در دولت جدید اگر واقعاً مقامات سیاست خارجی ما فکر می کنند که اوضاع تفاوت کرده و ما قادر به گنجاندن ماده ای با شرایطی که بیان شد، هستند، بسم الله! این ماده هم باید به صورت روشن تصریح کند که در صورت خروج از برجام توسط یک طرف، طرف مقابل این اقدامات را انجام خواهد داد. البته طرف مقابل هم ممکن است این ماده را بپذیرد یا نپذیرد.
ساعدنیوز: گفتگوهای وین در حالی ادامه دارد که مقامات کشورمان در صحبت های جداگانه اظهارات خوشبینانه ای را درباره توافق نهایی بر سر احیای برجام بیان می کنند. اما کلیدواژه مبهمی که در این اظهارات وجود دارد و توضیحات روشنی نیز درباره آن از سوی تیم سیاست خارجه دولت سیزدهم ارائه نمی شود، "ضمانت" است. این که شرط ایران برای توافق ارائه ضمانت از سوی آمریکا مبنی بر اجرای تعهدات و عدم خروج از برجام در آینده است. اصولاً "ضمانت" در توافقاتی در ترازِ برجام در عرصه بین الملل به چه معناست و چگونه چنین چیزی می تواند عملی شود؟
حسن بهشتی پور: این بحث ریشه در تعارضی دارد که ما درباره مفهوم حقوق خصوصی و حقوق عمومی و حقوق بین الملل داریم. اینها تفاوت اساسی دارند. اما ما در بحث های سیاست خارجی کمتر به این تفاوت توجه داریم. در عرصه بین الملل چیزی به نام "تضمین" اجرای توافق وجود ندارد مگر رضایت و خواست طرفین توافق. یک توافق تا زمانی برقرار است که طرفین توافق از اجرای آن رضایت دارند. در غیر این صورت، طبیعتاً این توافق ادامه پیدا نمی کند و نقض می شود.
البته این مطلب مخصوص برجام نیست. ما مثال های متعددی در این خصوص داریم. اجازه دهید به توافق الجزایر اشاره کنم. صدام در سال 1975 به عنوان نخست وزیر عراق در الجزایر توافق تعیین خطوط مرزی میان ایران و عراق در اروند رود را امضاء کرد. اما بعد در سال 1980 این توافق را در پارلمان عراق بعد از یک سخنرانی جلوی دوربین ها پاره کرد و اعلام کرد که ما دیگر به توافق الجزایر پایبند نیستیم. او گفت که آن زمانی که ما در سال 1975، این توافق را با ایران امضاء کردیم، عراق در موضع ضعف قرار داشت و امروز وضعیت فرق کرده است. طبیعتاً بعد از این ماجرا هم تجاوز عراق به ایران آغاز شد. بعد از این اتفاق دنیا از صدام نپرسید که چرا این توافق را زیر پا گذاشتی؟! البته ما به سازمان ملل شکایت کردیم ولی صدام زیر بار نرفت.
ما در ماده 26 و 36 برجام نیز نکاتی در این خصوص قید شده است ولی این مواد بازدارندگی لازم را نداشته اند و به هر صورت طرف مقابل به راحتی از برجام خارج شد. بعضی ها فکر می کنند که طرف ایرانی در آن زمان، خروج آمریکا را پیشبینی نکرده بوده است. این حرف غلطی است. زور ما اینقدر بوده است.
بعد از این که صدام به کویت تجاوز کرد، زیر فشارهای سنگین غرب به هر صورت مجبور به توافق مجدد با ایران شد و صدام حسین نامه ای را از طریق نماینده خودش برای آقای هاشمی رفسنجانی ارسال کرد که در آن نامه، اعلام کرد که ما به توافق الجزایر پایبند هستیم. البته بعد از سقوط صدام و استقرار دولت جدید در عراق، دولت جدید هیچ اظهارنظری درباره توافق الجزایر نکرده، ولی به هر صورت مفاد قرارداد الجزایر، تعیین مرز ایران و عراق در اروند بر اساس خط تالوگ صورت گرفته و طرف عراقی بر این اساس عمل می کند.
منتقدین برجام به دلیل همین عدم اطلاع از تفاوت حقوق خصوصی و حقوق بین الملل مثال هایی مثل خرید خانه را مطرح می کردند. این که شما رفتید خانه ای را خریداری کردید و پولش را پرداخت کردید و هیچ ضمانتی هم برای تحویل خانه به شما دریافت نکردید! ما درباره این مسائل حقوق خصوصی کلانتری داریم، وکیل داریم، دادگستری داریم و غیره که حقوق افراد را از طریق یک پروسه قانونی مشخص اعاده می کنند. ولی در عرصه بین المللی به هیچ وجه اینگونه نیست. عرصه بین الملل عرصه حکمرانی زور است. قدرت در معنای عام آن نه فقط قدرت نظامی بلکه قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی، جایگاه یک کشور را در نظام بین الملل تعیین می کند. این که شما چه اندازه در نظام بین الملل نفوذ دارید. به لحاظ اقتصادی؛ به لحاظ تولید علم؛ به لحاظ جمعیت؛ به لحاظ ژئوپلتیک.
در توافق های بین المللی همان طور که گفتم، رضایت طرفین از اجرای مفاد توافق است که ضمانت تداوم و بقای آن را می کند. باید این توافق طوری تحریر شود که طرف مقابل بداند که در صورت نقض این توافق، هزینه سنگینی را خواهد پرداخت و برای پیشگیری از عواقب نقض این توافق هم به اجرای آن ادامه دهد. البته این اقدامات متناسب در صورت نقض، باید به صورت مشخص ذیل یک ماده در این توافق گنجانده شود. ولی حتی همین گنجاندن این ماده هم تابعی است از قدرت شما. یعنی این طور نیست که طرف مقابل گنجانده شدن این ماده را در توافق بپذیرد. شما باید قدرت لازم برای این کار را داشته باشید. البته این موضوع هم نسبی است. چنانکه ما در ماده 26 و 36 برجام نیز نکاتی در این خصوص قید شده است ولی این مواد بازدارندگی لازم را نداشته اند و به هر صورت طرف مقابل به راحتی از برجام خارج شد. بعضی ها فکر می کنند که طرف ایرانی در آن زمان، خروج آمریکا را پیشبینی نکرده بوده است. این حرف غلطی است. زور ما اینقدر بوده است. یعنی قدرت چانه زنی ما برای درج این مواد تا اینجا بوده است.
به هر صورت، کار بسیار سخت است و شرایط باید طوری تنظیم شود که کار به آنجا نرسد. ما باید در داخل یک اقداماتی در راستای اصلاح ساختارهای معیوب اقتصادی انجام دهیم تا آثار مخرب تحریم کاهش یابد. اگر هم زورمان رسید، درج ماده مورد نظر مبنی بر اقدامات متقابل ایران در خصوص عواقب خروج آمریکا از برجام می تواند کمک حال ما باشد.
خُب الان در دولت جدید اگر واقعاً مقامات سیاست خارجی ما فکر می کنند که اوضاع تفاوت کرده و ما قادر به گنجاندن ماده ای با شرایطی که بیان شد، هستند، بسم الله! این ماده هم باید به صورت روشن تصریح کند که در صورت خروج از برجام توسط یک طرف، طرف مقابل این اقدامات را انجام خواهد داد. البته طرف مقابل هم ممکن است این ماده را بپذیرد یا نپذیرد. این که اگر باز آمریکا از برجام خارج شد، ایران به غنی سازی 60 درصد بازخواهد گشت و موارد دیگر. شکایت به مجامع بین المللی اعم از شورای امنیت یا لاهه. در مورد شورای امنیت که امیدی وجود ندارد چون تحت نفوذ طرف مقابل است. در مورد دادگاه لاهه نیز ما در سال 98 شکایتی را درباره تحریم های غذا و دارو توسط آمریکا انجام دادیم. که آمریکا در مقابل با خروج از پیمان مودت میان ایران و آمریکا که در سال 1955 امضاء شده بود، این تحریم ها را اجرا کرد.
آقای امیرعبداللهیان از صدور بیانیه سیاسی صحبت می کنند. حتی اگر این بیانیه سیاسی مد نظر ایشان توسط کنگره تصویب شود و حتی برجام به یک قانون تبدیل شود؛ رئیس جمهور بعدی آمریکا این حق را دارد که این قانون را لغو کند. کاری که ترامپ کرد. مگر این که ما منتظر تقابل دولت آمریکا و کنگره و دوم سوم آراء نمایندگان کنگره در مخالفت با تصمیم رئیس جمهور باشیم که در مورد برجام این مسأله تقریباً محال است. چون حتی در میان دموکرات ها هم برخی از نمایندگان با برجام مخالف هستند.
به هر صورت، کار بسیار سخت است و شرایط باید طوری تنظیم شود که کار به آنجا نرسد. ما باید در داخل یک اقداماتی در راستای اصلاح ساختارهای معیوب اقتصادی انجام دهیم تا آثار مخرب تحریم کاهش یابد. اگر هم زورمان رسید، درج ماده مورد نظر مبنی بر اقدامات متقابل ایران در خصوص عواقب خروج آمریکا از برجام می تواند کمک حال ما باشد. این که به روشنی قید شود که اگر توافق نقض شد؛ ایران می تواند غنی سازی 60 درصد را از سر بگیرد؛ تعداد سانتریفیوژها افزایش یاد؛ ذخایر اورانیوم افزایش یابد؛ و دیگر موضوعات. از این گذشته، در داخل هم نباید ما کارهایی انجام دهیم که طرف مقابل را تحریک به خروج کنیم.
ساعدنیوز: در داخل برخی ها معتقدند که اگر جنگ میان روسیه و اوکراین به واقعیت تبدیل شود، برجام زودتر امضاء می شود! نظر شما در این خصوص چیست؟
حسن بهشتی پور: این یک توهم محض است. بالأخره در داخل کسانی هستند که برای تحلیل هایشان فاکت ارائه نمی دهند. این که فکر کنیم، اختلافات میان آمریکا و روسیه در مورد اوکراین می تواند باعث شود که این کشورها در برجام حرف واحدی را نزنند، غلط است. این طور نیست که روسیه و آمریکا در همه زمینه ها با هم در تقابل باشند. بلکه این دو کشور یا حتی چین و آمریکا هم با هم تقابل دارند هم تعامل. در موضوعات مختلفی با همدیگر اختلاف دارند و در موضوعاتی هم با یکدیگر تعامل دارند. این طور نیست که همیشه با همدیگر تقابل داشته باشند یا تعامل صد در صدی داشته باشند. به هر صورت، من معتقدم که به هیچ عنوان جنگی رخ نخواهد داد و اگر هم به فرض محال، رخ داد؛ این مسأله هیچ ربطی به موضع روسیه و آمریکا درباره برجام ندارد.