افراط و تفریط یعنی چه؟
افراط به معنی تندروی و تفریط به معنی کندروی می باشد. «فرط» به معنی خارج شدن از حد معین است. وقتی که این خارج شدن پیشی گرفتن باشد آن را افراط و وقتی در مسیر کوتاهی باشد تفریط خوانده می شود.
آسیب مدیریت افراط و تفریط بر ورزش
موفقیت در ورزش راحت به دست نمی آید و مدیریت صحیح و برنامه ریزی فاکتور های لازم در این مسیر هستند. نداشتن مدیریت کارآمد، اصولی و حرفه ای، نه تنها عایدی برایمان ندارد، بلکه تیشه به ریشه ورزش می زند و استعداد های ناب را می سوزاند. بازی های المپیک فرصت خوبی است برای اینکه عملکرد ورزشکاران و تیم ها مورد بررسی قرار گیرند و برای آینده برنامه ریزی شود، اما با توجه به نوع مدیریت حاکم بر وررزش کشور نمی توان انتظار داشت آقایان این فرصت را غنیمت بشمارند و به فکر آینده باشند. اوج هنرنمایی آن ها افراط و تفریط در مواجهه با مدال آورانی است که نیاز به حمایت صحیح و منطقی دارند، نه اینکه اسیر تفکرات غلط و مخرب رؤسا شوند. کشورمان پر از قهرمانانی است که همه سختی ها را به جان می خرند و به رغم همه کمبود ها تا رسیدن به قله افتخار کوتاه نمی آیند. حفظ نخبه ها باید یکی از اولویت ها باشد و اجازه نداد تفکرات و تصمیمات سلیقه ای و هدف دار همه چیز را نابود کند. متأسفانه چهره های شناخته شده ای در ورزش ما به خاطر همین مسائل از مسیر درست خارج شدند و از روز های اوج خود فاصله گرفتند. تأسف بار است که آینده رشته های مدال آور و موفق دست کسانی است که حتی ابتدایی ترین فاکتور های مدیریتی را نمی دانند، ولی ادعا های زیادی دارند و با ژست های حق به جانب خود را محق می دانند. جایی که باید حامی ورزشکار باشند پشتش را خالی می کنند و او را به امان خدا رها می سازند و جایی که باید قاطعانه تصمیم بگیرند و حامی حق باشند با حمایت های کورکورانه یک چهره مدال آور را زمین می زنند. وقتی قهرمانی بعد از گرفتن یک طلای جهانی یا المپیک حاضر نمی شود همراه با سایر ملی پوشان تمرین کند باید خیلی سریع مقابل زیاده خواهی هایش ایستاد و اجازه نداد خودخواهی یک نفر یک رشته را به حاشیه ببرد. این حق تک ستاره و تنها مدال آور المپیکی رشته دوومیدانی است که امکانات لازم را برای آماده سازی در اختیار داشته باشد، اما مدیر موفق کسی است که اجازه ندهد توقعات بیش از حد و زیاده خواهی جای خواسته های بحق ورزشکار را بگیرد. متأسفانه چنین مواردی در ورزش ایران رو به افزایش است و از آنجا که آقایان در مقابل خودخواهی های ستاره های قبلی نایستادند قطعاً برای برخورد با موارد مشابه جدید نیز برنامه ای ندارند. سوءمدیریت ها به همین جا ختم نمی شود؛ بی اعتنایی به مدال آورانی که به دلایل مختلف در این دوره از بازی های المپیک حضور ندارند یا عمر قهرمانی شان به پایان رسیده یادآور همان اصطلاح قدیمی است؛ قهرمان زنده را عشق است، ولی این رسمش نیست مدیران ارشد ورزش جواب تلفن وزنه برداری که به ناحق و به دلایل نامعلوم از رسیدن به المپیک بازمانده را ندهند یا خبری از مدال آوران ادوار گذشته نگیرند. چطور آن زمان که همین افراد در میادین بین المللی افتخار می آفریدند برای گرفتن عکس یادگاری صف می کشیدند و نوبت می گرفتند، اما در وقت گرفتاری و مواقع دیگر حاضر نیستند جواب سؤالش را هم بدهند. ورزش ما همان اندازه که از ورزشکار سالاری ضربه خورده از مدیرسالاری نیز زیان دیده است. مدیران ارشد هر چهار سال یک بار موفقیت تیم ها و ورزشکاران را به نام خود ثبت می کنند و در سایر مواقع حالی از مدال آورانمان نمی پرسند. یک بار برای همیشه باید به آن ها یاد داد که به جای حمایت های افراطی از یک یا چند چهره خاص و حاشیه ساز با شیوه ای معقول و در چارچوب مقررات و عدالت حامی قهرمانان باشند. تنها در این صورت است که هیچ ورزشکار و قهرمانی از بی عدالتی، بی توجهی و سوءمدیریت گلایه نخواهد کرد.
افراط در ورزش چه معضلاتی ایجاد می کند؟
افراط در ورزش یکی از مشکلات معمول در جامعه امروز است، زیرا ورزش ها و ورزشکاران نقش برجسته ای در زندگی مردم دارند. به طور معمول کودکان از سن سه سالگی شروع به ورزش می کنند و تا دبیرستان یا بعد از آن به ورزش ادامه می دهند. گاهی اوقات، حتی کودکان تنها یک ورزش انجام نمی دهند، بلکه چندین ورزش را تجربه می کنند. به طور معمول ورزشکارانی که در ورزش افراط می کنند هر فصل حداقل یک ورزش را تجربه می کنند و هیچ زمان استراحتی به خود نمی دهند. افراط در ورزش حتی در بین غیر ورزشکاران نیز معمول است. بسیاری از هواداران ورزش آنقدر به ورزشکاران و تیم های مورد علاقه خود تعهد دارند که برای هواداران از آنها به همه کار دست می زنند. با وجود این که همه این طرفداری ها به نظر بی خطر می آید، واقعیت این است که ممکن است این رفتار به افراط در ورزش مبدل شود که نه تنها یک مشکل است بلکه خطرناک نیز هست.
خطرات افراط در ورزش
هنگامی که کودکان در حال پیشرفت در ورزش هستند، افراط در ورزش در آنها پدید نمی آید، بلکه بیشتر در والدین آنها ایجاد می شود. بسیاری از والدین اصرار دارند تا فرزندانشان در زمینه ورزش موفق شوند و به درجاتی از پیشرفت برسند که خود آنها نتوانسته اند به آن مرحله دست یابند. در واقع آنها می خواهند رویاهای ورزشی خودشان در فرزندانشان برآورده شود. اگر والدین از آنچه فرزندانشان می خواهند حمایت کنند و تعادل بین ورزش و دیگر جنبه های زندگی کودکان را حفظ کنند، خطری زندگی فرزندانشان را تهدید نمی کند. با این حال بعضی از والدین به افراط در ورزش دچار می شوند و این رفتار از کنترل شان خارج می شود، آنها فرزندان خود را وادار می کنند که به هر قیمتی به موفقیت دست پیدا کنند. وقایع زیادی اتفاق افتاده است که والدین به داور یا والدین کودکان ورزشکار دیگر حمله کرده اند و یا بچه های دیگر را تضعیف روحیه کرده اند ویا در مکان های عمومی اختلال ایجاد کرده اند. همه این ها مشکلات و خطرات افراط در ورزش است. در مورد هواداران ورزش شاید خشونت ها کمتر باشند، اما باز هم استثناهایی وجود دارند . بعضی از مردم جنبه های دیگر زندگی خود را قربانی می کنند تا در بازی های تیم مورد علاقه شان شرکت کنند و بر هر نحو از آن تیم طرفداری کنند. شرط بندی روی مسابقات گاهی نتیجه این افراط است که باعث مشکلات مالی جدی در زندگی افراد می شود. مهم ترین معضلاتی که افراط در ورزش ایجاد می کند، مشکلات در روابط، کم شدن کارایی در مشاغل و مشکلات عصبی است. با وجود این که نمی توان همه نوع رفتار مشابه ای را افراط در ورزش تلقی کرد، باید از رابطه مان با ورزش آگاهی کامل داشته باشیم و از درگیر شدن به این مشکل جلوگیری کنیم.