اشعار خواندنی؛ شاهنامه فردوسی: جمشید - بخش 4؛ از آن پس برآمد ز ایران خروش / متن صوتی و معنی اشعار + تصاویر نسخه های کهن

  جمعه، 23 آذر 1403 ID  کد خبر 424960
اشعار خواندنی؛ شاهنامه فردوسی: جمشید - بخش 4؛ از آن پس برآمد ز ایران خروش / متن صوتی و معنی اشعار + تصاویر نسخه های کهن
ساعدنیوز: در این بخش از مطالب فرهنگ و هنر ساعدنیوز اشعار کهن و شیرین شاهنامه فردوسی بخش آغاز کتاب را مطالعه می کنید همراه ما باشید. فردا منتظر بخش بعدی شاهنامه باشید.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سرویس ساعدنیوز، یکی از بزرگ‌ترین حماسه‌های منظوم جهان، کتاب شاهنامه فردوسی، اثر ابوالقاسم فردوسی است. این اثر شامل حدود 50,000 تا 61,000 بیت است و به اساطیر، حماسه‌ها و تاریخ ایران از آغاز، تا حمله‌ی اعراب می‌پردازد. شاهنامه در سه بخش اسطوره‌ای، پهلوانی و تاریخی نگاشته شده و تأثیر عمیقی بر فرهنگ و ادبیات کهن فارسی داشته است. این کتاب به بسیاری از زبان‌های زنده‌ی جهان نیز ترجمه شده است.

درباره‌ی کتاب شاهنامه فردوسی

یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آثار ادبیات کهن فارسی و یکی از شاهکارهای حماسی جهان، کتاب شاهنامه فردوسی (Shahnameh) است که توسط حکیم ابوالقاسم فردوسی (Ferdowsi)، شاعر بزرگ ایرانی، در حدود هزار سال پیش سروده شده است. شاهنامه به معنای «کتاب شاهان» است و داستان‌های آن به تاریخ و اساطیر ایران باستان می‌پردازد. این اثر عظیم که بیش از 50,000 بیت شعر را در بر می‌گیرد، به زبان فارسی دری نوشته شده است.

نکوداشت‌های کتاب شاهنامه فردوسی

  • محمدعلی فروغی، شاهنامه فردوسی را از گران‌قدرترین و بزرگ‌ترین آثار موجود در تاریخ ادبیات فارسی می‌دانست و معتقد بود که این اثر نه‌تنها هویت ملی ایرانیان را زنده نگاه داشته، بلکه زبان فارسی را نیز از فراموشی نجات داده است. او فردوسی را به خاطر زنده نگاه داشتن تاریخ ملی و ادبیات کهن فارسی، بسیار مورد تقدیر قرار می‌داد.

  • محمدتقی بهار بر این باور بود که ابوالقاسم فردوسی با شاهنامه‌ی خود، قدرت وعزت‌نفس را به ایرانیان بازگرداند. او معتقد بود که این اثر، ریشه‌ی ایرانیان را قوی و آنان را در راه مردی، مردانگی و غیرت استوار ساخته است.

  • مجتبی مینوی معتقد بود که زبان فارسی وسیله‌ای برای استحکام اتحاد و ارتباط ایرانیان است و شاهنامه فردوسی این زبان را چنان غنی و محکم کرده که از فراموشی و نابودی در امان مانده است. او بر این باور بود که شاهنامه، نقش مهمی در حفظ و تقویت هویت ملی ایرانیان ایفا کرده است.

  • حبیب یغمایی بر این باور بود که اگر تمام ثروت ایران از عصر غزنوی تاکنون در یک کفه‌ی ترازو قرار گیرد و شاهنامه فردوسی در کفه‌ی دیگر، شاهنامه ارزش بالاتری خواهد داشت. او معتقد بود که این اثر ارزش و اهمیت بی‌نظیری دارد که با هیچ ثروتی قابل مقایسه نیست و جایگاه ویژه‌ای در تاریخ و فرهنگ ایران دارد.

  • بدیع الزمان فروزانفر، فردوسی را به‌خاطر اخلاق شایسته و پاکی سخن، برتر از دیگر شعرا می‌دانست. او معتقد بود که فردوسی وطن‌پرست بوده و به ایران، عشق بسیاری داشته است. این عشق و شور در آثار او آشکار است و نشان‌دهنده‌ی تعهد و وفاداری این شاعر به میهن و فرهنگ ایرانی است. فروزانفر بر این باور بود که ابوالقاسم فردوسی با شاهنامه‌ی خود، ارزش‌های والای انسانی و ملی را به نسل‌های آینده منتقل کرده است.

شاهنامه فردوسی: جمشید - بخش 4


فایل صوتی شاهنامه فردوسی؛ جمشید - بخش 4

خلاصه شاهنامهٔ فردوسی جمشید - بخش 4؛ از آن پس برآمد ز ایران خروش

هوش مصنوعی: در این بخش از شعر، با ظهور تباهی و نگرانی در ایران روبرو هستیم. جنگ و شورش از هر سو برمی‌خیزد و روزها سیاه می‌شود. مردم از جمشید تبرک می‌شوند و فره ایزدی از او دور می‌شود. به‌تدریج، فرمانروایی به نام ضحاک ظهور می‌کند که به عنوان شاهی هولناک شناخته می‌شود. او لشکری از ایران را جمع می‌کند تا با تازیان مواجه شود و بر تخت جمشید نشیند. پس از صد سال که او در چین پنهان شده، دوباره به ایران باز می‌گردد. اما در نهایت، ضحاک به دست کسی گرفتار می‌شود و به شدت مجازات می‌گردد. این تصویر از زمانه‌ای پر از مبارزه و حوادث تلخ و شیرین، نشان‌دهنده گذر سال‌ها و تغییرات در سرنوشت انسان‌هاست و در انتها، دعا و آرزوی رهایی از رنج مطرح می‌شود.

برگردان به زبان ساده

# از آن پس برآمد ز ایران خروش

پدید آمد از هر سویی جنگ و جوش

هوش مصنوعی: پس از آن، صدایی از ایران بلند شد و از هر سو نبرد و هیاهو شکل گرفت.

# سیه گشت رخشنده روز سپید

گسستند پیوند از جمّشید

هوش مصنوعی: روزی روشن و زیبا به ناگاه تاریک شد و ارتباط و پیوند با جمیده و شادابی قطع گردید.

# بر او تیره شد فرّهٔ ایزدی

به کژی گرایید و نابخردی

فره ایزدی از او دور شد و به بی‌راهه رفت و دچار نادانی شد.

# پدید آمد از هر سویی خسروی

یکی نامجویی ز هر پهلُوی

هوش مصنوعی: در هر گوشه‌ای، یک شاهزاده‌ای پیدا شده که به جستجوی نام و آوازه است و از هر طرف توجه‌ها به او معطوف شده است.

# سپه کرده و جنگ را ساخته

دل از مهر جمشید پرداخته

هوش مصنوعی: سربازان آماده نبرد شده‌اند و دل‌ها از عشق و محبت جمشید پر شده است.

# یکایک ز ایران برآمد سپاه

سوی تازیان برگرفتند راه

هوش مصنوعی: هرکدام از مردان ایران، به سوی عرب‌ها حرکت کردند و راه را در پیش گرفتند.

# شنودند کان‌جا یکی مهتر است

پر از هول شاه اژدها پیکر است

هوش مصنوعی: گوش کرده‌اند که در آنجا یک رئیس وجود دارد که بسیار ترسناک و شبیه به اژدهاست.

# سواران ایران همه شاه‌جوی

نهادند یک‌سر به ضحاک روی

هوش مصنوعی: سواران ایران همه با عزم و اراده به سمت ضحاک حرکت کردند و تمام تلاش خود را متمرکز کردند.

# به شاهی بر او آفرین خواندند

ورا شاه ایران زمین خواندند

هوش مصنوعی: به او لقب شاه ایران داده شد و زیبایی‌های او را ستودند.

# کی اژدهافش بیامد چو باد

به ایران زمین تاج بر سر نهاد

هوش مصنوعی: زمانی که اژدها به سرعت و مانند باد به سرزمین ایران آمد، تاجی را بر سر گذاشت.

# از ایران و از تازیان لشکری

گزین کرد گرد از همه کشوری

هوش مصنوعی: نیرویی از ایران و اعراب انتخاب کرد که از تمامی سرزمین‌ها گردآوری شده بودند.

# سوی تخت جمشید بنهاد روی

چو انگشتری کرد گیتی بروی

هوش مصنوعی: به سمت تخت جمشید رفت و به زیبایی آن مانند انگشتری، دنیا را بر رویش قرار داد.

# چو جمشید را بخت شد کندرو

به تنگ اندر آمد جهاندار نو

هوش مصنوعی: زمانی که جمشید به خوش‌شانسی خود نرسید و دچار مشکلات و گرفتاری‌ها شد، حاکم جدیدی ظهور کرد.

# برفت و بدو داد تخت و کلاه

بزرگی و دیهیم و گنج و سپاه

هوش مصنوعی: او رفت و به او تاج و تخت بزرگ و دیهیم و ثروت و نیرو ارتش را دادند.

# چو صد سالش اندر جهان کس ندید

بر او نام شاهی و او ناپدید

هوش مصنوعی: اگر صد سال در دنیا کسی او را نبیند و نامی از او به عنوان شاه شنیده نشود، او به طوری ناپدید است.

# صدم سال روزی به دریای چین

پدید آمد آن شاه ناپاک دین

هوش مصنوعی: صد سال پیش، در دریای چین، شاهی ناپاک و بی‌دین ظهور کرد.

# نهان گشته بود از بد اژدها

نیامد به فرجام هم ز او رها

هوش مصنوعی: بدی آن اژدها پنهان شده بود و نتوانست به پایان خود برسد، از شر او نیز رهایی یافت.

# چو ضحاکش آورد ناگه به چنگ

یکایک ندادش زمانی درنگ

هوش مصنوعی: وقتی که ضحاک به ناگاه همه را به اسارت گرفت، هیچ‌یک از آنها را زمانی برای انتظار و تأمل نگذاشت.

# به ارّه‌ش سراسر به دو نیم کرد

جهان را از او پاک بی‌بیم کرد

هوش مصنوعی: با اره‌ای تمام جهان را به دو نیم کرد و از او بی‌هیچ ترسی پاک شد.

# شد آن تخت شاهی و آن دستگاه

زمانه ربودش چو بیجاده کاه

هوش مصنوعی: آن تخت پادشاهی و آن ساز و کار زمانه او را به آسانی و بی هیچ مقاومتی برداشتند، گویی که کاهی در بیابان گرفته شده باشد.

# از او بیش بر تخت شاهی که بود

بر آن رنج بردن چه آمدش سود

هوش مصنوعی: چرا کسی که در عرش شاهی نشسته، باید زحمت بکشد؟ مگر از این سختی‌ها چه نفعی برایش دارد؟

# گذشته بر او سالیان هفتصد

پدید آوریده همه نیک و بد

هوش مصنوعی: در طول هفتصد سال، اتفاقات و رویدادهای خوب و بد زیادی برای او پیش آمده است.

# چه باید همه زندگانی دراز

چو گیتی نخواهد گشادنت راز

هوش مصنوعی: برای چه باید تمام عمر طولانی‌ای چون جهان را بگذرانیم، در حالی که راز وجودت برای تو فاش نخواهد شد؟

# همی پروراندت با شهد و نوش

جز آواز نرمت نیاید به گوش

هوش مصنوعی: تو را با شیرینی و خوشی بزرگ می‌کنند، اما جز صدای نرم و آرامش، چیزی به گوشت نمی‌رسد.

# یکایک چو گیتی که گسترد مهر

نخواهد نمودن به بد نیز چهر

هوش مصنوعی: هر فردی در این دنیا مانند جهان است و نباید به بدی‌ها یا ناپسندها روی آورد.

# بدو شاد باشی و نازی بدوی

همان راز دل را گشایی بدوی

هوش مصنوعی: شما باید خوشحال و سرزنده باشید و به سادگی با دیگران ارتباط برقرار کنید. در این حین می‌توانید احساسات و رازهای درونی خود را با دیگران در میان بگذارید.

# یکی نغز بازی برون آورد

به دلت اندرون درد و خون آورد

هوش مصنوعی: یک نفر با بازی ماهرانه‌ای چیزی زیبا و جذاب به نمایش گذاشت، اما در دل تو احساس درد و رنج را به وجود آورد.

# دلم سیر شد زین سرای سپنج

خدایا مرا زود بِرْهان ز رنج

هوش مصنوعی: دلِ من از این دنیا و مشکلاتش به تنگ آمده است. ای خدا، زود مرا از این رنج‌ها رها کن.

تصاویر نسخه های قدیمی شاهنامه فردوسی

  • شاهنامهٔ فردوسی (نوشته شده در هند)

  • شاهنامهٔ فردوسی به خط خلیل الله هفت قلمی

برای مشاهده سایر بخش های کتاب شاهنامه فردوسی با سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز همراه باشید.


1 دیدگاه

  دیدگاه ها
آخرین ویدیو ها