به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز، رویداد هولناک سلاخی بانوی جوان ایرانی توسط همسرش در اهواز شوک بزرگی به جامعه وارد کرده است. فارغ از تصمیمی که اولیای دم که از بستگان نزدیک قاتل هستند، جنبه اجتماعی و عمومی جرم بسیار سنگین تر است. ایجاد ناامنی روانی شدید و ترویج خشونت. محسن مهدیان روزنامه نگار مستقل، در یادداشتی در فارس نیوز، ایجاد ناامنی روانی در جامعه را مساوی با "افساد فی الارض" و مستحق حکم اعدام دانسته است:
ماجرای قتل دردناک و متاثرکننده دختر ۱۷ساله اهوازی از جهات مختلف قابل تحلیل است و نباید تک وجهی تحلیل شود.
یکم. مسئله اول تعیین تکلیف قاتل است. عمل شنیع قاتل ۲وجه دارد. یکی وجه فردی و دیگری وجه اجتماعی ماجراست. طی همین یکی دو روز، سلامت روان جامعه از این حیث بسیار صدمه دیده است. احساس ناامنی را ولو مقطعی بالا برده و جامعه را نسبت به فرهنگ و قوانین خود بدبین کرده است. بر این اساس به گواه شواهد تردیدناپذیر و به گفته خبره های این حوزه، جنبه اجتماعی قتل افسادفی الارض و حکمش اعدام است.
در قانون نیز آمده است کسی که برای ایجاد رعب و هراس...، دست به اسلحه ببرد...، مفسدفی الارض است. ۲شرط نیز برای افسادفی الارض دیده است. یکی نیت و دومی آگاهی از نتیجه عمل. آگاهی از ثمره رعب و وحشت. رفتار قاتل از هر دو منظر قابل تحلیل است.
نکته مهمتر اینکه اگر قانون در این موضوع ابهام دارد، لازم است مجلس و دستگاه قضایی ورود کنند و مسئله رعب و وحشت را متناسب با اقتضای زمان و فهم عامل از ثمره رفتارش، بازتعریف دقیق کنند.
دوم. برخلاف آنچه شیادهای رسانه ای ضدانقلاب تبلیغ می کنند نه قانون و نه اسلام اجازه کشتن همسر را به بهانه واهی تعصبات سیاه نمی دهد و آنچه قاتل اهوازی مرتکب شده است هیچ نسبتی با غیرت دینی ندارد و باید قصاص شود.
اما مسئله اینجا نیست. مسئله اینست که به دلایل مختلف ممکن است اولیای دم گذشت کنند و این گذشت نه از سر خیرخواهی و دلسوزی بلکه ناشی از تعصبات قومی و قبیله ای باشد. اینجا باید نگران شد.
سوم. مادر قاتل در گفت وگویی توضیح می دهد که چون اهل محل قاتل را متهم به «مرد نبودن» و «بی غیرتی» کرده اند او دست به این اقدام شنیع زده است. چنین فرهنگ جاهلانه ای بیش از هر چیز جای نگرانی دارد و در حقیقت باید برای این سنت غلط و نادرست غصه خورد و چاره اندیشید. این ماجرا بهانه ایست برای اینکه این فرهنگ متعصبانه که عامل اصلی تشکیل این اراده شنیع بوده است اصلاح شود.
چهارم. انتشار فیلم این حادثه از سوی برخی رسانه ها اگر از سر علم بوده، بدون تردید خیانت است. در هیچ کجای دنیا یک حادثه دلخراش را اینطور به نمایش نمی گذارند و رسانه ای نمی کنند. با هیچ قاعده رسانه ای نیز انتشار چنین صحنه های دردناکی توجیه پذیر نیست. بر این اساس ورود نهاد نظارتی به این موضوع و برخورد با منتشرکننده های فیلم جای تقدیر دارد، چرا که مهمتر از یک حادثه، سلامت روانی جامعه و احساس امنیت است که با انتشار این قبیل عکس ها و فیلم ها صدمه جبران ناپذیر می بیند. روشن است که عدم انتشار فیلم به معنی سانسور اخبار نیست.
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش