بیوگرافی کیانوش گرامی
کیانوش گرامی متولد 24 اردیبهشت 1341 در تهران، بازیگر است در 14 سالگی از مدرسه ترک تحصیل کرد، از تدارکچی پشت صحنه شروع کرده و حالا بازیگر است، دوتا دختر و داماد دارد و یک دفتر فیلمسازی برای تهیه فیلم را اداره می کند.
ازدواج
کیانوش گرامی سالهاست ازدواج کرده و دو دختر بنام های ستاره و ساغر دارد، دختر بزرگش ساغر ازدواج کرده و راه پدر را در بازیگری پیش گرفته است.
شروع کار از 13 سالگی
در سال 1354 وقتی 13 ساله بود از طریق حمایت حسن سلطانی که فیلمبردار است به سرکار رفت و در یک سریال بنام آش بدون مرز نقش کوتاهی باز کرد سال بعدش ترک تحصیل کرد و با نادر ابراهیمی وارد خرید و فروش لوازم یدکی ماشین شد.
کشتی و عباس جدیدی
تا 20 سالگی هم کار می کردم هم کشتی گیر بودم یکی از شاگردانم عباس جدید است که برایش خیلی زحمت کشیدم، تا اینکه زانوم آسیب دید و کشتی رو کنار گذاشتم.
ورود به پشت صحنه سینما
کم کم به عنوان تدارکاتچی به سینما آمد و در تیم مرحوم عباس کیارستمی شروع به فعالیت کرد و تا مدیر تولید هم پیش رفت می گوید من برای کاسبی و کمک به مخارج زندگی ام وارد سینما شدم و برایم فرقی نمی کرد کجا کارگری کنم.
ورود حرفه ای
در سال 1366 وقتی 25 ساله بود بصورت حرفه ای با فیلم محموله سیروس الوند اولین تجربه جدی خود را جلوی دوربین بدست آورد، او با سریال میوه ممنوعه سال 86 به اوج شهرت رسید.
خوانندگی
سال های اول انقلاب با چند نفر از هنرمندان مثل فریدون فروغی در اتباط بودم، در هیاتی در نارمک بعضی از آنها برایم سایدرام (طبل) می زدند و من هم آواز می خواندم در سال 93 یک موزیک رسمی با نام ناز میکنی نیز به بازار ارائه داد.
کفتر بازی
یکی از بدترین کارهایی که کردم این بود که زمانی کفترم حالش خیلی خراب بود و مجبور شدم خلاصش کنم، سرش را کندم خیابان پیروزی به دنیا آمدم، نبرد بزرگ شدم، الان هم چهارصد دستگاه زندگی می کنم.
دفتر فیلمسازی
در سال 92 با جمعی از دوستان هنرمند و خانواده اش دفتر فیلمسازی بنام هستی را تاسیس کرد و می گوید سالی چندین فیلم از طریق این دفتر ساخته می شود.
آدم بدهای واقعی چطوری هستند؟
آدم بدها هم شرایط آنها را به این سمت کشانده است. این بحث طولانی است، من جامعه شناس آکادمیک نیستم، ولی تجربه دارم. مثلا رفیقی دارم که دعوا می کند. این از بچگی مشکل داشته، درس درست و حسابی نخوانده، پول درست و حسابی ندارد، فیزیک خوبی دارد، ورزش هم کرده و مناسب شده، حالا سعی می کند از این فیزیک منفی استفاده کند و خودش را این طور به رخ دیگران بکشد و مطرح کند.
آدم منفی هیچ وقت منفی نبوده، شرایط است که او را به این شکل درآورده. همه کمبودهایش در او اثر گذاشته. دیگر فرقی ندارد در زندان باشد یا جای دیگر. وقتی به کسی و جایی وابستگی و دلبستگی ندارد، شرایط انحراف پیش می آید.
دلخوری بزرگ تان از سینما؟
از رفقا. وقتی از کسی لطمه می خوری، مطمئن باش یکی از دوستان خودت است.
کارگردان های مورد علاقم
بهترین کارگردانی که دوست دارم عباس کیارستمی است، نوع کارگردانی حسن فتحی را هم دوست دارد.
در زندگی واقعی تان چقدر شبیه نقش هایی هستید که بازی می کنید؟
یکسری آدم ها می گویند شبیه نیستیم. لازم نیست وقتی من نقش منفی، یک آدمکش یا قاچاقچی را بازی می کنم، خودم آن آدم باشم، ممکن است یک همسایه داشته باشم که شبیه آن آدم باشد. لازم است شناختی از آن آدم داشته باشم. شاید هر آدمی بیشتر شناخت داشته باشد موفق تر شود.