روایت تلخ دختر نوجوان پس از نجات از چنگ مرد شیطان‌ صفت

  دوشنبه، 28 آذر 1401 ID  کد خبر 234940
روایت تلخ دختر نوجوان پس از نجات از چنگ مرد شیطان‌ صفت
ساعدنیوز: زن جوانی که دختر نوجوانش را از چنگ مرد شیطان‌صفتی نجات داده بود، به پلیس پناه برد و ماجرای یک شب ترسناک را روایت کرد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از همشهری آنلاین، زن جوان ۳۲ ساله ای که به همراه دخترش در پناه پلیس قرار گرفته بود، درباره یک ماجرای هولناک به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: در دوران نوجوانی با «محبوبه» دوست صمیمی بودم، او هم محله ای ما بود و در یک مدرسه تحصیل می کردیم اما من در ۱۴ سالگی ازدواج کردم و به دنبال زندگی خودم رفتم. چند سال بعد محبوبه هم در حالی ازدواج کرد که من دختر خردسالی به نام «لیلا» را در آغوش می فشردم. در این سال ها چند بار به طور اتفاقی یکدیگر را در محله قدیمی دیدیم و با یادآوری خاطرات گذشته با یکدیگر همکلام شدیم.

متاسفانه سال ها بعد اختلافات شدید اخلاقی بین من و همسرم به جایی رسید که دیگر نتوانستم به زندگی مشترک با او ادامه بدهم، به همین دلیل از شوهرم طلاق گرفتم. یک روز که برای دیدن مادرم به محله قدیمی خودمان رفته بودم با «محبوبه» روبه رو شدم و تازه فهمیدم که او نیز مانند من مطلقه است و اکنون مجردی زندگی می کند. از آن روز به بعد معاشرت ها و رفت و آمد بین ما آغاز شد.

«محبوبه» دورهمی و شب نشینی های زیادی برگزار می کرد و این شیوه زندگی را دوست داشت. من هم چند بار به همراه دخترم (لیلا) در دورهمی های او شرکت کردم. در همین هنگام بود که فهمیدم او به عقد موقت جوانی به نام «مسعود» درآمده است که فردی متشخص به نظر می رسید.

«مسعود» بعد از پایان شب نشینی اصرار داشت که من و دخترم را با خودرواش به خانه برساند ولی من نپذیرفتم تا این که یک روز «محبوبه» با من تماس گرفت و ادعا کرد: «مسعود» من و شما را به صرف شام در منطقه تفریحی طرقبه دعوت کرده است. قصد داشتم دعوت او نپذیرم چرا که دخترم گفته بود چاقویی را در جیب عقب «مسعود» دیده است. ولی با اصرار و خواهش «محبوبه» در نهایت قبول کردم. هنگام صرف شام ماجرای چاقو را برای دوستم بازگو کردم اما او لبخندزنان گفت: «مسعود» دشمن زیاد دارد به این دلیل همیشه مجهز است.

خلاصه نیمه شب بود که سوار بر خودرو به مشهد بازگشتیم اما در بین راه «مسعود» آینه خودرو را روی چهره دخترم تنظیم کرده بود و مدام با «لیلا» خوش و بش می کرد. او هم که از خجالت سرش را پایین انداخته بود به زور پاسخش را می داد. من متوجه موضوع شدم و به او گفتم ما را پیاده کند تا بقیه مسیر را با تاکسی اینترنتی برویم. ولی او در حالی که مقابل منزلش توقف کرده بود با چهره ای درهم کشیده گفت: یعنی چه؟! من کار کوچکی در منزل دارم و الان برمی گردم. وقتی دوباره پشت فرمان نشست بوی مشروب فضای اتاق خودرو را پر کرد ولی من به روی خودم نیاوردم. لیلا که خسته شده بود، سرش را روی شانه من گذاشت و به خواب رفت.

مسعود وقتی از آینه به او نگاه کرد: با پررویی گفت: «عشقم خوابید.» با شنیدن این جمله، اخم هایم را درهم کشیدم و خطاب به «محبوبه» گفتم: «مثل این که حال شوهرت خوب نیست.» او هم با خنده گفت: «مسعود» لیلا را خیلی دوست دارد به همین دلیل هم امشب شما را به شام دعوت کرد.

هنوز در حیرت و شوک بودم که ناگهان «مسعود» گفت: «لیلا» امشب را باید با من سپری کند. با فریادهای من «لیلا» از خواب بیدار شد و از ترس می لرزید. در یک لحظه تصمیم گرفتم در خودرو را باز کنم ولی او چاقویش را بیرون کشید و تهدید کرد. «محبوبه» هم گفت: مدتی است که «مسعود» مرا تهدید می کند تا شبی را با «لیلا» بگذراند. حالا هم مطمئن باش طوری نمی شود.

در حالی که دخترم اشک می ریخت او خودرو را مقابل منزلی متوقف کرد، به «لیلا» گفتم وقتی من در برابر «مسعود» ایستادم تو فرار کن و با پلیس تماس بگیر. لحظاتی بعد «مسعود» با چاقو مقابل در خودرو ایستاد تا دخترم را پیاده کند. به او گفتم چاقو را کنار بکش و خودت هم در آن سو بایست تا هر دو نفر با هم پیاده شویم. در این هنگام خودم را مقابل «مسعود» قرار دادم و دخترم با استفاده از این فرصت فرار کرد.

«مسعود» هم به دنبالش دوید اما چون مشروب خورده بود، کنترلش را از دست داد و روی زمین افتاد. من هم در پی دخترم فرار کردم و خودمان را به خانه رساندیم اما چند دقیقه بیشتر طول نکشید که «مسعود» دستش را روی زنگ منزل ما گذاشته بود و پی در پی آن را می فشرد. و با سنگ به شیشه می کوبید. و نام «لیلا» را فریاد می زد.

من و دخترم از شدت ترس دست و پایمان را گم کرده بودیم که در نهایت برای لحظه ای به خود آمدم و با پلیس تماس گرفتم. طولی نکشید که نیروهای انتظامی به محل آمدند و مسعود را به همراه محبوبه به کلانتری انتقال دادند. حالا هم با آن که «محبوبه» ادعا می کند در این ماجرا بی تقصیر است ولی او را نمی بخشم چرا که از این نقشه کثیف خبر داشت.

با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ خواجه پور (رئیس کلانتری آبکوه) بررسی های پلیسی درباره این ماجرای تکان دهنده و ادعاهای زن جوان آغاز شد.


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
همسر رهبر معظم انقلاب بعد از خریدن مبل دست دوم توسط رهبری: تا الان زندگی ‌ما طلبگی بوده، الان هم مبل در خانه نیاورید! (193 نظر) تزئین میز عزای سعید راد با شمع و گل و خرما و عکس های یادگاری در خانه مجللشان/ خدا رحمتشون کنه+عکس (105 نظر) مراسم عزای جگرسوز همسر جوان فریبا نادری عروس حشمت فردوس و ضجه های خانم بازیگر/ روحش شاد+ عکس (63 نظر) تصویری از خانه ابدی سعید راد، میرزا رضا سریال گیلدخت /روحش شاد و یادش گرامی (60 نظر) رهبر معظم انقلاب: ما درخانه تنها یک فرش دستباف داریم که جهیزیه همسرم بوده بقیه خانه موکت است/ ساده زیستی ایشان مثال زدنی است (35 نظر) خلاقیت خنده دار هندوانه فروش سمنانی برای جذب مشتری حماسه آفرید/ مغز نیست که معدن طلای خالصه😂+عکس (27 نظر) مهران مدیری: 11 سال است که از یک مار نگهداری می کنم؛ الان 2 متر و 20 سانتی‌متر هست+عکس (24 نظر) تصویری از خانه ابدی برادر زاده نرگس محمدی / روحش شاد و یادش گرامی (22 نظر) مراسم تشییع مادر پژمان جمشیدی، با حضور چهره های سرشناس و بازیگران +عکس/ روحش شاد و یادش گرامی (11 نظر) مادر رهبر معظم انقلاب خطاب به همسر رهبری: تو چرا ساکتی، آه و ناله کن، چون تو همه ‌اش احساس راحتی می‌ کنی سیدعلی هم دلگرم می‌ شود و به دنبال این کارها می‌رود (10 نظر) نگاهی به بازیگران و سلبریتی‌هایی که حیوان خانگی دارند+عکس/ از گربه محمدرضا گلزار و نفیسه روشن تا سگ پاکوتاه بهرام رادان و بهاره افشاری (8 نظر) مراسم تشییع پدر سحر ولدبیگی، بازیگر فوت شده سریال مختارنامه با حضور بازیگران و چهره های سرشناس/ روحش شاد و مسیرش پرنور+عکس (8 نظر) جشن تولد ساده و خلوت فرزاد فرزین، آرشام سریال قطب شمال با دو کیک زیبا/ مبارکا باشه+عکس (8 نظر) نگاهی به گالری طلا و جواهرات علی دایی و همسرش مونا خانوم/ چه گالری اعیان و لوکسی+ عکس (8 نظر) 24 عکس از برادرزاده محمدرضا گلزار که سوپراستار سینما در یک استوری منتشر کرد/ علاقه شدید آقای بازیگر به آپامه خانوم (7 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
اعدام برای متجاوز هزار چهره / متهم نقش تاجر ،‌پرستار و ... را بازی می کرد
فال روزانه امروز دوشنبه 8 مرداد ماه 1403
فال شمع روزانه امروز دوشنبه 8 مرداد 1403
فال ابجد روزانه دوشنبه 8 مرداد 1403
فال قهوه با نشان روز دوشنبه 8 مرداد ماه 1403
فال حافظ با تفسیر روز دوشنبه 8 مرداد 1403 + فیلم
ماجرای جالب دعوت مقام‌معظم رهبری به یک عروسی و واکنش ایشان به این درخواست+ عکس
فال انبیاء روزانه دوشنبه 8 مرداد 1403
پای رمال ها به باشگاه پرسپولیس باز شد/ متلک سنگین ناصر محمدخانی به رضا درویش! +عکس
فرار دختر ساده‌لوح با مرد غریبه / تتو آرتیست رویایی سابقه‌دار بود!
روایتی جالب از خرید رفتن ساده همسر رهبر معظم انقلاب با ماشین پیکان تا منع پسر از غذای دولتی
نقش شرم و حیا و وجدان در اکوسیستم جهانی توسعه
رهبر معظم انقلاب به پسرانشان:من راضی نیستم داخل اقتصاد شوید، در غیر اینصورت قسمت نام فامیلی در شناسنامه‌تان را عوض و لقب خامنه‌ای را بردارید!
آلبالوپلو قالبی، خوشمزه‌ترین آلبالوپلویی که تابه‌حال خورده‌اید!
مردی که بعد از 19 سال پی به مَرد بودن زنش برد
منتخب روز   
حضور مصطفی زمانی در مراسم تشییع پدر شهاب حسینی +ویدئو/روحش شاد و یادش گرامی سکانس عاشقانه امیر و ارغوان سریال دلدادگان/ تا به تو فکر می کنم خودت زنگ میزنی+ویدئو نگاهی به آشپزخانه دلباز و زیبای مسعود پزشکیان با رونمایی از عکس جوانی همسرش بالای کمد/باورتون میشه این خونه ساده مال رئیس جمهور مملکته+عکس طرز تهیه غذای محبوب ناصرالدین شاه قاجار! /فسنجان ناصری با مواد اعلا ابتکار جالب یک مرد خلاق در دادن انواع لقب به مسعود پزشکیان حماسه آفرید+ویدئو/ هنر نزد ایرانیان است و بس... (فیلم) سکانس فوق عاشقانه شهاب حسینی و لیلا حاتمی در فیلم "پرسه در ماه" / ما کاملا شبیه همیم طرز نگاهامون دو دو زدن چشامون ...😍 استارت تمرینات سخت علیرضا بیرانوند در تراکتور +فیلم/ آقای دروازه بان آمادگی بدن بالایی دارد! سکانس عاشقانه دل باختن قباد به شهرزاد/ نشود فاش کسی آنچه میان من و توست (فیلم) سکانس فوق العاده احساسی و عاشقانه از شهاب حسینی و معشوقه‌اش در سریال "شهرزاد" / با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس به تو مانند نشد😍 (فیلم) خرید دکتر مسعود پزشکیان از یک سوپرمارکت در تهران به همراه نوه‌ها و عروسش با کارت بانکی شخصی / نوه‌ها پدربزرگ را به خرج انداخته‌اند اقدام منحصربفرد و زیبای طلافروش یزدی به احترام دختر سه ساله امام حسین(ع)+عکس/ این جور تصاویر مخصوص ایران ماست والسلام👌