متن آهنگ شب که نسیم می وزد از محمد معتمدی
شب که نسیم می وزد موی تو تاب میخورد دست ردم دوباره بر سینه خواب میخورد پیش دو چشم روشنت ماه به سجده میرود آب سیاه می شود آینه تاب میخورد داشتنت نه آنچنان ساده که فکر میکنم روی شناسنامه ام مهر عذاب میخورد پرسه و اشک و آه و غم طعنه و زخم دم به دم دیدن تو برای من این همه آب میخورد در عجبم از اینکه تو تیر به هرکه میزنی بر دل زخمی من خانه خراب میخورد موی تو تاب میخورد باز نسیم میوزد موی تو تاب میخورد دستم ردم دوباره بر سینه خواب میخورد داشتنت نه آنچنان ساده که فکر میکنم روی شناسنامه ام مهر عذاب میخورد شب که نسیم می وزد موی تو تاب میخورد دست ردم دوباره بر سینه خواب میخورد