The Eyes of Ara
نکات مثبت
- طراحی زیبا مکان های مختلف درون قلعه
- آهنگ پیش زمینه متناسب با مکان های بازی
- پازل هایی عمدتا جذاب با طراحی خلاقانه
- گرافیک مناسب با توجه به کم حجم بودن بازی
نکات منفی
- عدم وجود خط داستانی مناسب
- عدم وجود نقشه
- عدم وجود تعادل لازم از لحاظ میزان چالش و طاقت فرسا بودن در برخی پازل ها
- تکراری شدن برخی از پازل های بازی به خاطر شباهت هایی که میان مکانیزم هایشان دارند
مکانیزمی پازل مانند
با گفتن کلمه "پازل" چه چیز هایی به ذهنتان می رسد؟ عکسی که به هزاران تکه تقسیم شده و شما باید آن را دوباره سرهم کنید، سوالات پیچیده که ذهن شمارا تا ساعت ها مشغول خواهد کرد، مکانیزم های عجیبی که در ظاهر به شدت سخت می باشند اما در باطن تنها با کمی دقت بیشتر به کار می افتند ... و مواردی مشابه؛ درست است! تمامی این موارد معرف نوعی معما می باشند. هرچقدر یک پازل سخت تر باشد ، لذتی که در حل شدن آن نهفته است بیشتر می باشد اما با این حال سختی یک پازل می تواند طاقت فرسا نیز باشد، به گونه ای که شما از تامل و تفکر دست برداشته و آن پازل را در گوشه ای رها می کنید. در صعنت گیم هم این مسئله نیز صادق است . اگر شما مدت ها روی یک چالش فکرکنید و آن را غیر قابل حل بیابید، آن را رها کرده و سراغ بازی دیگری می روید. حال امروز می خواهیم به بررسی عنوان "The Eyes of Ara" بپردازیم و ببینیم که آیا این بازی از آن دسته پازل های لذت بخش است یا کور کننده.
داستان بازی
داستان بازی از این قرار است که شما به جزیره ای دورافتاده و مرموز سفر می کنید. در این جزیره خالی از سکنه، قلعه ای تاریخی بنا شده است. شایعاتی عجیب در مورد این قلعه مرموز وجود دارد و کسی شجاعت این را ندارد که به این مکان اسرارآمیز قدم بگذارد. وظیفه شما این است که به این قلعه بروید و در طول پیشروی مراحل بازی، اسرار آن را کشف کنید. در قسمت مقدماتی خود را در یک قایق می بینید که پس از گذشت از رودخانه ای، به جزیره اصلی می رسید. وظیفه شما این است که به قلعه مرموز بازی بروید و با پیشروی در مراحل، اسرار آن را کشف کنید.
پس از رسیدن به جزیره باید از جعبه ای که به همراه دارید وسایل مورد نیاز خود را بردارید. درواقع سیستم بازی سعی دارد با این کار، برداشتن وسایل و نحوه استفاده از آن ها را به شما آموزش دهد. همچنین در این قسمت با حرکت کردن کاراکتر اصلی و تنظیمات دوربین آشنا می شوید. بعد از اینکه مقدمه را پشت سر گذاشتید، باید از قایق پیاده شده و به سمت قلعه ی ترسناک بازی حرکت کنید. محیط اطراف قلعه از همان ابتدا توجه را به خود جلب می کند؛ به طوری که اشتیاق و هیجان گیمرها را برای بررسی راز های درون آن بیشتر می شود.
شرح بازی
این بازی عنوانی اول شخص ماجرایی-معمایی می باشد که در یک قلعه متروکه به همراه صدها راز اتفاق می افتد. قلعه ای که سال ها رها شده و اهالی ساکن آن منطقه تنها از افسانه های عجیب و روح های آبی رنگی که در هوا پرسه می زنند سخن می گویند. حال پس از سال ها امواج رادیویی عجیبی از پشت دیوار های این مکان عجیب ارسال شده است. انگار که چیزی در قلعه از خواب عمیق خود بیدار شده و حال یک نفر باید آن را کشف کند. با شروع بازی شما در نقش همان ماجراجویی هستید که به جست و جوی قلعه می پردازد. ابتدا با قایق خود به مکان مورد نظر رسیده و پیاده می شوید. با دیدن اولین منظره شما سریعا به زیبایی قلعه و منطقه اطراف پی خواهید برد البته، جدا از زیبایی و عظمت قلعه، به همان اندازه که بزرگ می باشد معما های نهفته نیز دارد . پس با این حساب می توانید همین جا نفسی بیرون دهید و با خود به این فکر کنید که ساعت ها درگیر بازی خواهید شد.
در ابتده شما در جلوی در ورودی این قلعه عظیم هستید. خب در همان ابتدا بازی با یک پازل ساده از شما استقبال می کند. باید بگویم در مواردی خیلی ها همین پازل ابتدایی را نتوانسته اند حل کنند! متاسفانه یا خوشبختانه، یکی از مهمترین نکاتی که در حین تجربه The Eyes of Ara باید به آن دقت کرد، قدرت مشاهده و تحلیل است ( که خب بنظر من متاسفانه! قلعه واقعا بزرگ می باشد و تنها مشاهده کردن کلیه اشیا و مکان ها ساعت ها وقت میگیرد! ) همچنین همانند هر بازی معمایی دیگر، خواندن نوشته های کوچک، پوستر های بی ارزش، کتاب ها و مواردی از این دسته الزامیست (جالبه که بدانید رمز یکی از صندوق های مهم بازی بر روی پوستر آزمایشات فیزیک در رابطه با ذرات زیراتمی بود و خود من دقایق زیادی در پی پیدا کردن رمز بودم! ) و بصورت کلی در این بازی هیچ پازلی نیست که بدون مشاهده موارد فرعی حل نشود مگر پازل هایی بسیار ساده و ابتدایی !
با ورود به اولین تالار قلعه و البته به کمک موسیقی خوبی که برای پیش زمینه آن انتخاب شده، شما فضای مرموزی را حس خواهید کرد که البته از زیبایی معماری آن نیز نمی توان گذشت، مخصوصا کسانی که چنین فضا هایی را دوست دارند عاشق آن می شوند اگرچه این "قلعه ای" که از آن سخن می گوییم تماما قدیمی و تاریخی نیست. با پیشروی در بازی متوجه خواهید شد که تکنولوژی فرا انسانی ای در این مکان به کار گرفته شده که فضاهایی را با تلفیق تم های علمی-تخیلی و تاریخی پدید آورده است.
گیم پلی
مکانیزم گیم پلی بازی بسیار ساده است. درواقع اگر سری معروف The Room یا بازی های دیگر در این سبک را را تجربه کرده باشید، کنترل کاراکتر اصلی برای شما آشنا خواهد بود و به راحتی به محیط عادت می کنید. برای حرکت کردن باید نقطه ای که قصد پیشروی به سمت آن را دارید لمس کنید. همچنین می توانید با لمس وسایل در محیط، آن ها را بررسی کنید یا با خود حمل کنید. سیستم بازی چند قسمت خالی در نظر گرفته تا بتوانید وسایلی را که نیاز دارید با خود همراه و برای حل معماهای پیش رو از آن ها استفاده کنید.
آیا قادر به حل معما ها هستید؟
همانطور که گفته شد بازی دارای پازل های بسیاری است. حال سوالی که شاید برای شما پیش بیاید این است که : "درجه سختی این پازل ها در چه حدی می باشد ؟ آیا کسانی که برای اولین بار با چنین عنوانی روبه رو می شوند اصلا قادر به حل کردن آن هستند ؟" درجواب این سوال باید گفت که متاسفانه از نقاط ضعف این عنوان، پازل های ناعادلانه و فوق سختش می باشد. درجه سختی و هوش بازی همانند یک ترازو عمل می کند. ثانیه ای شما با معمایی روبه رو خواهید شد که حتی فردی 12 ساله نیز قادر به حل کردن آن می باشد اما لحظه ای دیگر پازلی رو خواهید دید که نه تنها کمکی یا به اصطلاح Hint خاصی برای آن وجود نداشته بلکه پی بردن به معنای درون و مکانیزم واقعی آن شاید 2 الی 3 ساعت وقت شما را بگیرد. The Eyes of Ara با بازیکنان خود بصورت غیر عادلانه برخورد می کند، بنابراین اگر بعد 3 الی 4 ساعت بازی سریعا بیرون آمده و آنرا به کل حذف نمودید، فکر نکنید که تنها شما در حل کردن اینگونه معماها ناتوان بودید. در واقع اگر نظرات دیگران را نیز بررسی کنید متوجه خواهید شد که پازل های بکار گرفته شده از نوع "طاقت فرسا" بوده و حل کردن آنها نیازمند زمان و حوصله می باشند. پازل ها و اشیایی که معماهای داخل بازی رو تشکیل می دهند اکثرا دارای تم های "اختر مانند" بوده، بهتر بگم در واقع از صور فلکی ستارگان، اشکال مرتبط به آنها و مسائلی از قبیل جغرافیا، هندسه و ستاره شناسی کمک گرفته است.
همه چیز هدفی دارند
تمام اشیا درون محیط کاربرد خود را دارند و سازندگان بازی همه آن ها را با هدفی خاص در محیط برای گیمرها تعبیه کرده اند. مثلا با کلیدی که در قسمت اول به دست می آورید می توانید در ورودی قلعه را باز کنید. به همین ترتیب باید در محیط جست و جو کنید و وسایل مورد نیاز خود را برای پیشروی پیدا کنید. تمام این وسیله ها خواص خود را دارند و هرکدام برای حل کردن معمای قسمتی از مراحل استفاده می شوند. تنوع پازل ها زیاد است؛ به طوری که برای حل کردن هر کدام باید از روش جدیدی استفاده کنید. ترکیب معماها هم با محیط های بازی به خوبی صورت گرفته است.
بعضی از وسایل قفل معمایی دارند
برخی از وسایل درون محیط را نمی توانید به طور مستقیم مورد استفاده قرار دهید و باید آن ها را با وسایلی دیگر ترکیب کنید. معماهای بازی بسیار هوشمندانه طراحی شده اند و سعی دارند شما را با چالش های فراوان رو به رو کنند. هر قطعه ای که پیدا می کنید به کار شما می آید و باید بواسطه آن ها در های مختلف را باز کنید تا با چالش های جدید رو به رو شوید. هرچه قدر که در خط داستانی پیشروی می کنید، فضای بازی مرموز تر می شود و حس ترس را به خوبی منتقل می کند. نامه هایی در محیط بازی وجود دارند که ظاهرا کسی که پیش از شما به جزیره رسیده آن ها را نوشته است. در این نامه ها می توانید نکاتی کلیدی را مشاهده کنید و از آن ها برای حل معماهای بازی کمک بگیرید و باید بفهمید که چه کسی با نامه های مرموز، سعی در کمک کردن به شما را دارد!
یک ضعف بزرگ
اشاره کردم که قلعه ای که جریانات بازی در آن رخ می دهد گسترده است، حال با یک ضعف بزرگ دیگر روبه رو هستیم : نبود نقشه! گشت و گذار در مناطق بازی بدون گم شدن یا ورود به مناطق تکراری غیرممکن است، بازیکن حتما با یکی از این 2 مورد برخورد خواهد کرد همچنین در صورتی که نیاز به بازگشت به مکان های اولیه برای حل کردن پازل ها باشید ممکن است برخی از در هارا فراموش کرده و اینجاست که بعد از حل کردن یک پازل دشوار، بازیکن معذب شده و اینگونه ارزش و لذت بازی برایش کاهش میابد . چه بسا بازیکن از آن دسته افرادی باشد که به نوشته ها یا نقش ها چندان دقت نکرده و حال برای بدست آوردن آن نکته ها مجبور است کلی مسیر را بازگردد، مجازاتی برای بازیکنان بی دقت.
گرافیک بازی
گرافیک بازی با توجه به حجم آن تقریبا مناسب است اما نمی توان گفت کاملا قابل تحمل است. برای چنین محیط زیبایی گرافیک بصری بالاتری می توانست به کار گرفته شود هرچند حجیم تر می شد اما زیبایی آن دو چندان می شد. گرافیک هنری بازی به خوبی کار شده و شاهد محیط های چشم نواز و نورپردازی خوبی هستیم. همچنین موسیقی هم به لذت بخش تر شدن تجربه کمک زیادی می کند و ترکیب جذابی با محیط های مرموز مراحل از آب در آمده است.
سخن آخر
اگر شما از طرفداران بازی های معمایی هستید از این بازی لذت کافی را خواهید برد مخصوصا در حین حل کردن پازل های سخت و چالش برانگیز آن، اما اگر برای اولین بار است که سراغ چنین سبکی می آیید، آماده هرگونه چالشی باشید زیرا بازی سختی خود را در همان ابتدا به شما نشان خواهد داد و اگر حوصله و زمان کافی را برای تامل و اندیشه در معما های گسترده ندارید، نظر من این است که جای عنوان The Eyes of Arad به تجربه عناوین دیگری در این سبک بپردازید.