به گزارش سرویس هنر و رسانه ساعد نیوز و به نقل از چی بپوشم، بسیاری از خوانندگان کنونی با ایجاد حواشی و البته استایلهای عجیب و غریب است که در صدر اخبار قرار میگیرند و خبری از ترانههای زیبا، موسیقی فاخر و رقمزدن خاطرات جذاب هنری از آنها نیست. در این مطلب بهسراغ لباسها و استایلهای متفاوت و بعضا عجیب برخی از آنها رفتهایم. با ما همراه باشید.
مقاره از خوانندگان نسل جدید است که محبوبیت و شهرت فراوانی دارد. تن صدای خاص و البته چهره خوب او از دلایل عمده این شهرتاند. بااینحال، بهنظر میرسد که از لحاظ تکنیکی باید مسیری طولانی را تا حرفهایشدن طی کند. امیر مقاره معمولا لباسهای خاصی بهتن میکند؛ استایلی که او برای خود تدارک میبیند، در برخی از مواقع، مرزهای خاصبودن را رد میکند و به حالت عجیبوغریبی میرسد. درست است که پوشیدن لباسهای خاص برای هنرمندان میتواند به برندسازی درباره آنها کمک کند و ایرادی هم ندارد اما اگر پای توازن، تعادل و البته زیباییشناسی بهمیان نباشد، خروجی کار چیزی جز حاشیه به وجود نمی آورد. در تصویر مقاره را با استایلی عجیب میبینید که ظاهرا از روی تیپ و لباس یکی از خوانندگان مشهور کرهای تقلید شده بود. چنین تقلیدی فاقد معنا است و نهتنها خروجی خوبی نداشته، بلکه باعث شکلگیری استایلی بیهویت شده که نه زیبایی دارد و نه ارتباطی به یک خواننده ایرانی روی صحنه که از «محکمبستن در و چشمهای تر» میخواند.
رهام هادیان هم یکی از اعضای گروه دونفره ماکانبند است که او هم در پوشیدن لباسهای عجیب و متفاوت دستکمی از مقاره ندارد. هادیان هم با مدلهای عجیب مو و رنگکردن آن یا پوشیدن لباسهایی معمولا در صدر اخبار زرد دنیای موسیقی قرار میگیرد. او هم خاصبودن را در مسیر اشتباهی برای خود معنا کرده و با استایلینگ غلط و تیپهایی عموما نامناسب دیده میشود. منظور از خاصبودن، ابراز ویژگیهایی از شخصیت است که امکان بروز و تبلور در استایل را دارند؛ ویژگیهایی خاص که از سلیقهای متفاوت و گاهی جسور یا متمایز ریشه میگیرد. هادیان را با استیالی نامناسب میبینید که باز هم از نظر زیباییشناسی لنگ میزند و هم فاقد عناصر معنادار برای اجرای موسیقی روی صحنهای بزرگ است.
آرش و مسیح هم دو برادرند که فارغ از اینکه توانایی هنریشان چقدر است، در متفاوتپوشی کم نمیآورند. بهنظر میرسد که استایلیستهای این هنرمندان دچار سوتفاهماند و بهجای بررسی شخصیت سوژه، ایجاد طرحی هماهنگ با موقعیت و ویژگیهای بدنی خوانندگان، فقط بهدنبال خلق ایدهای عجیباند که نگاهها را نه بهخاطر جذاببودن لباس بلکه بهواسطه غریببودن به خود جلب میکنند. در تصویر زیر هم آرش و مسیح را با کتوشلوار و پیراهنی میبینید که هیچگونه تناسب و دقتی در طراحی و حتی اجرایشان دیده نمیشود. حتی ظاهر آن بیشتر به صحنه شعبده بازی شباهت دارد.
«شوخیه مگه با تیپ بد بخونی؟؟»؛ هیراد هم با تکآهنگ معروف «شوخیه مگه» به دنیای موسیقی راه پیدا کرد. در ابتدا بهواسطه ریتم ترانههایش مورد استقبال شدید قرار گرفت. مخاطب دلخسته ایرانی که بهدنبال مفری برای شادی است، از کنسرت خوانندگانی مانند هیراد استقبال میکرد. مجموعهای از عوامل تبلیغاتی و فرهنگی باعث شدند که چهرههایی مانند این خواننده بهسرعت به شهرت برسند. این حجم وسیع شهرت هم باعث شد که استایلیستهای خوانندگان به تکاپو بیافتند و تلاششان فقط تولید لباسهایی باشد که خاصاند و متفاوت. حمید هیراد استایلهای مطلوب هم دارد و گاهی خوشلباس است اما در بسیاری از موارد مانند تصویر زیر هم فقط متمایزبودن به هر قیمتی را انتخاب میکند.
بهنام بانی در میان سیل خوانندگان جدید، از کیفیت صدای نسبتا بهتری برخوردار است. او هم در این سالها، ترانههای معروف و در اصطلاح هیت زیادی ارائه کرده که عمدتا شاد بودهاند؛ حلقه گمشده زنجیر زندگی ایرانی که گاهی با ترانههای شاد و استقبال از آثاری شبیه کارهای بانی در پی پیداکردن آن است. بهنام بانی بهدلیل ویژگیهای جسمانی که دارد و اضافهوزنش، باید کمی بیشتر در استایلینگ دقت به خرج بدهد. بااینحال، به نظر میرسد که طراحی لباس او هم به قواعد اصلی کار دقت ندارد و صرفا خواهان ابراز ایدههایی است که متمایزند. در بسیاری از موارد، بانی از لباسهای مناسب اندام و کاراکترش استفاده نمیکند. در تصویر هم نمونهای از چنین طرحی را میبینید. پوشیدن رنگهای شاد هیچ ایرادی ندارد و نمونه موفقش را دقیقا در کنار بانی (رویه ترلان پروانه) میبینید اما نبود توازن و تناسب در انتخاب رنگ، مدل و اندام افراد کار را خراب و مخدوش میکند.
حساب علی لهراسبی با خوانندگان تازهای که در دهه اخیر فعالیت میکنند، کاملا متفاوت است. او هم صدای زیبایی دارد و هم در تکنیک و اجرا قوی است و مسلط. او از خوانندگان ایرانی قوی و موفقی است که در طی سالیان طولانی بهخوبی از پس اجرای ترانههای زیبا و بهیادماندنی برآمده است. لهراسبی اما در زمینه استایلینگ گاهی اشتباهاتی دارد و لباسهای کاملا مناسبی به تن نمیکند. او هم اسیر کلیشه خاصبودن به هر قیمتی میشود و خروجی تیپهایش آنچنان که باید و شاید مطلوب نیست. او را در کت خوشدوختی میبینید که پارچهاش داعیه خلاقبودن دارد اما در اصل، چیزی جز یک طرح تکراری و نامناسب برای دوخت کتی بر تن یک خواننده در حال اجرای موسیقی نیست. نظرتان درباره این کت چیست؟ با ما موافق هستید؟
برای مطالب بیشتر هنر و رسانهکلیک کنید.