جوک های خنده دار
بدون شک هر نوشته ای که باعث تبسم و خنده تان شود یک انرژی و خوشحالی خاصی در وجودتان ایجاد می کند پس پیشنهاد می کنیم با ما همراه باشید تا امروز خود را با چند نوشته طنز کوتاه آغاز کنید.
ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﺷﺪ، ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺮﺩ ﺑﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﻢ، ﻣﻨﻢ ﻳﻬﻮ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻓﺎﺯ ﻫﻨﺪﻱ ﮔﻔﺘﻢ :ﺑﺰﻥ پدر!.. ﺑﺰﻥ… ﺑﺬﺍﺭ بفهمم ﮐﻪ پدﺭ ﺑﺎﻻی ﺳﺮﻣﻪ.
ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻫﻨﻮﺯ بی ﺻﺎﺣﺎﺏ ﻧﺸﺪﻡ…
.
.
ﺑﺎبامم چنان ﺯﺩ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ که مث لواشک چسپیدم به فرش!! نمیدونم چراتو فیلما همدیگه رو بغل میکردن!!!
مرگ بر هندوستان
**********
پیرمرده تو مترو گفت من اگه خوابیدم صادقیه بیدارم کن. گفتم باشه.
.
.
ایستگاه بعد پیاده شدم…
ایشالا وقتی رسید کرج میفهمه که نباید به هیشکی اعتماد کنه!
**********
پسره امروز داشت رد میشد یهو یه دختره
صدا کرد آقا افتاد افتاد
هرچی زمینو نگاه کرد چیزی ندید
برگشت گفت چی افتاد
.
.
.
.
با یه لبخند ملیح میگه مهرت به دلم
بی شوهریه میفهمین بی شوهری
**********
مرد به زنش گفت:تو چقدر زیبایی….
.
.
زن گفت:مرسی عزیزم، کاش تو هم زیبا بودی تا من هم این را به تو می گفتم…
.
.
.
مرد گفت:اشکالی نداره تو هم مثل من دروغ بگو…!
**********
تو آسانسور بودم
یه خانمی سوار شد گفت :چطوری؟؟؟؟
منم گفتم :الحمدالله
طرف دست زد به هندزفریش یعنی دارم با موبایل صحبت میکنم
.
منم تسبیح رو از جیبم در آوردم و ادامه دادم:الحمدالله الحمدالله …..
فکر کرده من کم میارم، والا
**********
همکارم اسم پسرشو گذاشته میشا
گفتم چرا میشا؟
گفت پس چی؟
.
.
.
گفتم چرا گوسفندا نه؟ چرا گاوا نه؟
یه ماهه جواب سلاممو نمیده بی ظرفیت
**********
عشــــــق چیست؟
.
.
سواله خوبیست
الان براتون میگم
.
.
عشــــــــــــق منـــــــم
جیگر منم
نفس منم
زندگی منم
همچی منم…
.
بحثم نـــــــباشه اعصاب ندارم میزنم لهتون میکنم
**********
امروز میرم بازار موبایل آیفون 7 قرمزو ببینم اگه به دلم بشینه …
.
.
.
هفته ای دیگه باز میرم میبینمش
**********
صبح بهم التماس میکرد نرو منو تنها نزار!!
بهش گفتم عزیزم منم عاشقتم ولی باید برم سر کار سعی کن بفهمی!
.
.
.
.
مکالمه “من” و پتو امروز صبح. یهویی
**********
من باشم
تو باشی
یک سقف باشد
فنجانی چای
چند نخ سیگار
یک پرس کوبیده با گوجه
یک استخر کوچک با جکوزی
و یک مزراتی
دیگر تو هم نباشی مهم نیست…
**********
صبح خواستم مثل روشنفکرا تو بالکن قهوه بخوردم
و روزنامه بخونم که همسایه بالایی روفرشی رو تکون داد
رو سرم، شرایط منطقه روشنفکری رو بر نمیتابه
**********
یارو ساعت 6 صبح جمعه زنگ خونمون زده.
من :بله؟
یارو:این کیا اسپورتیج جلوی پارکینگ پارک کرده مال شماست؟
من:نه
.
.
.
یارو:دلت بسوزه مال ماست
بعضیا روانین بخدا