نویسنده : زهرا محسنی
با ترکیب دانش بومی، نگاه جهانی، و رهبری آگاهانه، مسعود شیری امروز به یکی از چهرههای تأثیرگذار صنعت فرآوری مواد شیمیایی و معدنی در خاورمیانه تبدیل شده است.
او با راهاندازی شرکت «آلتین شیمی کاسپین» و تکیه بر ساختار تحقیق و توسعه هدفمند، نشان داد که نوآوری تنها در استارتاپها خلاصه نمیشود؛ بلکه در دل صنایع سخت و پیچیده هم میتوان مفاهیم مدرن رهبری، پژوهش و تولید را معنا کرد.
آغاز مسیر مسعود شیری از یک تجربهی میدانی در معدن ید شکل گرفت؛ جایی که او بهجای نگاه کارمندی، مسئلهای ملی را دید: صادرات مواد خام. همانجا بود که تصمیم گرفت بهجای خروج منابع، ارزشافزوده را در خاک ایران ایجاد کند.
او میگوید: «دیدن اینکه مواد معدنی با ارزش از کشور خارج میشوند و ما فقط نقش صادرکننده خام را داریم، آزاردهنده بود. باور داشتم که میتوانیم همانجا در ایران، محصول نهایی تولید کنیم.» همین تفکر، نخستین گام او برای تأسیس مجموعهای شد که امروز در بازارهای بینالمللی شناخته شده است.
وقتی مسعود شیری وارد حوزه فرآوری مواد شیمیایی شد، زیرساختی وجود نداشت. نه مجوزی مشخص، نه تجهیزات مناسب و نه حتی نیروی انسانی آموزشدیده. اما او از همین خلأها فرصت ساخت. با مهندسی معکوس، طراحی تجهیزات بومی و جذب نیروهای جوان، توانست از دل محدودیتها یک صنعت نو بسازد.

در مرکز تفکر مدیریتی مسعود شیری، واحد تحقیق و توسعه (R&D) جایگاهی کلیدی دارد. او بر این باور است که هر سازمانی که واحد تحقیقاتی نداشته باشد، دیر یا زود به بنبست میرسد. به همین دلیل، از روز اول تأسیس شرکت، سرمایهگذاری در بخش R&D را نه هزینه بلکه «سرمایهگذاری بلندمدت» دانست.
به گفتهی مسعود شیری، نوآوری یعنی ارائهی پاسخی متفاوت به یک نیاز تکراری. در صنعتی که وابسته به تجهیزات خارجی است، او راه را در تولید بومی دید. در زمان بحران کمبود مواد شیمیایی، تیم تحقیقاتی او توانست مشتقات یدی را تولید کند که پیشتر فقط در اروپا در دسترس بود. این اقدام باعث شد بسیاری از خطوط تولید داخلی بدون وقفه ادامه یابد.
همکاری مستمر با دانشگاهها نیز یکی از اصول کلیدی در مدل نوآوری اوست. مسعود شیری با امضای تفاهمنامههای تحقیقاتی با مراکز علمی معتبر، فاصلهی میان صنعت و علم را کاهش داده و زمینهای فراهم کرده تا پایاننامههای دانشگاهی به پروژههای واقعی صنعتی تبدیل شوند.
موفقیت بلندمدت بدون تیمی هماهنگ و متعهد ممکن نیست. مسعود شیری این اصل را نه در شعار، بلکه در ساختار مدیریتی خود نهادینه کرده است. او سبکی از رهبری را دنبال میکند که «رهبری مشارکتی با چارچوب مشخص» نام دارد؛ یعنی ترکیبی از نظم سازمانی و آزادی فردی.
در سازمانی که او هدایت میکند، همه میدانند مسئولیتشان چیست، اما در عین حال میتوانند نظر بدهند، پیشنهاد بدهند و تصمیم بگیرند. همین احساس مشارکت، حس تعلق را در میان کارکنان تقویت کرده است.
به باور آقای مسعود شیری، سه ویژگی کلیدی برای انتخاب نیرو از همه مهمتر است: وجدان کاری، روحیهی تیمی و توان یادگیری. او بارها گفته است که «ترجیح میدهم کسی را آموزش بدهم که یادگیرنده است تا فردی که دانش دارد اما انعطافپذیر نیست».
در محیط کاری تحت مدیریت مسعود شیری، جلسات بازخورد، معرفی عملکردهای برتر، و برنامههای رشد شغلی از ارکان اصلی فرهنگ سازمانیاند. همین رویکرد انسانی باعث شده نرخ ماندگاری کارکنان در شرکت او بالاتر از میانگین صنعت باشد.
اولین گام صادراتی مسعود شیری به بازار عمان برداشته شد. ورود به بازار خارجی، آن هم در صنعتی پیچیده مانند مواد شیمیایی، نیازمند اعتمادسازی و کیفیت بالا بود. اما محصولاتی که تحت نظارت مستقیم مسعود شیری تولید میشدند، نهتنها از استانداردهای بینالمللی عبور کردند بلکه توانستند رضایت مشتریان منطقهای را نیز جلب کنند.
با این موفقیت، مسیر صادرات به سایر کشورهای خاورمیانه و سپس اروپا هموار شد. او همواره تأکید میکند که «صادرات فقط فروش محصول نیست، صادرات تفکر است». تفکری که در آن، کیفیت، نوآوری و خدمات پس از فروش سه ستون اصلیاند.
مسعود شیری در حال حاضر برنامهای بلندمدت برای گسترش حضور در بازارهای آمریکای شمالی دارد. او معتقد است که محصولات ایرانی، با رعایت استاندارد جهانی، توان رقابت در هر بازاری را دارند.

در دوران مدیریتی مسعود شیری، مفهوم رهبری از قالب سنتی خارج شد و به سطحی از آگاهی جمعی ارتقا یافت. او باور دارد که رهبری فقط مربوط به مدیران ارشد نیست، بلکه هر فردی در جایگاه خود باید رهبر باشد.
این فلسفه باعث شده شرکت او چندلایهی رهبری داشته باشد؛ مدیران میانی قدرت تصمیمگیری دارند و کارشناسان نیز در تصمیمات کلیدی مشارکت میکنند. مسعود شیری با تربیت این نسل از مدیران میانی، اطمینان حاصل کرده که شرکتش حتی در غیاب او نیز مسیر رشد خود را ادامه خواهد داد.
به گفتهی او، فرهنگ سازمانی نه در شعارها، بلکه در رفتار کارکنان در شرایط بحرانی معنا پیدا میکند. وقتی همه در مسیر مشترکی حرکت کنند، حتی فشارهای اقتصادی یا چالشهای فنی هم نمیتوانند انگیزهی تیم را تضعیف کنند.
نوآوری در نگاه مسعود شیری یعنی ساختن زمانی که هیچ راهی وجود ندارد. در صنعتی که بسیاری آن را سنتی میدانند، او ثابت کرد میتوان با تغییر زاویهی نگاه، به فرصتهای جدید رسید.
او بارها تأکید کرده که بزرگترین مانع نوآوری در ایران، ترس از ریسک است. بسیاری از مدیران صنعتی تنها روشهای قدیمی را تکرار میکنند و از آزمودن مسیرهای تازه هراس دارند. اما مسعود شیری دقیقاً در همین نقطه ایستاد و با پذیرش ریسک، به موفقیتی دست یافت که امروز الگوی نسل جدید کارآفرینان است.
داستان مسعود شیری تنها روایت موفقیت یک فرد نیست؛ بلکه بازتاب بلوغ فکری یک نسل از کارآفرینان ایرانی است که با جسارت، علم و عشق به وطن، توانستهاند صنعت کشور را متحول کنند.
از معدن ید تا صادرات محصولات پیشرفته شیمیایی، از ایجاد یک واحد تحقیقاتی قدرتمند تا تربیت نسل جدیدی از مدیران، مسیر مسعود شیری نشان میدهد که آینده از آن کسانی است که میسازند، نه کسانی که منتظر میمانند.
در جهان پررقابت امروز، تجربهی مسعود شیری یادآور این حقیقت است که تحول از درون آغاز میشود؛ از ذهنی که باور دارد «هیچ محدودیتی جز نخواستن وجود ندارد».