پشت تمام خاطره هایم چرا تویی
انگار خواب میبردم هرکجا تویی
انگار پشت پلک منی رو به روی من
با هرکه حرف میزنم این روزها تویی
بغض شکست خورده بی شانه ات منم
قلب هزار تکه ی دیوانه ات منم
هم بارها از چشم هایت چشم پوشیدم
هم بارها از چشم هایت شعر نوشیدم
هم دور بودی از نگاهم هم به من نزدیک
هم روز روشن بودی هم نیمه شب تاریک
بگو با این غم قاتل قصد من این نیست بی تو نفس بکشم
تو رفتی پر نزدم تا دور و برم را بی تو قفس بکشم