به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز، مهراوه شریفی نیا با انتشار این پست نوشت:
تاریخ: سهشنبه. بهار چند سال قبل _________________________
نامهی یازدهم
دکتر جان چقدر غر میزنید! زیره دوست ندارم که ندارم! بالاخره ذائقهی آدمها با هم فرق دارد. بله، معلوم است که دلم میخواهد سریع لاغر بشوم ولی نباید مرا شکنجه بدهید که! همینکه این همه روز سمت فستفود نرفتم باید خدا را شکر کنید. شما اصلا حال مرا درک نمیکنید. خوردن اندکی زولبیا و بامیه که ترس ندارد! اصلا به آن مضری که شما فکر میکنید نیست. همهاش یک شب است دکتر! من احتیاج دارم یک روز روزه بگیرم، برای افطار بروم منزل عمهام تا برایم کتلت بپزد و چایم را با زولبیا و بامیه بخورم. همین. قول میدهم هیچ خللی در رژیمم ایجاد نشود چون آنقدر آنها را با عشق خواهم خورد که همهاش تبدیل به انرژی مثبت در وجودم میشود و حتی یک گرمش هم چربی نخواهد شد. دکتر جان اصلا نباید از شما اجازه میگرفتم. باید میرفتم، میخوردم، میآمدم و میگفتم که بله بنده یک شب رژیمم را شکستم؛ آنوقت شما مجبور بودید با من سازش کنید و مثل الان نمیتوانستید به من زور بگویید. دکتر جان فیلم «انجمن شاعران مرده» را باید ببینید. اگر ببینید دیگر اینقدر سختگیری نمیکنید. دم را غنیمت میشمارید و به من میگویید برو یک شب حالش را ببر ولی دوباره از فردا با انرژی کامل به تعهدت وفا کن. اصلا آدم را از صداقتداشتن پشیمان میکنید. من تمامِ افطارهای همهی ماهرمضانهای عمرم چه روزه بودم چه روزه نبودم تا آنجا که در توان داشتم زولبیا و بامیه خوردم. نخیر دکتر جان این اضافه وزن مربوط به فستفود است، ربطی به ماه رمضان سالهای قبل ندارد.