به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، زبان بدن یا Body Language یکی از اجزای ارتباطات غیر کلامی است که در برقراری ارتباطات روزمره ما جایگاه بسیار پررنگی دارد.
زبان بدن در متن زندگی ما قرار دارد، از ارتباطلات روزانه ی ساده تا مذاکرات پیشرفته زبان بدن نتایجی که ما به دست می آوریم را تحت تاثیر قرار می دهد.
ما می توانیم با یادگیری زبان پیام های بهتری را در روابط کاری و اجتماعی خود ارسال و دریافت کنیم، به بیان بهتر وقتی زبان بدن را یاد می گیریم می توانیم کنترل بیشتری روی پیامی که می خواهیم ارسال کنیم داشته باشیم و پیام ها و رفتارهای دیگران را بهتر شناسایی کنیم.
برای مثال می توانیم با یادگیری این اصول و قواعد در هنگام صحبت با تکنیک های زبان بدن کلام خود را تایید کنیم که این کار در اثر بخشی کلام ما تاثیرگذار است.
در هر دیدار شما قبل از اینکه سخنی بگویید یا حرفی بشنوید رفتار و حالات طرف مقابل رو می بینید. هنگامی که در یک جمع برای اولین بار فردی را ملاقات می کنیم درباره دوستی یا دشمنی آنها یا احتمال صمیمی شدن با آنها را از روی آنچه می بینیم قضاوت می کنیم. امروزه بیشتر محققان این حوزه بر این امر توافق نظر دارند که واژه ها و کلمات عمدتا برای انتقال اطلاعات هستند در حالیکه زبان بدن برای ارائه نگرش های شخصی است که در برخی موارد نیز از آن به عنوان جانشین پیام های شفاهی استفاده می شود. به عنوان مثال یک زن می تواند با نفوذ نگاهش نگاهی به مرد بیاندازد که او را قبض روح کند؟
انسان ها تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند. مشابه همین رفتارها را به سادگی در زندگی واقعی نیز می توانیم ببینیم؛ حتی در جلسات اول آشنایی که دو طرف در پی تلاش برای شناخت یکدیگرند، با توجه به زبان بدن طرف مقابل می توانید سریع تر او را بشناسید و به لحاظ شخصیتی میزان مشابهت هایتان را دریابید.
اگر شخصیت شما مغلوب یا مطیع باشد، بعد از مدتی برقراری ارتباط با فردی که شخصیت غالب یا مسلط دارد، برایتان دشوار و غیرقابل تحمل خواهد شد. به سادگی می توان دریافت که فرد مورد نظر ما شخصیت غالب دارد یا مغلوب. فردی که مدام می گوید: «ببخشید، معذرت می خواهم، اگر ممکن است می خواستم ...»، به سادگی نشان می دهد که شخصیتی مغلوب دارد و در مقابل، فردی که اغلب در کلامش جملات امری و دستوری استفاده می کند، شخصیتش از نوع غالب است.
البته تنها با توجه به جملات و نوع گفتار افراد نمی توان به شخصیت واقعی آنها پی برد. بسیاری از اوقات راه های ارتباطی غیرکلامی بهتر می توانند شخصیت افراد را آشکار کنند. آیا می توانید تنها با نگاه کدرن به ارتباط دو نفر بفهمید که کدام یک شخصیت مسلط و کدام شخصیت مطیع دارند؟
در این آزمون چند نمونه از حرکات زبان بدن که نشان دهنده شخصیت غالب و مغلوب است، جمع آوری شده است. هر حرکت را در ذهنتان به تصویر بکشید و بگویید نشان دهنده کدام شخصیت است:
تمام شماره های زوج از ویژگی های شخصیت مسلط هستند و شماره های فرد شخصیت مطیع. برای هر پاسخ صحیح یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید.
امتیاز 4 و کمتر: شما با علائم زبان بدن چندان آشنا نیستید. کمی بیشتر به این علائم دقت کنید تا بهتر بتوانیدویژگی های اطرافیانتان را بشناسید.
امتیاز 5 تا 8: اطلاعات شما در موردزبان بدن در حد میانه است.
امتیاز 7 به بالا: اطلاعات شما در مورد علائم زبان بدن در حد قابل قبولی است.
افرادی که شخصیت مطیع دارند، دوست دارند به سمت دیگران حرکت کنند. آنها همواره در تلاشند تایید و محبت دیگران را کسب کنند. بیشتر اوقات این افراد به حضور شخصیتی سلطه گر نیاز دارند تا او زندگی آنها را سرپرستی، راهنمایی و مدیریت کند. این افراد معمولا برای رسیدن به اهدافشان باید به فرد دیگری تکیه کنند. افراد مطیع در نظر دیگران معمولا افرادی باملاحظه، دلنشین، حساس، همدرد، پذیرا و سپاسگزارند. این افراد معمولا مطابق میل و خواست دیگران رفتار کرده و برای کسب رضایت اطرافیان همواره فداکاری می کنند. این افراد آشتی طلبند، به سادگی تقصیرات را به گردن می گیرند و تسلیم می شوند. داشتن جسارت و انتقاد کردن در وجود این افراد جایی ندارد و تا حد ممکن از دیگران توقع و انتظاری ندارند. امنیت این افراد به رفتارها و واکنش دیگران بستگی دارد و به همین دلیل دائما در تلاشند که تایید و اطمینان دیگران را به دست آورند؛ حتی تصور شکنندگی برای این افراد وحشتناک است.
در مقابل، افراد مسلط با افراد پایین تر از خود به شیوه پرخاشگرانه و زورگویانه برخورد می کنند و در عین حال از افراد قوی تر از خود به خوبی پیروی می کنند. این افراد به شدت تمایل به مدیریت دیگران دارند و زمانی که ناچار باشند از دیگری پیروی کنند، بسیار ناراحت می شوند. این افراد باید به هر قیمتی که شده، به اهدافشان برسند. معمولا مردان بیشتر از زنان در این گروه شخصیتی جای می گیرند که البته این موضوع باوری پذیرفته شده در اجتماع است و مردان می توانند شخصیت مسلط داشته باشند و در مقابل زنان بهتر است که شخصیت مطیع داشته باشند؛ به همین دلیل است که زنانی با شخصیت غالب، در اجتماع بسیار جلب توجه می کنند و رفتارهای آنان برای دیگران بسیار عجیب به نظر می رسد.
شخصیت های غالب در قسمت های مدیریتی موفق تر از دیگران هستند و معمولا بسیار سریع تصمیم گیری می کنند.این افراد به دنبال کسب نتیجه هستند و کمتر دیده می شود شخصیت غالب، صبور و بردبار باشد. اگرچه شخصیت غالب قاطعانه کار می کند و سعی دارد بهترین باشد اما بسیاری اوقات این ویژگی در محیط کار و زندگی موجب بروز اختلافات متعددی می شود. واکنش اجتماع در برابر افرادی که شخصیت غالب افراطی دارند، فرار است؛ زیرا کنار آمدن با چنین افرادی، دشوار و مقابله با آنها غیرممکن است. شخصیت های غالب ظاهرا بی احساس هستند و اینطور که به نظر می رسد آنان توجهی به احساسات دیگران ندارند.