّا واعلیّا
روح و روانم بابا علی جان
تاب و توانم بابا علی جان
گشتی از بابا جدا با کام عطشان
لالهی لیلای من مظلوم علی جان
ترسم که در پیش چشم بابا
گردد تنت از تیغ، ارباً اربا
آیهآیه میشوی مانند قرآن
لالهی لیلای من مظلوم علی جان
آهسته رو ای نور دو دیده
بنگر که جانم بر لب رسیده
تا تماشایت کنم با چشم گریان
لالهی لیلای من مظلوم علی جان
تو میروی، دنبالت سکینه
دست مصیبت کوبد به سینه
بیبرادر میشود در این بیابان
لالهی لیلای من مظلوم علی جان
تو میروی و بابا غریب است
با گریه، ذکرش امن یجیب است
عمهات زینب کند گیسو پریشان
لالهی لیلای من مظلوم علی جان
در بین دشمن گریم برایت
از سوز سینه کردم دعایت
تا که یک بار دگر آیی به میدان
لالهی لیلای من مظلوم علی جان
با گریه زخم دل چاره کردم
آهسته رو تا دورت بگردم
آتش آه مرا بنشین و بنشان
لالهی لیلای من مظلوم علی جان
یوسف خیمهها از حرم میروی
خسته و تشنه لب از برم میروی
پشت تو به چشم گریان میرود ز پیکرم جان
خیمه یک سره بخواند از حرم نرو علی جان
شبیه پیغمبر من آیینه مادر من برو علی اکبر من
بی تو از زندگی ساده دل میبرم
تو زمین میخوری من زمین میخورم
ای عزیز جان لیلا شد تن تو اربا اربا
جان نده به روی دستم جان مکن کنار بابا
فاطمه خون جگر شد
سهم فرقت تبر شد وای که شق القمر شد
آخر از نیزهها داغ تو دیدهام
در عبا پیکرت را خودم چیدهام
پاشو از زمین علی جان تا که من ندادهام جان
ابرو بخر عزیزم زینب آمده به میدان
کبوتر من پرت کو
رخ چو پیغمبرت کو
بقیه پیکرت کو
یک لحظه جدا کردم از خویش، جوانم را
گویی که فدا کردم صد مرتبه جانم را
در آتش هجرانش میسوخت وجودم را
با رفتن خود از تن میبرد روانم را
با داغ علی دشمن یک لحظه گرفت از من
هم روح و روانم را هم تاب و توانم را
هنگام وداع هم دادیم نشان هم
او حنجره خشکش را من اشک روانم را
سر تا به قدم افروخت از بس جگرش میسوخت
داغی زبان او سوزاند دهانم را
با کشتن فرزندم تسلیم خداوندم
کردم به جگر پنهان فریاد و فغانم را
گیرم که به من این داغ میبود روا یا رب
دیگر ز چه رو کشتند لبتشنه جوانم را
ای ماه فروزنده تسبیح پراکنده
برخیز و فرو بنشان این سوز نهانم را
میثم ز زبان من با خون جگر بنویس
کشتند بهارم را؛ دیدند خزانم را
عباس، قرآن بخوان، زینب دعا کن
لیلا، در خیمهگه، محشر بپا کن
شد کام عطشان اکبر به میدان
واویلا واویلا آه و واویلا
ای میوۀ دلم بابا علی جان
داغ تو قاتلم بابا علی جان
ای بود و هستم رفتی زدستم
واویلا واویلا آه و واویلا
آخر جان مرا از من گرفتند
پیش چشمم، تو را، از من گرفتند
بین سوز و آهم بنما نگاهم
واویلا واویلا آه و واویلا
تو میروی و من رنگم پریده
آهستهتر برو ای نور دیده
گریم برایت گویم دعایت
واویلا واویلا آه و واویلا
گرید، دنبال تو چشم سکینه
باید بی تو رود سوی مدینه
تو در بیابان او شام ویران
واویلا واویلا آه و واویلا
ای تشنهلب ببین اشک روانم
علی علی شده ورد زبانم
از پا فتادم آبت ندادم
واویلا واویلا آه و واویلا
بی تو بابا شود تنهای تنها
بعد از تو خاک غم بر فرق دنیا
واویلا واویلا آه و واویلا
این علیاکبر است از صدر زین افتاده است
یا رسولالله بر روی زمین افتاده است
روح و ریحانم علی نورچشمانم علی
بارالها تازه شد داغ پیمبر در دلم
داغ فرزندم شده پیش از شهادت قاتلم
روح و ریحانم علی نورچشمانم علی
ای بنیهاشم بیایید و مرا یاری کنید
بر علیاکبرم با هم عزاداری کنید
روح و ریحانم علی نورچشمانم علی
اکبرم مرهم به زخم سینه بابا بزن
تا ببینم زندهای یک لحظه دست و پا بزن
روح و ریحانم علی نورچشمانم علی
یوسف من با چه جرمی گرگها چنگت زدند
پیش چشمم دستجمعی کوفیان سنگت زدند
روح و ریحانم علی نورچشمانم علی
پیش چشمان پدر بر خاک افتادی علی
آب از من خواستی و تشنه جان دادی علی
روح و ریحانم علی نورچشمانم علی
جان بابا عمه مظلومه آمد از حرم
کاش میشد زخم فرقت را ببندم اکبرم
روح و ریحانم علی نورچشمانم علی
بسکه بودی تشنه دریا از غمت بیتاب شد
آب هم از خجلت لبهای خشکت آب شد
روح و ریحانم علی نورچشمانم علی