جوک های خنده دار
گفتن جوک های خنده دار می تواند حتی برای دقایقی موجب شادی و خنده اطرافیان و دوستان شود، در ادامه گلچینی از بهترین جوک خنده دار برای شما عزیزان گردآوری کردیم با ساعد نیوز همراه باشید.
امروز داشتم وسایلامو تمیز میکردم ، کارت کلاس زبان ۸ سال پیشم رو پیدا کردم ! بعد به بابام گفتم نگاه کن بعد هشت سال هنوز اینو نگه داشتم !
.
.
بابام یه نگا بم کرد گفت پس من چی بگم بعد ۲۲ سال هنوز تورو نگه داشتم !!!؟؟؟
هیچی دیگه خودم از کادر خارج شدم
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
روانشناسه دیشب گفت جوری زندگی کنید که انگار روز آخر عمرتونه
.
.
.
امروز به حرفش گوش کردم و
دو پرس کوبیده
وسه کیلو نون خامه ای
و سه تا چایی با یک کیلو باقلوا خوردم
الان حالم یه جوریه انگار که واقعا روز آخر عمرمه
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
شما هم هر وقت دندونتون درد میگیره شروع میکنید از فرداش مسواک زدن ..
.
.
یا فقط من اینجوری از دندون درد پیشگیری میکنم ؟؟
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
گاو دومی : ماااااااااا؟
گاو اولی : مااااا مااااا
گوسفند وارد ماجرا میشه : بــــه!
گاو اولی : مااااا
گوسفند دومی : بـــه!
گوسفند اولی : به به!
.
.
نه واقعا نشستی این گفت و گو رو تا آخر خوندی؟
الانم دنبال بقیه ماجرا هستی؟
آخه چرا؟ چه فکری کردی؟
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یه بار تو دانشگاه یه دختر بدون چادر داشت قدم میزد
حراست دانشگاه بیسیم زد واحد1
یک مورد مروارید بدون صدف رویت شد فورا پیگیری کنید
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
تحقیقات دانشمندان نشون داده که...
پشت هر«فدای سرت»
یه«خاک برسرت گوساله»
بصورت مخفی وجود داره
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
دختره پسوورد فیس بوکش شماره تلفن خونشون بوده الان هر چی میزنه باز نمیشه...
بهش میگم: چی میزنی مگه؟!
میگه : مگه 3 اضافه نشده اول شماره ها...؟؟!
.
.
خدایا اینو دیگه شفاش نده بذار بخندیم
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
تعریف از خود نباشه
.
.
.
ولی از جلوی هر مرکز خریدی که رد میشم درش برام باز میشه!!!!!
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
احتمالا توی رگهام جای خون،
دوغ جریان داره
وگرنه این حجم از خستگی غیرطبیعیه
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یه بار دوربین مخفی کار گذاشتیم کلی فیلم گرفتیم
.
.
بعد هرکاری کردیم دوربین رو پیدا نکردیم
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
كاش نوه هام یه روزى بفهمن...
پدربزرگشون از هیچكس هیچى یاد نگرفت بس كه خودش درس عبرت بود
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
گوشیم از بس زنگ نخورده قاطی کرده بدبخت !
همینجوری نشستیم یه دفعه خود به خود صفحش روشن میشه ولی هیچ اتفاقی نمیفته !
فکر کنم قولنج مولنج میشکونه واسه خودش !
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
شوهر : خانوم ! غذا آمادس ؟
همسر : هنوز نه باید یه کمی صبر کنی !
شوهر : پس من میرم بیرون یه چیزی میخورم و برمیگردم !
همسر : لطفا فقط ۵ دقیقه صبر کن !
شوهر : یعنی غذا ۵ دقیق دیگه آمادس ؟!
همسر : نه دیگه ! من ۵ دقیقه دیگه آماده میشم بریم بیرون !
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
همسایمون رو به جرم دزدیدن
کولر از مسجد بازداشت
کردن...
تو بازجویی گفته بود کولری که
به خانه رواست به مسجد حرام
است