متن ریمیکس دشت بلا از مسعود مالمیر
من مانده ام در بی کسی پس کی به دادم می رسی ای راهی دشت بلا آقا حسین سالار ما ما را رها کن از قفس جان بر لبم، با یک نفس بغضی که مانده در گلو صحن و سرایت آرزو آتش زدی بر جان من ای آشنای درد من وعده وفا ،بین الحرم آقا ببین چشم ترم در کلبه تنهاییم غم خانه کرد وجان گرفت سوزم ز درد این عطش باران بزن، خونابه رَش عباس جان ،میر سپاه روشن ز تو چشمان ماه دانی غمم بی گفت و گو از ما بخر تو آبرو ماه بنی هاشم ،نظر ما را سوی منزل ببر ای با وفا ، میر علم رفته ز دل هر کین و غم ظلمی نمی ماند به پا ای منجی عالم بیا شهد شهادت آرزوست تا جان دهم در راه دوست