عشق یکی از عمیق ترین و قوی ترین احساسات بشری است که می تواند اثر نیرومندی بر زندگی افراد بگذارد. اگر عشق بر پایه های درستی شکل بگیرد، می تواند نجات بخش باشد و سلامت روان را ارتقا دهد. اما در بعضی مواقع اشتباهات افراد در روابط عاشقانه، عشق را تبدیل به تله ای می کند که نه تنها آرامش و لذتی در بر ندارد بلکه خلاصی از آن بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
دلیل عاشق نشدن و بی مفهوم بودن عشق برای شما
عاشق شدن و عشق ورزیدن برای همه شیرین است اما برخی از افراد در تجربه این حس زیبا دچار مشکل هستند. خیلی از افراد بزرگ و بزرگ تر می شوند و با کسب تجربیات بیشتر به این نتیجه می رسند که عشق ورزی شان کمتر و کمتر می شود، بدون آن که دلیلش را بدانند. بسیاری از ما معنا و مفهوم عشق را باور نداریم و فکر می کنیم که عشق و عاشقی و ماجراهای رمانتیک مربوط به فیلم هاست و در دنیای واقعی وجود ندارد اما این طرز فکر اشتباه است. جالب است بدانید این که شما عشق را نمی شناسید و آن را باور ندارید، دلایل مختلفی دارد که در این قسمت این دلایل شاید پنهان را به شما معرفی خواهیم کرد.
در گذشته آسیب دیده اید
دل شکستگی یکی از تجربه های بسیار رایج در دنیاست. بیش از 80% ما در برهه ای از زندگی دلشکسته شده ایم و شاید این بدترین تجربه زندگی مان باشد اما اصلاً جای تعجب نیست که این اتفاق برای همه ما افتاده است. شکست خوردن در گذشته می تواند عاملی برای باور نداشتن عشق در زندگی باشد.
می ترسید
همان طور که در مورد قبلی هم اشاره کردیم، ممکن است ما به خاطر تجربه ناخوشایندی که در گذشته داشته ایم، از عاشق شدن بترسیم و در نتیجه عشق را باور نداریم و به خاطر ترسی که داریم، به گونه ای زندگی می کنیم که از آن فاصله بگیریم یا به آن فکر نکنیم و در نتیجه ترجیح می دهیم اینگونه فکر کنیم که عشق در زندگی مان اتفاق نمی افتد.
برایتان پیش نیامده است
احتمالاً دور و برتان را نگاه می کنید و می بینید که افراد زیادی در رابطه هستند اما شما تنها هستید. در نتیجه فکر می کنید این عشق هرجا که باشد، برای شما نیست، زیرا هیچ اتفاقی برایتان نیفتاده است اما جالب است بدانید بسیاری از افراد فقط برای فرار از تنهایی وارد رابطه می شوند و چه بسا که رابطه آن ها اصلا خوب هم نباشد. پس اینکه شما در رابطه نیستید، به این معنا نیست که هیچ عشقی برایتان وجود ندارد.
به مسئله، غیر واقع بینانه نگاه می کنید
بسیاری از ما عشق را یک چیز فانتزی و فرازمینی می دانیم و نگاه ما به آن اصلا واقع بینانه نیست، زیرا تجربه از عشق را مانند تجربه هایی می دانیم که در فیلم ها مشاهده کرده ایم و در نتیجه از آنجا که عشقی شبیه به عشق های داخل فیلم ها نمی بینیم، آن را باور نداریم و فکر می کنیم که وجود ندارد اما عشق در دنیای واقعی با عشق داخل فیلم ها کاملاً متفاوت است و نباید این دو را با یکدیگر مقایسه کنید.
نگران هستید که دوست داشته نشوید
در عمق وجود خود جستجو کنید.آیا از این می ترسید که دیگران شما را دوست نداشته باشند؟پس در چنین حالتی ترجیح می دهید که عاشق نشوید و بگویید که عشق را باور ندارید، زیرا نگران هستید که اگر وارد رابطه ای شوید،طرف مقابل شما را دوست نداشته باشد. پس چه بهتر که آن را انکار کنید.البته که این موضوع اصلاً درست نیست و همه ما می توانیم توسط بعضی از افراد دوست داشته شویم .فقط باید اعتماد به نفس و خود باوری را در خودمان تقویت کنیم.
نمی توانید ببخشید
همه اشتباه می کنند و شما هم اشتباه می کنید. اما گاهی وقتی مرتکب خطایی می شوید دیگر نمی توانید اعتماد از دست رفته را برگردانید، حتی اگر کاملا مطمئن باشید که این اشتباه دیگر تکرار نخواهد شد. ما اغلب در قضاوت دیگران سخت گیری می کنیم اما در قضاوت و ارزیابی خودمان سهل گیریم. سعی نکنید خودتان را مجبور کنید چیزی را که با آن مخالفید بپذیرید، اما همزمان خوب است که دست از قضاوت نیز بردارید. حتی اگر احساس می کنید یک حرکت یا رفتار طرف مقابل شما را بینهایت دلخور و عصبانی کرده، و رابطه تان برای شما مهم است، پس به او فرصت بدهید تا اشتباهش را جبران کند.
هنوز برای شروع یک رابطه آماده نیستید
خیلی از ما به اشتباه باور داریم که این فقط عشق است که به ما شادی و لذت می دهد. اما از این غافلیم که پیش از شروع یک رابطه جدی ابتدا باید نگرانی ها و دغدغه هایی را که ذهن مان را مشغول کرده اند حل و فصل کنیم. بعضی وقتها فقط لازم است تنها باشید تا بتوانید خود را تصحیح کنید و شادی را پیدا کنید، مخصوصا قبل از اینکه رابطه ای را شروع کنید. قرار نیست بعدها هر وقت دچار سختی و مشکلات شدید، فقط به شانه های طرف مقابل تان تکیه کنید. شما به یک اراده و اعتماد بنفس متعادل نیاز دارید تا برای شروع یک رابطه جدی آماده شوید.
خودخواه هستید
کلمه «خودخواهی» در اصل به معنای دوست داشتن خویش است. شاید در دنیا هیچ صفتی به اندازه خودخواهی مورد سوء تفاهم قرار نگرفته باشد. بله، خودخواهی چیز بسیار خوبی است، این ماییم که بلد نیستیم چطور خودخواهی کنیم. خود خواهی آدمها یکی از دلایل طلاق و جدایی است. کسی که فقط به خودش و نیازهای خودش توجه می کند، عشق و عاطفه میان خود و طرف مقابلش را نابود می کند. افراد خود خواه باید بفهمند که دنیا دور آنها نمی چرخد، مخصوصا اگر به دنبال یک رابطه موفق و پایدار هستند!
ایده آلیست هستید
هر کسی نظر خودش را درباره یک رابطه درست و کامل دارد: یک نفر ممکن است با تماشای یک فیلم رومانتیک انگیزه بگیرد و یک نفر دیگر هم ممکن است با خواندن یک کتاب، انگیزه ی عشق و عاشقی پیدا کند. اما رویایی که بیشتر افراد دارند این است: داستانهای عاشقانه را به واقعیت تبدیل کنند. متاسفانه خیالات و رویاها گاهی توسط واقعیت درهم کوبیده می شوند. در واقع چیزی به اسم رابطه ی ایده آل وجود ندارد و هیچ زوجی کامل نیستند. شما باید درک کنید که همسر شما یک انسان حقیقی است، نه یک شخصیت که از کتاب بیرون آمده است. بنابراین بپذیرید که درست مانند شما و هر انسان دیگری، نقاط قوت و ضعف خودش را دارد.
برای خودتان ارزش قائل نیستید
احترام گذاشتن به خودتان و دیگران اساس هر رابطه ای است که شامل رابطه ی عاشقانه نیز می شود. آیا شما واقعا می توانید عاشق کسی باشید که برای خودش احترام و ارزش قائل نیست؟ چنین رابطه ای بیشتر بر اساس احساس گناه بوده و به نفع هیچکدام از دو طرف نیست. شما باید حامی درون خود را پیدا کنید تا کمک تان کند وقتی افسرده و اندوهگین هستید از این حالت رها شوید.این حامی درونی شما می تواند دست آوردهای تان، علاقه مندی های تان، دانش تان و یا اصولی باشد که به آنها اعتقاد دارید؛ هر چیزی که برای تان مهم است و هر چیزی که یاری تان می کند ارزش و اعتبار خودتان را ببینید می تواند حامی درونی تان باشد. اجازه ندهید هیچکس شما را در مورد اهمیت و احترام خودتان به شک بیندازد. وقتی اول خودتان را بشناسید، برای خودتان ارزش قائل باشید و از خودتان حمایت کنید، عشق خودش خواهد آمد.
در دسترس نبودن احساسات و عواطف
شما ترجیح می دهید احساسات درونی تان را با دیگران به اشتراک نگذارید، شاید از این می ترسید که خودتان را در موقعیتی آسیب پذیر قرار دهید بنابراین احساسات تان را مخفی می کنید تا مطمئن تر و موفق تر ظاهر شوید.این جور شخصیت ها، عاشق شدن شان را به تاخیر می اندازند. وقتی نتوانید خودِ واقعی تان را با کس دیگری سهیم شوید، نمی توانید به جایگاه مقدس صمیمیت عمیق، اعتماد و شریک بودن دست پیدا کنید.
حریم شخصی دیگران را نادیده می گیرید
بعضی ها عقیده دارند با تکنیک های فریب کارانه می توانند به حل مشکلی در رابطه کمک کنند. اما هیچکس دوست ندارد فریب بخورد یا حتی بدتر، هیچکدام از ما دوست نداریم کسی سعی در تغییر دادن ما داشته باشد. در هر رابطه ای باید حد و حدودهایی وجود داشته باشد. حد و حدود ما جایی به پایان می رسد که حد و حدود دیگران شروع می شود.اگر رفتاری از همسرتان را دوست ندارید و او هم این را می داند اما همچنان تمایلی به تغییر ندارد، این شما هستید که باید تصمیم بگیرید: در این رابطه بمانید یا ترکش کنید. تغییر دادن کسی که نمی خواهد تغییر کند غیرممکن است.