پاریس - هیچ چیز مثل یک دوران کوچک در صبح نیست. بنابراین به نظر می رسید، به هر حال، اوایل شنبه، زمانی که اولین نمایش جونیا واتانابه در بیش از دو سال آغاز شد: یک تور یادآوری سوت از بهترین موفقیت های آقای واتانابه، که در لنز رمانتیک جدید اوایل دهه 80 گشتاور شد و به گونه های مختلف تنظیم شد. «دختران در فیلم» و «گرسنه مانند گرگ».
این یک سفر نوستالژی صرف نبود. نه تکرار گذشته، بلکه بازجویی. انفجاری از پد های شانه، کت های سنگر، چرم های موتورسیکلت، جین، تارتان و مروارید، آمیخته با موهاوک های کارتونی سیخ دار و چند ساق پولک دار. یک لباس کت اغراق آمیز بود که به نسبت قوچ کتک خورده بود، در جلو کمربند بسته بود و از پشت به بیرون پرواز می کرد. یک پیراهن ابریشمی پنکه ای که به یک پیراهن شب گوتیک کشیده شده است. نوارهای کلاسیک بانکدار که در جلو با زنجیر و مروارید در هم پیچیده و در پشت به تکه تکه می شوند. نمایش یک انرژی آنارشیک و شبیه به هم داشت که مسری بود.
اوه، بله، شما می توانید از تمام آن آرزوهای قدیمی، ناامیدی ها و حرکات رقص جذاب، چیز جدیدی بسازید.
ایسی میاکه، طراح که در ماه اوت درگذشت، در مورد خیلی چیزها درست می گفت: اهمیت فناوری، یونیفرم، لباس هایی که به افراد اجازه می دهند راحت تر در دنیا حرکت کنند. و این ایده که - همانطور که در اسلاید افتتاحیه اولین نمایش Miyake پس از مرگ او نوشته شده بود، جشنی از بافندگی و آزادی آینده نگر، مجسمه سازی - "امید در طراحی وجود دارد. طراحی شگفتی و شادی را در افراد برمی انگیزد.»
این باعث می شود روی صندلی خود بنشینید، لبخند بزنید، چشمان خود را کاملا بازتر کنید و سر خود را با خوشحالی و شاید کمی ناباوری تکان دهید. نمایش آقای واتانابه یکی از آن لحظات بود. دیگری فیلم Loewe از جاناتان اندرسون بود که یک آنتوریوم فایبرگلاس عظیم در مرکز خود داشت (شکوفه مومی شکلی که بسته به دیدگاه شما هم شبیه فالوس و هم فرج است)، تیلور راسل، ستاره فیلم «استخوان ها و همه» به عنوان افتتاحیه. مدل، و مراقبه در مورد واقعی و جعلی (به عبارت دیگر فضایی که در آن زندگی می کنیم)، در 53 نگاه.
به نظر می رسید برخی از کفش ها روی دسته های کوچک گلبرگ یا گلبرگ شناور بودند، اما معلوم شد که با بادکنک های بادشده پوشیده شده اند. ترکیدن.
لباس های چرم و داستان هرمس
شوخ طبعی یک کیفیت دست کم گرفته شده در مد در حال حاضر است. آقای اندرسون آن را دارد. همینطور دانیل روزبری از شیاپارلی، و ریک اوونز، که دوست دارد بی پایان گرایش های خود را به سمت شکوهمندی از بین ببرد.
اما اگر چه غیرممکن بود که به ایده میزبانی هرمس در بیابان نخندید، همانطور که یادداشت های برنامه می گفتند، هیچ چیز کمتر از انسان سوزان از تجملات بسیار منحصر به فرد و منحصر به فرد وجود ندارد که در درزهای چرم و ابریشم نرم بافته شده است. در این خانه - طراح Nadège Vanhee-Cybulski سعی نمی کرد بامزه باشد.
مطمئناً در طول نمایش ویکتوریا بکهام، به ویژه در بروکلین بکهام و نیکولا پلتز که در ردیف اول نشسته بودند، نگاه های پنهانی زیادی در جریان بود، بهتر است شایعات شکاف بین طراح و دختر جدیدش کاهش یابد. قانون، و تشویق برای اولین حضور خانم بکهام در پاریس پس از فصول نمایش خط همنام خود ابتدا در نیویورک و سپس لندن.
خانم بکهام قبل از نمایش در پشت صحنه گفت: «این همیشه یک رویا بوده است. او گفت: "این نهایی است." برای من، این لحظه کمی «پرچم در شن» به نظر می رسد.»
کت و شلوار در واقع بهترین قسمت بود، مخصوصا یقه های ترومپ لوئیل در کت ها، که بیشتر شبیه نقش برجسته بودند تا یقه های واقعی و ایده ای جالب. اما در حالی که هر قطعه یک تکرار قابل استفاده از نوع خود بود، کل فاقد هرگونه ذهن طراحی قابل تشخیص بود. «زنانگی» یک کد برند نیست، یک اسم است.
کاوش استادانه از رمانتیسم هزاران تکرار سیاه
این مشکلی برای یوجی یاماموتو نیست، که در این مرحله قهرمان بلامنازع «Serenity، نسخه X-Games» است و با آرامش تمام لباس های تاریخی - یقه های پرتره، کرست ها، لباس های تاکسیدو، توری - را در دیگری خرد می کرد. کاوش استادانه از رمانتیسم هزاران تکرار سیاه.
این بار هم همینطور بود، چون چک های شاهزاده ولز و کرست های چرمی ساقه های نی مانند تکان می خوردند، پیراهن های سفید و دامن های صاف حباب های اسفنج دریایی آبزی را شکوفا می کردند و مینی کریستال ها در هاله ای از چرخش های نقره ای محصور می شدند. در پایان، دو لباس با میاسمای خود از کرک قاصدک ظاهر شد: آرزو بر روی یک روسری، و ضربه.
با این حال، بیشتر دهان های توری زنجیر سیاه و سفید با فاصله وجود داشت که سرها را می بلعید و نیم تنه ها را می پیچید. یک جام عاشقانه لاکی از یک لباس که یک سر از آن بیرون زده است (البته بدون بازو). لوله ها و حباب های براده ای که به سمت بالا روی بدن می چکیدند و از حلقه هایی مانند حلقه هایی که از حلقه های دور کمر پشتیبانی می شدند و بقایای فسیل شده پیراهن ها و ژاکت های قدیمی را حمل می کردند. در دستان خانم کاواکوبو، به طرز نگران کننده ای لطیف ارائه شده است.