به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از همشهری آنلاین، صبح دیروز مرد جوانی که پس از ارتکاب جنایت در جاده چالوس متواری شده بود با پای خودش و به همراه وکلایش به دایره جنایی پلیس آگاهی استان البرز رفت و به جرمی که مرتکب شده بود اعتراف کرد.
کارآگاهان جنایی که پیشتر رد این متهم متواری را زده بودند خیلی زود او را بازداشت کرده و پس از بازجویی و تکمیل پرونده به دادسرای جنایی منتقل کردند. بازپرس محمد عنبری که بازپرس شعبه یکم دادسرای جنایی کرج کشیک همین پرونده بود درباره اظهارات متهم گفت: متهم جوان اگرچه به جرمش که قتل عمد است اعتراف کرده اما مدعی است به خاطر مصرف مشروبات الکلی قبل از ارتکاب جنایت اختیار از دست داده و هیچ اختیاری نداشته است.
عنبری گفت:اگرچه متهم برای دفاع از اتهامش چنین موضوعی را مطرح کرده است اما طبق قوانینی که در قانون مندرج شده ضوابطی برای پذیرفتن چنین دفاعی در نظر گرفته شده است. بنابراین متهم بازداشت شده به پزشکی قانونی منتقل شده و همچنین با توجه به تحقیقاتی که به عمل آمده متهم و دوستانش مقدار معینی مشروب مصرف کرده اند که این میزان نمیتواند تأثیری درسلب اختیار آنها در وقوع بزه داشته باشد. همان طور که قبل از این متهم 2 متهم دیگر تحت آزمایش قرار گرفتهاند.
قاضی عنبری تأکید کرد: درست است که مشروبات الکلی در رفتار افراد تأثیر میگذارد اما نمیتوان با این حربه از چنگال قانون فرار کرد.
وی درباره صدور کیفرخواست این پرونده جنایی نیز گفت: پس از گزارش نتایج پزشکی قانونی درباره معاینه جسد و سایر موضوعات مربوط به انحصار وراثت و درخواست اولیای دم صدور کیفرخواست انجام خواهد گرفت.
این پرونده جنایی از ساعت 6بامداد جمعه 18فروردین به دنبال تماس با پلیس 110 شروع شد. کارآگاهان وقتی به صحنه جنایت در محدوده ابتدایی جاده چالوس رسیدند با صحنه دلخراش پیکر خونین مرد 51سالهای روبهرو شدند که اندامهای فوقانیاش دراثر فرود آمدن چرخهای خودرو له شده و پوست دستها و صورت دراثر کشیدگی روی آسفالت کنده شده بود.
آثار به جا مانده روی چرخهای خودروی برلیانس که در حاشیه جاده پارک شده بود و لکههای خون مقتول که بهدنبال کشیده شدن پیکرش درشعاع 200 متر روی زمین به جا مانده بود حاکی از یک جنایت بود.
مازیار 35ساله بهعنوان نخستین متهم بازداشتی در این پرونده در بازجوییهای مقدماتی مدعی شد ماجرا از وقتی شروع شد که من و دوستم سامیار از تهران به همراه مینا نامزدم که ساکن کرج است به چالوس آمدیم. در بین راه سامیار و مینا شروع به بحث کردند.
بعد از چند دقیقه درگیری لفظی آنها بالا گرفت برای همین من در ابتدای جاده چالوس حوالی یک رستوران ایستادم و سعی کردم آنها را آرام کنم اما دعوای آنها بیشتر شد تا اینکه یکی از کارگران رستوران به طرف ما آمد و با سامیار درگیر شد، طوری که انگشتش آسیب دید.
بعد از کلی درگیری سرانجام سوار خودرو شده و از آن محل دور شدیم و بعد از چرخیدن و گردش شبانه مینا را رساندیم و به سراغ یکی از دوستانمان به نام سعید در یکی از محلههای کرج رفتیم تا ساعتهای 2تا 3بامداد در خیابانهای کرج دور دور کردیم و بعد از مصرف مشروب بود که دوستمان ماجرای آسیب انگشت سامیار را پرسید. وقتی ماجرا را فهمید از ما خواست که برویم مقابل رستوران تا کارگر رستوران را ادب کنیم.
حدود ساعت 5 صبح بود که به چالوس رسیدیم. رستوران بسته بود. از بالای در سعید سرک کشید و نگهبان رستوران بیرون آمد و باهم درگیر شدیم. نگهبان که کارگر رستوران بود به طرف جاده رفت که ناگهان دوستم سامیار به سراغ خودروام رفت و پشت رل نشست و خیلی سریع و در یک چشم برهم زدن نگهبان رستوران را که کنار جاده بود، زیر گرفت.
من و سعید مدام داد میزدیم این کار را نکن، اما انگار گوشش بدهکار نبود. نگهبان زیر چرخهای خودرو حدود 200یا 300 متر گیر کرده بود. درحالی که نگهبان داشت جان میداد یک خودروی نیسان مقابلش ایستاد و او خیلی زود پا به فرار گذاشت.
من که از دیدن این صحنه بشدت ترسیده بودم به سرعت به طرف خودرو رفتم و با جک، خودرو را بالا کشیدیم تا پیکر نگهبان را از زیر چرخهای خودرو دربیاوریم.